شخصیت و جهاد بزرگ حضرت زینب کبری س
عظمت زنانه
زینب کبری شور عاطفهی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فیسبیلاللَّه، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت می کند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک میکند.
عظمت زنانه، یعنی این؛ یعنی مخلوطی از شور و عاطفهی انسانی، که در هیچ مردی نمیتوان این عاطفهی شورانگیز را سراغ داد؛ همراه با متانت شخصیت و استواری روح که همهی حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم می کند و روی آتشهای گداخته، شجاعانه قدم می گذارد و عبور میکند؛ در عین حال، درس میدهد و مردم را آگاهی میبخشد؛ در عین حال، امام زمان خود – یعنی امام سجاد – را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلا میبخشد؛ در عین حال، با کودکان برادر و بچههای پدر از دست دادهی آن حادثهی عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحکمی برای آنها امنیت و آرامش و تسلا ایجاد میکند.
بنابراین زینب کبری (سلاماللَّهعلیها) یک شخصیت همهجانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق میدهد. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
نمونه کاملِ زن مسلمان
زینب کبری(سلاماللَّهعلیها) یک نمونهی کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبری دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه می شود، در مقابل عظمتِ دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع می کند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن اسلامی می تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد – تأثیری که از اسلام پذیرفته – این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آنچنان سعه و عظمتی پیدا میکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می شود. در زندگی زینب کبری، این بُعد از همه بارزتر و برجستهتر است. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
انتخابهایِ زینب کبری (سلام اللَّه علیها)
ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او اینطور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) هم نباشد، عظمت پیدا می کند. بخش عمدهی این عظمت از اینجاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین (علیهالسّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشندهی بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت. ۲۲/۰۸/۱۳۷۰
اوجِ موقعیتشناسی
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابنعباس و ابنجعفر و چهرههای نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال این ها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چهکار باید بکنند؛ ولی زینب کبری گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اینکه نمیفهمید راه سختی است؛ او بهتر از دیگران حس می کرد. او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانوادهاش جدا میشود؛ و به همین دلیل هم بود که بچههای خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس می کرد که حادثه چگونه است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسینبنعلی هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جان ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسان های تاریخ بشریت یعنی پیامبران می توانند به آنجا برسند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۲
همه چیز فدایِ انجام تکلیف
زینب کبری سلامالله علیها ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا. همه چیز تحتالشّعاع این قضیه قرار گرفت. در حالی که زینب کبری سلامالله علیها، رهبر این حرکت هم نبود. اما رهبر آن حرکت از او خواست و او هم بیقید و شرط، اطاعت کرد: تصمیم گرفت، به راه افتاد، و همه چیز -حتّی خانواده – را رها کرد. عجیب این است! حضرت زینب، خانه و شوهر و زندگی و همه چیز را برای انجام این تکلیف بزرگ و فداکارانه که حیات اسلام به آن وابسته بود و بایستی انجام میگرفت، رها کرد. این ها، آن شاخص های برجستهاند. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲.
دو حرکتِ زینب کبری (علیهاالسّلام)
حادثهى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلاماللهعلیها) نگذاشت. دو حرکت عمّهى ما – زینب کبری (علیهاالسّلام) – انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرىها و آن بیانات که مایهى افشاى حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه. این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزههاى خباثتآلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند. ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
مقایسه حضرت زینب س و همسر فرعون
یک مقایسهی کوتاه بین زینب کبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبری را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونهی ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا…
در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلی (علیهالسّلام) – سیدالشهداء – را دید، عباس را دید، علی اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همهی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پارهی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال میشود که چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمهی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
عامل پیروزیِ در حادثه کربلا
در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد – که واقعاً پیروز شد – عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصهی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
الگوی اسلامیِ تربیت
اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند – یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که می توانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند – آن وقت زن به مقام شامخِ حقیقی خود نائل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی ای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها – چه مرد و چه زن – به طور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و با صفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰