در آیه ۷۷ سوره مریم خداوند می‌فرماید:
«أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا»
«آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد وگفت: [به خاطر انتخاب آیین شرک و کفر] به من مال و اولاد بسیار خواهند داد؟»
شأن نزول
فردی بنام خباب‌بن‌الارت که مؤمن به پیامبر بود از فرد کافری به‌نام عاص بن وائل طلبکار بود. عاص‌بن‌وائل گفت: «بدهی تو را پرداخت نمی‌کنم؛ مگر اینکه تو کافر به پیامبر شوی.» خباب گفت:«من هرگز به پیامبر کافر نمی‌شوم؛ حتی اگر تو هم بمیری به پیامبر کافر نمی‌شوم.»
عاص‌بن‌وائل گفت: «مگر به قیامت اعتقاد نداری؟! در آن طرف خط، حساب تو را پرداخت می‌کنم و خدایی که در این دنیا به من مال و فرزند داده است در قیامت هم مال و فرزند می‌دهد؛ در نتیجه یک بخشی از مالم را بابت بدهی پرداخت می‌کنم!»
پیامد انکار آیات الهی
انکار آیات الهی، عذاب الهی را در پی دارد. لازمۀ انکار آیات الهی، انکار قیامت است؛ چون قیامت بخشی از اعتقادات است.
چگونه امکان دارد فردی که قیامت را قبول ندارد، بگوید در قیامت مال و فرزند زیادی خواهم داشت؟ و چگونه چنین فردی راحتی خیال نسبت به قیامت دارد؟!
در حقیقت عاص‌بن‌وائل قیامت را به استهزاء گرفت؛ چون در عین وعده به قیامت، خیال‌راحتی خود را بیان می‌کرد و می‌گفت: «امکاناتی که در این عالم دارا بودم، در قیامت هم به من داده می‌شود.»
فرق مال و ولد مومنین با کفار
مفسری می‌فرماید: «مال و ولد مؤمنین هم در این عالم برای آنان مفید است و هم در عالم قیامت و به‌عنوان باقیات صالحات معرفی می‌شود؛ اما مال و ولد کفار در این دنیا موجب بهره‌مندی از تمتعات حیوانی می‌شود؛ به همین جهت در عالم دیگر برای آنان نجات‌بخش نخواهد بود.»
پیام‌های آیه
۱. توجه به گفتار کفار برای عبرت گرفتن، لازم است؛
۲. کفار نسبت به آینده خود نگرانی ندارند و گمان می‌کنند که موجودی آنان پایدار است؛
۳. انکار آیات الهی و قرآن، انکار قیامت را به‌همراه دارد؛
۴. فردی که به مبدأ و معاد کافر شد، صدر و ذیل گفتارش با یکدیگر تناقض دارد؛ چون به حقیقت توحیدی اعتقاد ندارد؛
۵. استهزاء کفار در این عالم، آن چنان گستاخانه است که پیامبر مأمور می‌شود تا شاهد این گفتار شود:« ای پیامبر شاهد این گستاخی باش و پیام مشاهدۀ این گستاخی را برای مؤمنین بیان کن.»
۷. کفر، موجب وقاحت و گستاخی است.
تاریخ جلسه: 1400/9/6 – جلسه سی و پنج
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
