زیارت آل یس – «السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ»

«السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ»

 

«سلام بر تو هنگامی که رکوع و سجده می‌کنی.»

 

ورود به حریم ملکوتی امام

 

زائر در زیارت آل‌یس با سلام و درود به تمام ارکان نماز امام، قطعاً به معرفت امام دست یافته است و با ورود به حریم خاص امام، شرافت و کرامت او هویدا می‌شود.

محبت، معرفت و تبعیت، از ارکانی هستند که بین امام و امت سنخیت ایجاد می‌کند. انسان با تبعیت از امام با خواندن زیارت آل‌یس قیمتی می‌شود و استحقاق و لیاقت خوش‌زبانی در محضر امام را می‌یابد.

زائر در این فراز از زیارت، وارد حریم ملکوتی و خاص امام می‌شود و خواستار ورود به جادۀ بندگی در ابتدای سِیر خود است. در نماز جماعت اگر مصلی به قیام قبل از رکوع امام رسیده باشد به ثواب نماز جماعت از ابتدای آن رسیده است و رکعت اول او صحیح شمرده می‌شود؛ بنابر این انسان با سلام به رکوع حضرت در واقع درخواست بندگی خاص دارد که با این سلام اعلام می‌کند: «مولای من! آیا امکان دارد جواب سلام شما از ابتدا بندگی مرا تحت پوشش قرار دهد و غفاریت خداوند، سیئات و گناهان مرا به حسنات تبدیل کند؟»

رکوع در لغت به معنای خمیدن و در اصطلاح شرع خمیدن خاص به قصد تعظیم است. سجده در لغت فروتنی و تذلل و در اصطلاح شرع، پیشانی بر خاک نهاندن است.

رکوع و سجود از ارکان نماز است و در قرآن کریم صراحتاً مورد فرمان الهی واقع شده‌اند.

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »[1]

«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! ركوع كنيد و سجده نماييد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد، باشد كه رستگار شويد.»

 

رکوع، جلوه‌گاه عظمت خدا

 

در رکوع با ذکر «سُبْحَانَ رَبِّيَ اَلْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» عظمت خداوند سبحان جلوه‌گری می‌کند. مصلی در رکوع، مزین به نور عظمت و کبریایی خداوند می‌شود و بر وجود او لباس شرافت و کرامت پوشانده می‌شود. نمازگزار در رکوع متصف به صفات الهی و شاهد جمال حق می‌‌شود. خداوند قدیر است و بنده متصف به صفت قدرت خداوند می‌شود. خداوند علیم، حکیم، رئوف و ….است بنده را متصف به صفات خود می‌کند تا خدایی خدا به نمایش درآید. بنابر این در رکوع مصلی ۳ امر را دریافت می‌کند:

  1. آرایش و زینت خاص؛ ۲. تحت کبریایی خداوند قرار گرفتن؛ ۳. دریافت پوشش خاص. جلوۀ تام و کامل این سه کرامت الهی در وجود امام زمان تحقق یافته است، با سلام به رکوع حضرت، زائر طالب این کرامات الهی خواهد بود. در واقع انسان به اوج آراستگی و مقام شامخ امام سلام می‌دهد. او خواستار خصائص و اخلاق الهی ایشان است تا از تمام معاصی جدا شود. در هر رکوعِ امام میزان آراستگی و عظمت امام افزون و خلعت اصفیاء به قامت ایشان پوشانده می‌شود.

 

رکوع امام و پرده برداری از جمال حق

 

زائر با سلام و درود به این زمان ملکوتی امام خواستار پوشش و کساء تقوا، ایمان و عنایات الهی است. در واقع رکوع امام به‌نوعی پرده‌برداری از جمال حق است. تعظیم در رکوع نشان‌گر شهود عظمت خداوند است. بندۀ صادق با خم شدن در مقابل مولا اعلام می‌دارد در عالم هیچ چیز جز عظمت خداوند حاکم نیست. در این فراز زائر به شهود عظمت خداوند توسط حضرت، سلام می‌دهد و از امام درخواست این مقام را دارد و آن‌چه ایشان دیده را طلب می‌کند.

بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم

که من دل‌شده این ره نه به خود می‌پویم

در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند

آن‌چه استاد ازل گفت بگو، می‌گویم

 

رکوع، نماد خضوع و خشوع

 

«يَا مَنْ فِي اَلسَّمَاءِ عَظَمَتُهُ»[2] در دعاها به انسان آموزش داده می‌شود که آسمان، نمایشگاه عظمت خداوند است. بالاترین جلوۀ عظمت خداوند، وجود مقدس حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است. در واقع انسان کامل مظهر اسم اعظم خداوند است و عقل بشریت به اوج آسمان بندگی، شکر و تسلیم ولایت راه نمی‌یابد. رکوع در مقابل عظمت خداوند، نماد خضوع و خشوع است. زائر طالب خضوع حقیقی در مقابل حق است. او با سلام به رکوع امام می‌خواهد مانند ایشان درمقابل حق تسلیم محض شود.

مانند سائلی که صدای نیاز خود را در مسجد به استماع امیر‌المؤمنین علیه‌السلام رساند و ایشان در رکوع، انگشتر خود را به او هدیه داد. انسان هم باید با سلام به رکوع امام صدای نیاز و فقر خود را به امام برساند و درخواست فیوضات الهی را داشته باشد تا با انگشتری حضرت توان بندگی و اخلاص او افزایش یابد و در زمرۀ «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» قرار گیرد.

ای ناخدای کشتی اهل ولا علی

وی بر نبی وصی و ولی خدا علی

هم مظهر العحائب و هم قاهر العدو

هم والی الولی و شه لا فتی علی

بر شیعه کن ترحم و از کردگار خود

درخواست کن شوند ز محنت رها علی

 

سجده، نهایت درجۀ بندگی

 

سجده نزدیک‌ترین حالت بندگان به درگاه خداوند و نهایت درجۀ خضوع و بندگی است. تأثیر آن در زدودن گناهان و پاک‌سازی انسان همچون باد خزان در برگ‌ریزان پاییزی است. سجده، مایۀ ترقی اهل ایمان به عالی‌ترین درجات معنوی است.

شخصی به محضر حضرت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول‌الله گناهان من بسیار عظیم و علمم اندک و بی‌مقدار است. ایشان فرمود:

«أكثِرِ السُّجودَ فإنّه يَحُطُّ الذُّنوبَ كما تَحُطُّ الرِّيحُ وَرَقَ الشَّجَرِ»[3]

«زیاد سجده كن؛ زیرا هم‌چنان كه باد، برگ درختان را فرو می‌ریزد، سجده گناهان را می‌ریزاند.»

 

سجده، حجلۀ وصل

 

سجده نوعی حجلۀ وصل است. بنده با سلام بر سجود امام و ذکر «سُبْحَانَ رَبِّیَ اَلاَعْلِی وَ بِحَمْدِهِ» خواستار وصال به مقام قرب خداوند است؛ زیرا هر عنایت و نعمتی به برکت حضرت به بندگان می‌رسد.

چشم دل باز کن که جان بینی

آن‌چه نادیدنی است آن بینی

گر به اقلیم عشق روی آری

همه آفاق گل سِتان بینی

بی سر و پا گدای آن‌جا را

سر به ملک جهان گران بینی

انسان در زیارت آل‌یس به مقام قرب امام سلام می‌دهد. سجدۀ امام، یعنی نهایت ادب، خضوع و خشوع و نهایت وصل؛ وصالی که در آن واصل و سالک، فانی در حق می‌شود و تنها نور حق جلوه‌گر است.

 

سجدۀ امام، نمایشگاه توحید

 

سجدۀ امام نمایشگاه مقام توحیدی خداوند است که در لا اله الا الله تمثل می‌یابد.

دل هر ذره را که بشکافی

آفتابیش در میان بینی

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده لا اله الا هو

سلام به سجدۀ امام باید خالصانه و تهی از منیت و انانیت باشد؛ چراکه سلام زائر، نمایان‌گر سلام خداوند از لسان زائر است؛ بنابراین سلام حق در این حجلۀ عاشقی، زائر را به مقام رضوان الهی و فنای محض می‌رساند.

روز و شب با تو بودنم هوس است

بی تو بودن، نبودنم هوس است

از دو لعلت چو موسی عمران

لن ترانی شنیدنم هوس است

 قابلیت ورود انسان خاکی به حریم مقام ولایت، بالقوه در فطرت او نهاده شده است.

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِستَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم»[4]

«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هرگاه خدا و رسول شما را به چيزى كه حيات‌بخش شماست دعوت مى‌كنند، بپذيريد.»

زائر با اجابت دعوت خدا و پیامبر، به ندای فطرت خود پاسخ می‌دهد و حیات موحدانۀ او به فعلیت می‌رسد؛ در نتیجه به وصال خاص امام زمان نائل می‌شود و لبیک خالصانۀ خود را اعلام می‌دارد.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


 [1]. سوره حج، آیه 77

 [2]. فرازی ازدعای جوشن کبیر

[3] . الأمالي للصدوق، ص 589

[4] . سوره انفال، آیه 24

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *