تفسیر آیه 79 سوره مریم

در آیه 79 سوره مريم خداوند می‌فرماید:

 

«كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا»

 

«ﻫﺮﮔﺰ! ﺍﻳﻦ ادعایش را ﺛﺒﺖ می‌کنیم و در ﻋﺬﺍبی بی‌‌ﭘﺎﻳان ﻏﻮطه‌ورش می‌سازیم.»

 

پیشینۀ آیه

 

درآیه ۷۳ بیان شد که کفار برای خود جایگاه عالی را در نظر داشتند: «قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا» «كسانى كه كفر ورزيده‌اند به آنان‌كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: كدام يك از ما دو گروه، جايگاهش بهتر و محفلش آراسته‌تر است.»

گویا این آیه، جواب همان گفتار است که مال، ولد، مقام و… را که به‌عنوان امداد الهی تلقی می­کنید؛ در واقع امداد الهی نیست؛ بلکه عذابی است که در قالب این امور عرضه شده است!

 

پیامد اشاعۀ باطل

 

با کلمه«كَلَّا» پندار باطن مشرکین رد می‌­شود. خداوند می‌­فرماید: «تمام گفتار در پروندۀ آنها به‌عنوان جرم دیگری ثبت می‌شود.» یعنی جرم آنها غیر از بت‌پرستی اشاعۀ عقاید باطل است‌.

گفتنی است؛ از موارد جرم، اعلام نظریۀ ناحق و پخش نظرات باطل است؛ بنابراین نظرات باطلی که به زبان جاری می‌شود، حتماً به‌عنوان جرم ثبت می‌شود و عذاب خاصی را در بر دارد.

«سین» در «سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ» برای تأخیر و آینده نیست؛ بلکه برای تحقق و حتمیت است؛ یعنی حتماً سخنان کفار ثبت می‌شود و هیچ مهلتی به آنان داده نمی‌شود.

 

ماندگاری گفتار و رفتار عالم

 

مفسری می‌فرماید: «قول فقط شامل گفتار نمی‌شود، بلکه اعم از اعتقادات است. آنچه بر زبان جاری می‌شود، باورهای فرد است. باوری که روش و منش برای فرد ایجاد می‌کند.»

خداوند در آیه می‌فرماید: «همه چیز در عالم ثبت می‌شود و هیچ چیز از بین نمی‌رود.» در عالم گفتار نادرست، رفتار نادرست و اعتقادات ناصحیح همه ماندگار و پابرجاست، صورتش تغییر می‌کند؛ اما اصلش باقی است.

 

ظاهر شدن حقیقت بر خود فرد

 

مفسری می‌فرماید: «غرض از کتابت، اظهار حقیقت گفتار بر خود گوینده است؛ به‌زودی گفتار آنان ثبت می‌شود تا به خود آنان نشان داده شود که چقدر باطن افکار و اقوال آنان پلید و آلوده است. از موارد عذاب الهی این است که پلیدی و قبح امر را می‌یابند، چون متوجه قبح عمل خودشان می‌شوند، معذّب‌اند.

 

صدور برگ جریمه

 

مفسری می‌فرماید: «گویا خداوند برگ جریمه را در این عالم صادر می‌کند؛ اما پرداخت در عالم دیگر صورت می‌گیرد. در واقع اهل کفر به عذاب استدراج گرفتار می‌شوند و به‌تدریج خوشی آنان افزایش می‌یابد. خداوند آنان را رها کرده است و هیچ تازیانه‌ای برای تربیت آنان به میدان نمی‌آورد. آنان این رهاشدگی را ناشی از رضایت خداوند می‌دانند! در حالی‌که این رها‌شدگی یک عذاب جدی است که در قیامت از باطن این عذاب پرده‌برداری می‌شود.

در حقیقت استهزاء مقدسات، اولیاء و کتمان عقاید حقه و تبلیغ عقاید باطل، عذاب گسترده‌ای را در پی دارد.

خداوند با حرف «کلّا» منع می‌کند از اینکه:

۱. کفار چنین گفتار و عقایدی داشته باشند؛

۲. خداوند با آنان تعهدی بسته باشد؛

۳. ادعای اطلاع از قیامت داشته باشند.

خداوند سبحان در آیه اعلام کرد که اعتقادات و گفتار کفار صحیح و حق نیست؛ به همین جهت با این گفتار دورۀ عذابشان طولانی­تر می شود.

 

رابطه گفتار و تثبیت اعتقادات

 

گفتار برای انسان تثبیت اعتقادات را رقم می‌زند؛ بنابراین اگر گفتار، تبلیغ اعتقادات صحیح باشد؛ باعث تداوم نعمت می­شود؛ اما اگر گفتار، تبلیغ اعتقادات باطل باشد، امتداد عذاب را به‌همراه دارد.

 

عذابی ادامه‌­دار

 

در آیه کلمه «مَدًّا» بکار رفته است؛ یعنی عذاب آنان ادامه‌دار است. فخر و مباهات به مال و ولد، عذاب‌آور است. این نوع نگرش در زندگی آنان جاری بود؛ اما کفار این عذاب را درک نمی‌کردند. نگرش مادی، افراد را از مشاهدۀ حقایق محروم می‌کند و اجازه نمی‌دهد افراد با حقیقت توحیدی آشنا شوند.

کفار چون در عقاید باطل خود تدوام دارند و هیچ‌گاه از عقاید باطل دور نمی‌شوند، عذاب الهی به‌صورت ممتد در زندگی آنان جریان دارد؛ زیرا زمانی عذاب از افراد برداشته می‌شود که از عقیده و عمل نادرست جدا شوند؛ اما زمانی‌که عمل و عقیدۀ نادرست آنان امتداد داشته باشد، ملکوت آن عمل و عقیده هم به‌صورت عذاب ادامه‌دار می‌شود.

 

عذاب هجران از خداوند

 

مفسری می‌فرماید: «عذاب در آیه، عذاب هجران و دوری از خداوند است. آنان در این عالم از خداوند دور بودند، در عالم دیگر هم این دوری ادامه دارد و دلیلی برای قرب نیست.»

در واقع قیامت، ادامۀ این دنیاست. اگر تمام توجه فردی در دنیا به اسباب باشد، در قیامت هم این توجه ادامه‌دار است و فرد در پی مسبب‌الاسباب نمی‌رود.

 

تفاوت دیدگاه الهی با نگرش اهل کفر

 

در نگاه ظاهری افراد بی‌دین در دنیا از انواع نعمات بهره‌مندند؛ اما قرآن می‌فرماید اینها هیچ‌گونه امکانات مادی ندارند؛ چون هر آنچه موجب دوری از خداوند شود، عذاب است. امکانات دنیوی برای آنان عذاب محسوب می‌شود. اما آنچه موجب نزدیکی به خداوند شود، بهشت‌ساز است گرچه ظاهرش رنج و اذیت باشد.

خداوند می‌فرماید: «ما عذاب او را در کل عوالم گسترش می‌دهیم.» یعنی عذاب دنیوی آنان ادامه‌دار است، نه اینکه عذاب جدیدی برای آنان ایجاد شود.

از دیدگاه الهی، نعمت ظاهری اهل کفر، عذاب است؛ اما در دیدگاه اهل کفر، امکانات مادی آنان نعمت است!

 

قدرت‌نمایی خداوند

 

دو فعل «نَكْتُبُ» و «نَمُدُّ» بصورت متکلم مع الغیر ذکر شده است و از قدرت‌نمایی خداوند حکایت دارد؛ یعنی با همه قدرت خود می‌نویسیم و هیچ چیز از قلم نمی‌افتد. و ما عذاب را قدرتمندانه گسترش می‌دهیم.

مفعول مطلق «مَدًّا» بیان می‌کند که اصلا مهم نیست این عذاب به چه شکل باشد، و تا چه زمانی ادامه‌دار باشد،

 

چرا مقدار عذاب در آیه مشخص نشده است؟

 

در جواب بیان می‌شود: «مجهول بودن مقدار عذاب، دلالت بر این امر دارد که شاید کفار متنبه شوند و از این نوع نگرش و گویش جدا شوند.» شاید همین که تصور بی‌نهایت در ذهن کفار، نقش می‌بندد؛ موجب شود که از سبب عذابشان جدا شوند.

 

رابطۀ نعمت با بندگی

 

گفتنی است تمام نعمات دنیا در نگاه اول، قوۀ جذب دارند؛ اما اگر در باطن این نعمات، اعتقادات توحیدی نباشد، این نعمات نابود‌کننده هستند و در قیامت، حجتی بر علیه فرد می‌شود و موجب عذاب دائمی اوست؛ بنابراین زمانی، نعمات برای انسان نعمت محسوب می‌شود که با اعتقادات توحیدی همراه باشد‌ و در جهت بندگی مصرف شود.

 

 

تاریخ جلسه: 1400/9/13 – جلسه سی و ششم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *