«اُشْهِدُک یا مَوْلاَیَ أَنّی أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ»
(تو را گواه میگیرم ای مولایم. گواهی میدهم که هیچ معبودی جز حق نیست و شریکی ندارد.)
در خراباتِ مُغان نورِ خدا میبینم
زائر با این عبارت امام زمان را بر عبودیت خدای سبحان شاهد و گواه میگیرد. در مسیر عبودیت باید دینشناسی خود را حفظ کنیم و با اعتقاد به توحید، رسالت و ولایت برای آخرت خود توشه اندوزیم. اعتقادات توحیدی افعال و کردار توحیدی را رقم میزند. فرد موحد خدا را ناظر بر تمام احوال، اقوال و اعمال خود میبیند. برای اینکه اعتقادات ما فرسوده نشود، باید هر روز آن را به امام عرضه کنیم؛ در واقع زیارات و عبادات نقش به روزرسانی اعتقادات را دارد که این امر با زیارت آلیس صورت میگیرد.
در خراباتِ مُغان نورِ خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
فرد به کمال عبودیت و بندگی حق نائل نمیشود، مگر آن که عارف بالله باشد. معرفتالله در عبد واقعی در قرب و نزدیکی او به حق و بریدن و جدایی از خلق جلوه دارد. چنین مقامی لازمهاش این است که شخص غرق در اطاعت معبود باشد؛ در غیر این صورت به مقام تقرب دست نیافته است و حقیقت عبودیت برایش حاصل نخواهد شد. پیامبر بر بالاترین درجات قرب صعود کرد و بر مسند «قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنى»[1] «به اندازه فاصله دو کمان گشت یا نزدیکتر شد.» تجلی یافت.
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»