«اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذَا یَغْشَی وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّی»
«سلام بر تو در شب؛ آنگاه که (تاريکیاش گيتی را) فروپوشد و در روز؛ آن گاه که روشنايیاش آشکار شود.»
نهار، نمادی از زمان ظهور حضرت
«لیل» در لغت بهمعنی شبهنگام و «نهار» بهمعنای روز است. نامگذاری «نهر» به جهت آن است که آب، زمین را میشکافد و راه خود را میگشاید. روز را به تناسب اینکه تاریکی شب را میشکافد و روشنایی حاکم میشود، «نهار» نامیدهاند.
آفرینش شب و روز از دلایل روشن و محکم بر قدرت و عظمت خداوند است که برای مصالح معاش و معاد مردم قرار داده است. جلوهگری انوار درخشان شمس مهدوی از تابش خورشید بیشتر است. نهار، نمادی از زمان ظهور حضرت است.
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی روی متاب
رفع تاریکی جهالت با پیوست به امام
در این فراز انسان درمییابد که کل عالم مبهم است. او می آموزد که با پیوست و اتصال به شمس مهدوی تاریکی و ظلمت رخت برمیبندد. در شب غیبت مهم این است که انسان در تاریکی و ظلمتی که دینگریزی را به دنبال میآورد، از امام خود جدا نشود، بلکه تنها درخشش و نور امام را نظارهگر باشد.
این عبارت زیارت آلیس به آیات سورۀ مبارکۀ اللیل اشاره دارد:
«واللَّیلِ إِذا یغْشی. والنَّهارِ إِذا تَجَلَّی»[1]
«سوگند به شب هنگامی که تاریکی همه جا را بپوشاند و سوگند به روز آن هنگام که روشناییاش را نمایان کند.»
در تفسیر این آیات بیان شده است: «لیل» نماد حکومت جور و غاصبانهای است که پردۀ سیاه و تاریک خود را بر حق و حقیقت قرار داده است و «نهار» همان حکومت امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است که هرگاه به پا خیزد حکومت حقۀ ایشان بر باطل چیره خواهد شد.
حضرت امام صادق علیهالسلام به جابربنیزیدجعفی فرمود:[2]«وَ اللَّیلِ اِذا یَغشی» دولت ابلیس است.
مرگ؛ عصارۀ حیات
از وجود مبارک پیامبر نقل کردهاند:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»[3]
«هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد مرگ او مرگ جاهلی است.»
آیتالله جوادی آملی میفرماید: «مرگ جاهلی نشانۀ زندگی جاهلانه است، چرا که مرگ عصارۀ حیات است. آنکه خوب زندگی کند نیکو میمیرد و هر که بد زندگی کند مرگ بد نصیب او میشود؛ زیرا مرگ جز چشیدن عصارۀ زندگی نیست.
زندگی با امام، یعنی انسان همواره ایشان را حاضر و ناظر بداند. گویا زندگی او روز روشن است و شهد شیرین آن را هنگام احتضار میچشد.
معیار جاهل زیستن و جاهلانه مردن
آنکه به مرگ جاهلی از دنیا برود جاهلانه زیسته است و هر که جاهلانه زندگی کند، از حیات حقیقی بهره ندارد. فردی که امام عصر خود را نشناسد و در پرتو خورشید ولایت ایشان قرار نگیرد زندگی جاهلانه دارد و از حیات انسانی تهی است و تنها حیات حیوانی و نباتی دارد.
شب غیبت، نماد بیمعرفتی
شب غیبت نماد معرفت نداشتن به امام زمان است. چنانچه انسان با امام خود ارتباط برقرار نسازد و ولایت امام زمان خود را نشناخته باشد، حقیقتاً مرده و خسارات فراوانی بر خود وارد کرده است؛ اما اگر انسان در شب غیبت خود را تسلیم امام کرده باشد و ایشان را همواره حاضر بداند، شب او نورانی میشود و این نورانیت به روز او هم سرایت میکند، درنتیجه روز و شب او با ظهور حضرت نورانی میشود.
انسان با سلام با عنوان «فِی اللَّیلِ اِذا یَغشی» به امام، خواستار معیت و همراهی با امام زمان خود در شب غیبت است تا از زندگی و مرگ جاهلانه، رها و زمان غیبت به زمان ظهور تبدیل شود. انسان با پیوست و ارتباط با حضرت، باب فرج و گشایش را بر خود میگشاید و شب او به روز ظهور تبدیل میشود.
زندگی حقیقی
سلام به امام که چشم خداوند در هستی، قلب تپندۀ عالم امکان و جلوۀ خداوند است و هرگز خواب ندارد، و اوست که زندگانی حقیقی را به زائر بر میگرداند.
امام، همیشه بیدار، هشیار و آگاه است. هر چند خواب و استراحت دارد؛ اما نه مانند افراد عادی که خواب بر چشم و وجود آنان مستولی میشود و اختیار و توجه را از آنان سلب میکند. خواب پیامبر و امام هرگز به دل و وجود آنان سرایت ندارد، بلکه روح ایشان همواره بیدار و بانشاط است و هرگز توجه و تمرکز خود را از دست نمیدهد.
همراهی با امام در طول شبانه روز
در شب، تاریکی همه جا را احاطه کرده است و ترس حکمفرما میشود؛ اما پیوست و اتصال با امام، همراهی با بزرگتر دینی است؛ بزرگتری که حاضر و ناظر است. با سلام به امام در واقع خداوند پردهای بر انسان میاندازد تا تحت حفاظت حق قرار گیرد و آرامش و آسایش بر او مستولی و عیوب او مستور شود. چنانچه روزگار انسان اعم از صبح و شب با امام سپری شود، اوقات او شیرین میشود و آرامش و آسایش خاصی را بر زندگی او حاکم میکند.
در دیاری که تویی بودنم آنجا کافی است
آرزوی دگرم غایت بیانصافی است
از نگاه دیگر در این فراز، شب و روز دو زمانی هستند که نشانی از امام خود دارند، در نتیجه عزیز و ارزشمند میشوند؛ بنابراین زمانها بهعلت وصل و پیوست به امام زمان مقدس و قیمتی میشوند؛ در نتیجه انسان با زمان درگیر نیست و نسبت به آن کدورت ندارد.
از آنم با شب تار است میلی
که دارد نسبتی با نام لیلی
پیوست و اتصال با اهل بیت علیهمالسلام و تبدیل شب غیبت، به روز ظهور
در این سلام، انسان به حضور و ظهور امام درود میفرستد، چراکه ایشان را حیّ و ناظر میبیند. زائر در مکتب مهدوی میآموزد که پیوست و اتصال با اهل بیت علیهمالسلام شب غیبت را به روز ظهور تبدیل میکند. زائر در شب غیبت لبیکگویی و بیعت خود را در روز ظهور اعلام میدارد. او با سلام خود، خریدار جواب سلام امام است تا در شب غیبت و هم در روز ظهور، او را متصف به صفات الهی گرداند.
علت مقدم شدن شب بر روز
علت تقدیم شب بر روز بدین جهت است که سیر شبانه، بندگی روزانه را میسور میکند و منشور وظایف روزانه در آن تنظیم میشود.
هنگامیکه زائر در شب، درود و سلام بر امامش داشته باشد شب او به لیلةالقدر تبدیل میشود که برکت آن از ۸۳ سال بیشتر است. او سلام امام را بهصورت «سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» دریافت میدارد که جبران گذشتۀ او را میکند و روز و شب او با سابق، متفاوت میشود. چنانچه انسان شب غیبت را با امام سپری کند فرج و گشایش برای او حاصل میشود.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[3]. کافی، ج2، ص21