«اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی آناءِ لَیلِکَ وَ أَطرافِ نَهارِکَ»
«سلام بر تو در ساعتهای شب تو و اطراف و کنارههای روزت.»
واژه شناسی
«آناء» جمع «إنی» به فتح و کسر الف، به معنای ساعتها، وقتها و هنگامهاست.
«اطراف» جمع «طرف» به معنی کنارهها، گوشهها، غایت و انتهای هر چیزی است. اطراف روز دو هنگام آغاز و انجام آن را گویند.
طبق قول دیگر «اطراف النهار» هنگام نماز ظهر است؛ زیرا وقت نماز ظهر از یک سو پایان نیمۀ اول و از سوی دیگر آغاز نیمۀ دوم روز است.
ادراک حضور در محضر حضرت
در این فراز از زیارت ضمایر مخاطب «علیک»، «لیلک» و «نهارک» مقام حضور زائر را در محضر حضرت متذکر میشود که با لباس فاخر بندگی به حضور ایشان تشرف یافته است.
مقدم شدن لیل بر نهار در این فراز اسراری را در بر دارد:
- اگر لیل، شب عالم ماده تصور شود زائر به لحظههای عبودیت حضرت در هنگام نمازشب، قنوت، استغفار و هنگام دعا برای مؤمنان همچنین تلاوت قرآن امام سلام میدهد. او با سلام و درود در مناجات شبانه حضرت وارد میشود تا در زمرۀ کسانی قرار گیرد که امام در قنوت خود دعا میکند. زائر با بیعت شبانه تسلیم محض خود را اعلام میدارد تا امام جان و روح آسیبزدۀ او را تسلی بخشد. در پی این بیعت مبارک با دعای حضرت تمام لحظات عمر زائر در بندگی و سلامت طی میشود.
سلام به معنی دعاگویی، طلب سلامت و تسلیم و بیعت است و زائر در لفظ «السلام علیک» تمامی این موارد را خواستار است.
لیل، نماد غیبت امام و روز، نماد ظهور
- لیل نماد غیبت امام و روز نماد ظهور آن حضرت است. زائر با سلام بر لحظات شب و اطراف روز، تسلیم بودن خود را در تمامی این اوقات آشکار میکند، چرا که غیبت و ظهور، برای منتظِر امام زمان علیالسویه است. به عبارت دیگر در هر دو زمان زائر تسلیم محض مولاست. همانگونه که در زمان ظهور، انسان در محضر سرچشمۀ فیض واقع و حیات مادی و معنوی او تأمین میشود، در زمان غیبت نیز پرورش و کسب کمالات برای او حاصل میشود.
در عبارت «اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی آنآءِ لَیلِکَ وَ أَطرافِ نَهارِکَ »، زائر با کمال خضوع و خشوع خواستار آن است که سیر بندگی او اعم از کودکی، جوانی، میانسالی و پیری در محضر و منظر امام واقع شود. در این فراز، زائر پیش از آنکه شاهد بودن امام را خواستار باشد،میخواهد که مشهود وجود مبارک امام شود و به مقام «تَرَانَا وَ نَرَاكَ»[1] بار یابد؛ چرا که در این مقام از شب غیبت رها و به شهود تجلیات امام در تمام لحظات زندگی نائل میشود.
همانگونه که در زمان ظهور اگر حضرت فرمانی دهند، منتظر که در تمام لحظات با زمزمۀ «اَللّهُمَّ اَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ»[2] مشتاق نگاه تشریفی حضرت بوده است، بدون شکایت و اعتراض تسلیم مولا میشود، در زمان غیبت نیز باید همواره تسلیم محض مولا باشد.
معرفت قدیم را، بُعد حجاب کی شود
گر چه به شخص غایبی، در نظری مقابلم
آخر قصد من تویی، غایت جهد و آرزو
تا نرسم ز دامنت دست امید نگسلم
در واقع امام که مظهر اسم اعظم خداوند و جامع اسماء اوست در غیبت و ظهور علی السویه نورافشانی میکند و زائر با تسلیم و سلب اختیار و تدبیر از خود، زمان غیبت را به ظهور تبدیل میکند. او در بیعت با امام، جواب سلام خود را فوراً درمییابد و اثر نفَس مسیحایی امام در نجات از مشکلات اخلاقی، اعتقادی زائر ظهور مییابد. اینک زائر در مقام عبودیت دعای «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» را بر زبان جاری میکند.
کسب اجازه از مادر گیتی برای نورافشانی
- حضرت امام صادق علیهالسلام در تفسیر سوره مبارکه قدر میفرماید:
«اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»[3]
«شب،حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) و قدر، خداوندمتعال است. پس هر کس حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) را به حقیقت معرفت بشناسد، شب قدر را درک کرده است»
قدر زندگی بشریت با وساطت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها صورت میگیرد. طبق این فراز حضرت برای ولایتمداری و اجرای قوانین توحیدی در سراسر گیتی با کسب اجازه از مادر که دلیل خلقت و آفرینش است، این نور افشانی را عهدهدار است. زائر با این سلام تقاضای حیات عقلانی را دارد تا در پرتو خورشید فاطمی از حیات حیوانی در امان بماند، چراکه حیات عقلانی با انزجار و پرهیز از گناه محقق میشود.
امام زمان ارواحنافداه میفرماید:
«اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»[4]
«الگو و اسوۀ نیکوی من دختر رسول خدا ست.»
وراثت زمین و حکمفرمایی بر بشریت با کسب اجازه از مادر گیتی صورت میگیرد. سلام بر حضرت، زائر را به مقام حضور در محضر قدسیۀ عالم میرساند که ورود به آن، اوج سعادت بشر است.
نه تو اعطیناک کوثر خواندهای
پس چرا خشکی و تشنه ماندهای؟
هر که را دیدی ز کوثر سرخ رو
او محمد خوست با او گیر خو
شب غیبت، مقدمۀ روز ظهور
- شب غیبت مقدمه و زمینۀ روز ظهور است. چنانچه انسان از آزمایشات و ابتلائات غیبت به سلامت عبور کند، حلاوت و شیرینی زمان ظهور را با جان و دل در مییابد. به میزان پیوست با امام، امور زندگی انسان تنظیم میشود، زمان غیبت به زمان جلوهگری امام، یعنی زمان ظهور تبدیل میشود.
- در شب غیبت که سرشار از رموز و اسرار است و در روز ظهور که تبلی السرائر یعنی ظهور حقیقت و واقعیت برای انسان در بالاترین مرتبه است، امام نورافشانی خاصی دارد. با تمسک به ولایت، شب غیبت و روز ظهور برای زائر علی السویه است. انسان گاه در شب غیبت از اسرار و حقایق بیاطلاع است و گاه در روز ظهور پردهبرداری برای او صورت میگیرد که در هر دو صورت تسلیم مولای خود است. در این سلام، زائر خواستار سلامت دین و اعتقادات خود در زمان غیبت است تا توانایی او در ابتلائات این زمان افزون شود.
ظهور فردی و اجتماعی
به فرمودۀ آیتالله الهی طباطبائی امام زمان علیهالسلام دو نوع ظهور دارد:
- ظهور فردی؛ 2. ظهور اجتماعی.
زائر با خضوع و خشوع تام در مقابل امام با تقویت اعتقادات حقۀ خود به ظهور فردی نائل میشود و زمینۀ ظهور اجتماعی را فراهم میکند.
نکته مورد توجه این است که زائر در این سلام مملکت وجودی خود را به امام میفروشد. در این بیع وجود انسان ارزشمند و قیمتی میشود، چرا که تحت دستان غنیترین فرد عالم قرار گرفته است.
آنچه در بیع مهم است سلامت کالاست تا مورد پسند بایع قرار گیرد؛ وجودی که سراسر عیب و نقص است چگونه مولا به آن توجه کند؟! نگاه اباصالحالمهدی وجود انسان را از نقص و عیب میرهاند و او را گرانبها میکند.
تقاضای ورود به جمع ملکوتیان
نهار به وجود مقدس پیامبراکرم و امیرالمؤمنین صلواتالله علیهما تفسیر شده است. با سلام بر حضرت، زائر تقاضای ورود به جمع ملکوتیان را دارد. با این سلام خضوع و تسلیم زائر در مقابل شریعت و امام دین اظهار میشود.
سلام به روز امام که در اطراف عالم به عبادت، بندگی و تعلیم و تربیت بندگان مشغول است تا سیر آنان با سهولت صورت گیرد. سلام به روزِ امام که در منصب امام جماعت، جمع کثیری را از بحر توحید سیراب میفرماید. امام همچنین با عیادت بیماران از آب سقاخانۀ ولایت به آنان مینوشاند تا شفای عاجل مرحمت شود.
سلام به روز امام که با باران رحمت، بندگان را از چشمۀ علم و معرفت خود سیراب میکند و شرائط حیات و رویش را برای آنان فراهم میکند.
عبادت، تنها راه سعادت
عبادت خداوند تنها راه سعادت و کمال انسان است. زندگی بدون عبادت و بندگی، پوچ و بیارزش و شبیه به گذران چهارپایان است که برنامه همیشگی آنها از بامداد تا شامگاه تمایل شدید به چراگاه و زندگی حیوانیت است. اما حیات طیب، در پرتو جواب سلام حضرت در زندگی تمثل پیدا میکند.
روح تشنۀ زائر در این فراز تدبیر شبانهروزی خود را به امام میسپارد تا با یافتن فضائل اخلاقی از مرگ جاهلی و گناه دور شود و در مسیر عبودیت ارتباطی سرشار از مهر و محبت با خالق و خلق داشته باشد.
سلامت و کمالات بنده در هنگام وصل به امام است؛ چرا که در محیط نورانی ولایت، گناه و معصیت راه ندارد.
ابن سینا راز سالم ماندن را در سه چیز خلاصه میکند:
- خوشحالی و سرور؛
- پرکاری؛
- شرم و حیاء در مقابل بزرگتر
در این فراز زائر طالب سلامت جسم و روح خود در طی شبانه روز است. او با مسرت، پر کاری و شرم و حیاء از گناه در محضر مولا، به حیات طیب واصل میشود.
روز و شب با تو بودنم هوس است
در این جایگاه انسان به این حقیقت واقف میشود که عقل او به اوج آسمان ولایت راه نمییابد و به مقام رفیع نمیرسد تا به «روز و شب با تو بودنم هوس است» دست یابد و میداند تا وجود او از انانیت و منیت رها نشود و به ذکر مولا مشغول نباشد، وصال به کمالات صورت نمیگیرد. همچنین میداند با اعتراض و ناشکری خود را در چاه جاهلیت قرار میدهد.
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
بنابر این زائر در این فراز خواستار رهایی از معصیت و انانیت در تمام شبانه روز است تا با پاسخ حضرت زنده شود و با همراهی وجود مقدس امام، لیاقت همنشینی با خوبان عالم را کسب کند.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] فرازی از دعای ندبه
[2] فرازی از دعای عهد
[3] بحارالانوار، ج43 ص 65
[4] الغیبة، شیخ طوسی، ص 286