مقدمه
معرفت امام زمان موجب ارتقاء انسان میشود، همچنین سبب رفع موانع حیات بشری اوست. محبت و شوق به امام مقدمۀ وصول به معرفت است.
در زیارت جامعۀ کبیره می خوانیم:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ»
«خداوندا! از تو درخواست مىكنم كه مرا در جمله عارفان به مقام آنها داخل کنی»
با توجه به این فراز از زیارت هر فردی شخصاً خواستار وصول به معرفت امام است؛ بنابراین امکان وصول به معرفت و شناخت امام برای همه میسر است؛ اما هر فردی خود باید کشکول نیاز و گدایی را به دست گیرد و به بازار یوسففروشی برود و اعلام خرید یوسف را داشته باشد. درعبارت «إِنِّي أَسْأَلُكَ» این واقعیت هویدا میشود که انسان، همواره نیازمند به معرفت و شناخت امام است و این نیاز را باید از رحمت واسعۀ خداوند درخواست کند.
حضرت امام محمدباقر علیهالسلام میفرماید:
« إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ»[1]
«هنگامیکه خداوند بر عدهای غضب کند، ما اهل بیت را از مجاورت آنان دور میکند.»
معرفت امام، مصداق رحمت الهی
در حقیقت خداوند، اعلام دوستی و محبت خود را به مخلوقات بهصورت قرب و نزدیکی به امام به نمایش میگذارد؛ دراین صورت انسان به امام نزدیک میشود و فیوضات امام بر او میبارد؛ بنابراین از موارد رحمت خداوند معرفت امام است. امامی که ذخیرۀ خداوند در عالم است:
«ذَخَرَكَ اللّهُ لِنُصْرَةِ الدِّينِ، وَ إِعْزَازِ الْمُؤْمِنِينَ»[2]
«خداوند تو را برای نصرت دین و عزت مؤمنین ذخیره کرده است.»
تقویت و استحکام دین و انسان مؤمن به ید باسطۀ امام زمان تحقق مییابد.
تا نباشی آشنا زین پرده رازی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
در زیارت آلیس این بشارت به افراد داده میشود که قابلیت محرم راز شدن موجود است و مانع آن مفقود؛ بنابراین گام در راه بگذار و بگو:
«وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوب»
« و فریادرس و رحمت گسترده و وعدۀ بیدروغ.»
امام، بهترین دادرس درماندگان
«غوث» به معنای یاری کردن و فریادرسی به هنگام سختی و درماندگی است.
«غوث» از اسامی خداوند متعال است که تواناترین و بهترین دادرس درماندگان، پناهندگان و یاریجویان است. در لغت عرب به فردی که همواره در حال دستگیری و یاری رساندن به دادخواهان و درماندگان است «غوث» گفته میشود.
انسانی که با اضطرار و تضرع ندای «الغوث، الغوث» سرمیدهد، امام او را در مییابد. امامی که از احوال و نیازهای مردم کاملاً مطلع است، توان و قدرت یاری رساندن به آنان را دارد و دلسوزی و مهربانی امام بیشتر از پدر مهربان نسبت به فرزند عزیز خود است. امام فریادرس هر دردمندی است که به او پناهنده شود و از او مدد جوید.
امام، فریادرس عالم مُلک و ملکوت
امام غوث و فریادرس عالم ملک و ملکوت است و در شبهای قدر که هنگام تقدیر سرنوشت افراد است، فریادرسی خود را به ظهور میرساند. زائر در دعای جوشن کبیر ۱۰۰ بار با زمزمۀ «الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ»[3] طالب رهایی از آتش فراق است تا با پیوست به سرچشمۀ نور از معصیت و گناه رهایی یابد. زائر با کشکول گدایی ، ۲۰۰ بار با ندای «الغوث» خواستار پناهندگی به کهف ولایت است تا با حکومت امام در وجودش، از منیّت و انانیّت خارج شود.
تلاشی عاشقانه
در این مسیر آنچه مورد توجه قرار میگیرد، تلاش و استقامت عاشقانه و صادقانه است که لازمۀ این طلب است. هنگام پناهندگی به امام استغاثه و تضرع زائر، راهگشای اوست گرچه امام به صرف توجه قلبی نیز فریادرسی را عهدهدار است.
ولایت و امامت، آب حیات
«غوث» و «غیث» از یک ریشه هستند. «غیث» باران و آب زندگانی است که بیوقفه میبارد. بارانی که همواره در زندگی بشر بارش دارد و قلوب مرده را احیا میکند. ولایت و امامت حقیقت آب حیات است که با بارش بدون منت خود، همۀ عوامل رشد و احیا را مهیا میکند.
آرامش حقیقی، آرزوی تمامی افراد است؛ اما انسان به یقین نمیداند که راحتی حقیقی او در زمان بارش باران ولایت محقق میشود. در روایت آمده است که زمان بارش باران و بین اذان و اقامه، زمان استجابت دعاست. در واقع انسان، تحت ولایت امام در تمام لحظات، برکات باران رحمت ولایت را درمییابد؛ آن زمان که درهای رحمت خداوند برای استجابت دعا مفتوح است.
غَوثُ الفُقَراء
از القاب خاص امام زمان «غَوثُ الفُقَراء» است. امام با توجه به ابعاد وجودی و اضطرار افراد دستگیری و فریادرسی دارد. گاه آنان با پناهندگی به کهف ولایت خواستار جدایی از حیرت و سرگردانی زمان غیبت هستند، گاه نیاز خود به آرامش و معرفت را اعلام میکنند و گاه تدبیر امور زندگی خود را به امام میسپارند.
فریادرسی حضرت، گاه باواسطه صورت میگیرد و گاه بیواسطه. انسان تحت کمک و امداد امام به نقطۀ اوج رشد و تربیت الهی دست مییابد بهگونهای که خود از ناحیۀ امام و به نیابت از ایشان منجی دیگران میشود.
در واقع سالک واصل تحت تربیت امام به جایگاهی میرسد که از سربازان آن وجود مطهر میشود و مجرای فیض به مخلوقات قرار میگیرد.
وجود جانشینانی مبرّز در عصر همۀ معصومین
در عصر سایر ائمه علیهمالسلام آیا ایشان کسانی را به نیابت خویش میگماردند؟ آیا کسانی که از شاگردان ایشان بودند امر و سخن امام را ادراک میکردند، آیا افرادی که هیچ رابطۀ علمی و عملی با امام نداشتند نیز به این درجه میرسیدند؟
وجود مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام هنگامی که در مصر حضور نداشت شاگرد خود را به آن سرزمین گسیل داشت. وجود مبارک سیدالشهدا ء نیز شخصیتی برجسته از شاگردان خویش همچون مسلمبنعقیل را به نیابت از خود به کوفه روان ساخت؛ بنابر این افرادی که در مکتب امام دانش آموخته بودند و به نحوی سنخیت پیدا کردند، توان نیابت و جانشینی امام را یافتند.
درزمان معاصر شیخ جعفر مجتهدی یکی از این افراد میباشد. ایشان مکرر از سوی حضرت ثامنالائمه علیهالسلام مأمور به برآورده کردن حاجات مردم بود. شخصی میگفت: هنگام ازدواج دخترم دستم خالی بود. با خود گفتم خدمت حضرت رضا علیهالسلام میروم و برای ایشان مدحی میخوانم و مددی میگیرم. از همان ابتدای خروج از منزل شروع به خواندن مدح مولا نمودم تا به پشت پنجره فولاد رسیدم. در آن هنگام شخصی بهطرف من آمد و مبلغ بسیار زیادی اسکناس بستهبندی شده در کشکولم انداخت. بعدها متوجه شدم آن شخص آقای مجتهدی بوده است.
امام عصر، سبب تام احیای دلها
امام عصر نمایندۀ حق سبحانه و مظهر رحمت او، سبب تام احیای دلها و زمینهای مرده است. وظیفۀ بشر عَرضۀ زمین وجودی خویش به حضور مبارک آن حضرت است، به گونهای که در پرتو معرفت و هدایت امام از زلال چشمۀ حیات بهرهمند و احیا شود.
زمین در زمان بارش باران احیا میشود، سرسبزی خاصی را بهدست میآورد که با زمینهای دیگر قابل مقایسه نیست. باران ولایت امام نیز در وجود انسان همۀ برکات را به همراه دارد که ثمرهاش همانا هجرت از طبیعت خاکی به فراطبیعت و انتقال از سجن دنیا به خُلد آخرت است.
این احیای تام و برکات همهجانبه به دستان مبارک انسان کامل صورت میگیرد. زمان، آبرو، رزق، دانش، عزت و… برای انسان در اثر قدم امام، مبارک میشود، زمین حاصلخیز او محل و جایگاه فضائل اخلاقی و اعمال صالح میشود.
شادابی جامعه در گرو پیوست با امام
«السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»[4]
«سلام بر بهار مردم و شادابی ایام و روزگار.»
عامل شادابی و سر حالی مردم یک جامعه در پیوست با امام تحقق مییابد؛ زیرا باران رحمت امام دل افراد را به یکدیگر متمایل میکند و قلوب آنان را از کینه و حسد دور میسازد. در مقابل جامعۀ بانشاط، جامعهای است که افراد با غفلت از امام از باران ولایت محروم شدند و افسردگی و کسالت آنان را احاطه کرده است.
امام باران دانه درشت و پشت سر هم است که مانع گمراهی افراد میشود، تمام شئونات پیوست به خوبان عالم را فراهم میسازد، از اسارت دنیا و رشد ناقص ممانعت میکند و انسان را به کمالات و مقامات متعالی میرساند.
گر نثار قدم گوهر مهدی نکنم
جوهر جان به چه کار دگرم باز آید
در دعای ندبه میخوانیم:
«فَأَغِثْ يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلى، وَأَرِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوَى، وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَى وَالْجَوَى»
«پس ای فریادرس درماندگان به فریاد بنده کوچک گرفتارت برس و سرورش را به او نشان بده. ای صاحب نیروهای شگرف، به دیدار سرورش اندوه و سوز دل را از او بزدای.»
در این فراز به دلتنگی و خشکسالی وجود زائر اشاره دارد که با فریادرسی امام و بارش باران رحمت مسیر بندگی برای او با نشاط و شاداب میشود.
جناب آقای حاج سید جلال رئیس السادات نقل کردند:مدتی بود باران نباریده و خشکسالی و بیآبی شدیدی گناباد را فرا گرفته بود. اهالی روستا نزد آقای مجتهدی رفتند و از ایشان استدعا کردند که به جهت بارش باران دعا کنند. ایشان پس از اندکی تأمل فرمود: ما از حضرت مولا تقاضای باران کردیم حضرت میفرماید:« تا سه روز دیگر در اینجا باران میبارد.» سه روز بعد باران شدیدی آن منطقه را سیراب کرد.
در یکی از توقیعات، امام میفرماید: «به ما خبر رسیده است که در امر ولایت ما سرگردان شدهاید. این امر ما را ناراحت کرده است، نه برای خودمان؛ زیرا که ما محتاج شما نیستیم، بلکه شما محتاج ما هستید و از طریق ما، بندگی شما صورت میگیرد.»
خطر شک و تردید نسبت به ولایت امام باعث غصه و اندوه امام میشود؛ زیرا جدایی فرزندان از پناه پدری مهربان، خروج از جادۀ شریعت و انسانیت است؛ فرزندانی که خود را مستغنی از دعای پدر میدانند در حالیکه ایشان همواره دست به دعا بلند کردهاست تا فرزندان گریز پا را به پناه و کهف ولایت برگرداند.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . اصول کافی، ج1 کتابالحجه
[2]. مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت
[3]. «فریادرس فریادرس، ما را از آتش برهان ای پروردگار»
[4]. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت