قرآن در آیه 8 سوره انفال میفرماید:
توضیح آیه
مفسرین میگویند: این آیه دلداری برای مسلمین است، آنان میگویند علت آنكه خدای سبحان دلیل كار خود را ذكر میكند، آن است كه بیان دارد منِ خدا اراده كردهام تا اسلام را اظهار كنم و دنباله كفر را قطع كنم.
- «لِیحِقَّ الْحَقَّ» من وعده نصرت دادم تا حقیقت را همیشه اظهار كنم.
- «وَیبْطِلَ الْبَاطِلَ» میخواهم كفر را برای همیشه ابطال نمایم.
- «وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» هرچند مجرمین اظهار حقیقت و ابطال باطل را نمیپسندند. خدای سبحان میخواهد تا حق را با قبول گروهی اثبات كند و باطل را با رد گروهی ابطال نماید.
«وَیبْطِلَ الْبَاطِلَ»
خدای سبحان میخواهد حق را اثبات كند، به همین دلیل جاذبه حق را بالا میبرد و چون بخواهد باطل را ابطال كند، فطرت افراد را از آن منصرف میكند؛ زیرا فطرتها گرایش به باطل ندارند و از هر امر نامناسبی گریزانند. خدای سبحان حق را برای دوستانش اثبات میكند و باطل را برای آنان ابطال مینماید تا دشمنان بدانند باطل هیچ هویت اساسی ندارد.
اصلاً هرگاه حق اثبات شود خودبهخود باطل ابطال میگردد.
«جاء الحق و زهق الباطل»
مثلاً هر زمان كه خدا منّت میگذارد تا اوقات ما به لغو نگذرد و در جهت اهداف صحیح بندگی بهكار ببریم در این زمان «یبْطِلَ الْبَاطِلَ» صورت میگیرد و چون باطل از میان برود حق محقق میشود.
مفسری میگوید: « یبْطِلَ الْبَاطِلَ» فی الواقع در این قسمت از آیه، خدا اراده دو چیز را نكرده بلكه اراده یك امر را نموده است. او خواسته تا خود را در وجود ما جلوهگر كند و هرچه این جلوهگری بیشتر شود شیطنت از وجود ما دورتر میشود و بُعد از خدا در وجود ما از بین میرود.
افراد تسلیم اراده حق؛ افراد مقابل ارادهی خداوند
مجرمین اراده خدا را نمیپسندند و باور ندارند كه خدا خدایی خود را در وجود همهکس میتواند به نمایش بگذارد. همچنین خدا میتواند نفس اماره انسان را مطرود كند. اما پسند مؤمن، پسند خداست و میپسندد كه خدا خود را در او به نمایش بگذارد و میپسندد كه شیطنت او از بین برود و مادهگراییاش را نابود كند.
جرم در زبان عرب به معنی قطع است و مجرم كسی كه از انسانیتش جدا و قطع شود؛ یعنی در واقع مجرم از بندگی حق بریده است.
چنانچه از ابتدای سوره پیگیری شد، آیات در رابطه با جنگ بدر بود. در این جنگ دو گروه بودند:
- گروهی که قصد جنگیدن با مسلمانان را داشتند.
- گروه دوم مسلمانان بودند كه خود به دو گروه تقسیم میشوند:
- کسانی که در پی دستیابی به غنایم جنگ و رسیدن به راحتی بدون زحمت بودند.
- کسانی بودند که درعین تعداد اندکشان اما در مقابل سخن پیامبرصلیاللهعلیهوآله تسلیم بودند و جنگ با كفار را بنا به فرمان پیامبرصلیاللهعلیهوآله پذیرفتند.
مفسری میگوید: گروهی از مؤمنین كه در مقابل سخن پیامبرصلیاللهعلیهوآله تسلیم نشدند، مجرماند چون از حق جدا شدند. آنان راحت طلب و مالطلب و دنیاطلب شدند؛ اما همراهی با پیامبرصلیالله علیهوآله به آنان اجازه نداد كه بر جرمشان باقی بمانند، بلکه تشعشعات وجودی پیامبرصلیاللهعلیه و آله آنها را از انتخاب ناصحیحشان در امان نگه داشت. پیامبرصلیاللهعلیهوآله اجازه نداد تا اراده نادرست آنها شكل بگیرد؛ بلکه اراده نادرست آنان را به اراده درست تبدیل كرد.
پیامهای آیه 8:
- خدای سبحان حق را برای دوستانش اثبات میكند و باطل را برای آنان ابطال مینماید، تا دشمنان بدانند باطل هیچ هویت اساسی ندارد.
- خدای سبحان میخواهد حق را اثبات كند به همین دلیل توفیق افراد حقانی را افزون میكند و مسیر سلوك حق را برای آنان آسان میكند.
- خداوند میخواهد باطل را ابطال كند، به همین جهت گاه با قهر خود بطلان باطل را به همه عالم معرفی میكند.
- مثلاً هر زمان كه خدا منّت میگذارد تا اوقات ما به لغو نگذرد و در جهت اهداف صحیح بندگی بهكار رود در این زمان « یبْطِلَ الْبَاطِلَ» صورت میگیرد.
- مجرمین اراده خدا را نمیپسندند و باور ندارند كه خدا خدایی خود را در وجود همهکس میتواند به نمایش بگذارد.
- پسند مؤمن، پسند خداست و میپسندد كه خدا خود را در او به نمایش بگذارد و میپسندد كه شیطنت او از بین برود و مادهگراییاش نابود شود.
- جرم در زبان عرب به معنی قطع است و مجرم كسی كه از انسانیتش جدا و قطع شود و یعنی در واقع مجرم از بندگی حق بریده است.
تاریخ جلسه: 91/8/27 ـ جلسه 7
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»