آیه 9: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»
«ما براى رضاى خدا به شما طعام مىدهيم و از شما پاداش و تشكّرى نمىخواهيم»
خدای سبحان چهارمين عمل بر جسته ابرار را اخلاص بر میشمارد و مىفرمايد: آنها مىگويند ما شما را تنها براى خدا اطعام مىكنيم، نه پاداشى از شما مىخواهيم و نه تشكرى.
لذت گفتگو با اهل بیت (ع)
اهل بیت علیهم السلام به هر فردی که طعام معرفت و محبت و یقین عطا میکنند، او را مخاطب قرار داده و با او سخن میگویند: «ما تنها به قصد قرب به خدای سبحان شما را اطعام میکنیم و خواهان هیچ پاداشی نیستیم.»
هنگامی که انسان به چشم آمدنی شود، مورد خطاب ابرار قرار می گیرد.
برای یتیم و اسیر و مسکین یکسان سخن می گویند؛ زیرا برای این خانواده همه محترم هستند.
این گفتگو از اصل اطعام لذت بخشتر است.
اطعامی خالصانه
اطعام ابرار خالصانه است و در این اطعام تنها خدا را میبینند، کفرِ کافر و معصیتِ گناهکار را مشاهده نمیکنند.
شناخت اطعام دهنده
در آیات فوق سه مرتبه بحث طعام مطرح شده است:
1.یطعمون 2.طعام 3.نطعمکم
نمیفرمایند: طعامی هست، مصرف کنید، بلکه میفرمایند: طعام دهنده را بشناسید!
حضرات معصومین علیهم السلام علاوه بر اطعام معرفت و محبت و معنویت، خود را هم معرفی میکنند؛ یعنی از این طعام غافل نباشید!
رزق محبت و معرفتی که نصیب شما میشود با آن چه خود کسب می کنید بسیار متفاوت است. طعامی است بسیار ارزشمند؛ زیرا آن را از دستان مبارک علی و فاطمه و حسنین علیهمالسلام دریافت میکنید و متبرک شده و «لوجه الله» است.
اطعامی دائمی
«نُطْعِمُ» فعل مضارع است؛ یعنی این اطعام دائمی است. اما باید در وجود شما شوق دریافت رزق محبت و معرفت وجود داشته باشد تا بتوانید از آن بهرهمند شوید.
« لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً»: نکره در سیاق نفی افاده عموم میکند. «جَزَاءً» نکره است و جمله منفی است؛ یعنی ما هیچ پاداشی از شما نمی خواهیم. نه خواهان تعریف و تمجید هستیم و نه خواهان هزینه کردن.
” ابرار” تنها به جهت رضای الهی اطعام دارند و با او معامله میکنند. تمام اعمال آنان مخلصانه است و هيچ چشم داشتى به پاداش مردم و حتى تقدير و تشكر آنها ندارند.
اگر پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله می فرمایند: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»[1] به جهت آن است که این اظهار محبت نسبت به خاندان عصمت و طهارت برای محبین ایشان نافع است و گرنه آنان برای خود هیچ نمیخواهند؛ زیرا از خلق خدا مستغنی هستند.
تفاوت اجر و جزاء
بین جزاء و اجر تفاوت وجود دارد:
- ” اجر”، پاداش دنیوی یا اخروی عملی است که انجام شده، اما “جزاء” به معنای جبران است؛ یعنی میتواند در مقابل عمل نباشد.
- “جزاء”، مقابله نعمتی با نعمتی مثل اوست. با توجه به این معنا، اهل بیت علیهم السلام می فرمایند: ما نمیخواهیم همانند لطفی که از جانب ما دریافت کردید را نسبت به ما داشته باشید؛ زیرا در توان شما نیست.
- بعضی می گویند: اجر بر مبنای قرار داد است اما جزاء بدون قرارداد می باشد. بنا بر این معنا، اصلاً قراردادی میان ما و شما نبوده است. با وجود اینکه تعهدی نسبت به شما نداریم اما پرداخت داریم.
حضرت امام (ره) در بحث شکر میفرمایند: هنگامی که نمیتوانی محبت کسی را جبران کنی زبان به مدح و ثنای او بگشای.
اما حضرات معصومین میفرمایند: اگر بحث شکرگزاری مطرح میشود آز آن روست که خدای سبحان از شما خواسته که سپاسگزار ما باشید و ما را به عنوان واسطه فیض ببینید، ما هیچگاه خواهان سپاسگزاری شما نیستیم و به مدح و ثنای شما نیاز نداریم.
گرچه ابرار انتظار پاداش ندارند ولی مردم نباید بیتفاوت باشند.
یکی از مفسرین میفرماید: معصومین با زبان حال، به مسکین و یتیم و اسیر تفهیم میکنند که به فکر پاداش نباشید.
در نگاهی دیگر: “ابرار” کسانی هستند که انتظار خدمات متقابل و حتی انتظار ثناگویی هم ندارند.
مفسر دیگری میفرماید: اطعام خالصانه یعنی خدای سبحان طعام میدهد. از آن رو که اطعام با قصد قربت انجام میشود، فاعل هم خدای سبحان است. و ابرار با «لوجه الله» اعلام میدارند ما اطعام نمیکنیم بلکه خدای سبحان است که به شما طعام میدهد.
گویا ابرار میفرمایند: ما برای خدماتی که انجام میدهیم نه هدفی غیر از خدا داریم و نه طالب پاداشی غیر از خدا هستیم.
تفاوت جزاء و شکور
یکی از مفسرین میگوید: فرق “جزاء” و “شکور” آن است که جزاء پاداشی محسوس است، اما شکور پاداش معنوی است. بنابر این نه انتظار پاداش ظاهری را داریم نه پاداش باطنی و درونی را. نیکان، نه تنها درخواست تشکّر لسانی را ندارند، بلکه در دل هم به فکر تمجید و تشکّر نیستند.
تنها درخواست اهل بیت علیهمالسلام آن است که از درگاه بیت علوی و فاطمی به جای دیگری برای عرض نیاز، نروید.
این نهایت خوشی است که طرف مقابل بیتوقع باشد اما در مقابل، هرقدمی که برای او برداشته می شود به چشم او بیآید: «لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً».
بعنوان نمونه برای یک قطره اشک در مصیبت ابا عبدالله علیهالسلام ثواب حج و عمره نوشته میشود.
اساس لطف آن است که خدای سبحان کار ما را به عهده بزرگانی قرار داده است که هیچ انتظاری از ما ندارند، قدم ها و اشکهای ما را میشمارند و در مقابل آن پاداش میدهند.
در روایتی آمده است:
«نَفَسُ الْمَهْمُوْمِ لِظُلْمِنا تَسْبِيْحٌ و هَمُّهُ لَنا عِبادَة»[2]
«هر فردی به جهت ستمي كه بر ما اهل بيت روا داشته شد، غمين باشد، نفس كشيدن او تسبيح و ذكر به حساب مي آيد. و اندوه او به سبب ستمي كه بر ما روا داشته شد، عبادت است.»
نَفَس و دم و بازدمی که امری غیر ارادی است در همراهی با حزن آل الله ذکر محسوب میشود.
گرچه حضرات معصومین از ما مطالبهای ندارند اما فرزندان برای دلخوشی خود، باید قدمی بردارند.
رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله فرمودند:«چنانچه مرا به خوردن پاچه گاو یا گوسفندی، مهمان کنند البتّه می پذیرم، و اگر پاچه گاو یا پاچه گوسفندی بمن هدیّه فرستند البته قبول میکنم.»[3]
مقصود آن است که اگر چیز کم ارزشی به من هدیه دهند قبول میکنم.
به همین جهت عرض میکنیم: برای شرکت در مجلس معصوم احساس شرم و خجالت نداشته باشید؛ زیرا که ایشان از شما درخواستی ندارند و به جهت حضور در مجالس آنان، از شما تشکر میکنند.
تاریخ جلسه: 99/10/10 ـ جلسه 8
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه شوری، آیه 23
[2] بحارالأنوار، ج 44، ص275
[3] من لایحضرالفقیه، ج 3، ص 299