نیاز دائمی بشر به هدایت و تعلیم
بشر در هیچ زمانی از هدایت، تعلیم و تربیت الهی بینیاز نیست بر همین اساس خداوند سبحان بین فطرت انسانی و ارسال رهبران دینی هماهنگی برقرار کرده است که تا زمان قیامت تحت ظل قرآن و عترت، زندگی سعادتمندانه داشته باشد.
رأفت و رحمت رحیمیه خداوند اقتضا دارد که برای خروج از ظلمات جهل و نفسانیات و منوّر شدن به کمالات انسانی متخلّق به اخلاق الهی شویم. در این سِیر مزیّن شدن به اخلاق و صفات الهی صرفاً با تبعیت از امام معصوم حاصل میشود؛ زیرا خداوند هدف خلقت را در پیوست و پیوند ناگسستنی با حضرات معصومین قرار داده است تا از مرحله خاکی و نباتی به مرحله عرشی و ملکوتی واصل شویم.
امام واسطه فیض
امام واسطۀ فیض بین عالم مُلک و ملکوت است؛ بنابراین شناخت و معرفت رحمت واسعۀ حق یعنی «امام زمان» از واجبات حیات بشری است. بدیهی است در اثر این معرفت، فیوضات و کمالات خاصی نصیب بنده میشود.
امام زمان، قلب عالم امکان
وجودمقدس امام زمان ارواحنافداه قلب عالم امکان است که به مانند قلب صنوبری که نقش خونرسانی به تمام وجود انسان را عهدهدار است و حیات جسمانی انسان به واسطۀ این خونرسانی تداوم مییابد، جریان فیوضات و کمالات الهی که موجب حیات طیب و معنوی انسان میشود نیز به یُمن وجود امام در عالم صورت میگیرد. گفتنی است که تمام ارزاق مادی و معنوی به اذن خداوند از طریق امام به کل عالم امکان جاری میشود.
همانگونه که قلب در وجود ما بدون سر و صدا تداوم حیات جسمانی را به عهده دارد، قلب عالم امکان(امام زمان) نیز بدون صدا و جنجالی، به صورت دائم و مستمر الطاف و فیوضات الهی را در زندگی ما جاری میکند. بدین ترتیب، حیات طبیعی و معنوی ما با وجود و نَفَس امام صورت میگیرد؛ بنابراین امام، قلب انسانی را که پذیرای فیوضات الهی شده است، به عرش خدای رحمان مبدل میسازد:
«قلبُ المَومِنِ عَرشُ الرَّحمن»[1].
قلبِ عرشیِ انسان مومن است که متخلق به صفات و اسماء الهی میشود.
میسّر شدن سِیر تخلّق به اخلاق الهی
زیارت امام سِیر تخلّق به اخلاق الهی را برای زائر هموار میکند و از آنجا که توحید، بدون ورود در میدان ولایت محقق نمیشود، روی آوردن و توجه به ائمه اطهار که وجودشان نماد کامل دین و حکمتهای عرشی است، امری لازم و ضروری است. اساساً عبودیت و کرامت انسانی بدون وساطت اولیاء حق امکانپذیر نیست؛ زیرا جوشش چشمههای بندگی و کرامت خداوند از وجود امام آغاز میشود و انسانِ مجذوب در امام با نوشیدن جرعۀ آب ولایت، همتای فرشتگان و حتی برتر از آنان میشود.
معنای زیارت
در لغت دیدار کردن با قصد را، زیارت گویند.
در بطن زیارت، مفهوم میل و گرایش نهفته است. گویی زیارتکننده از دیگران منصرف شده و به سوی زیارتشونده متمایل میشود و او را قصد کرده است.
مُهر و مِهر
زیارت آل یاسین از مشهورترین زیارتهای امام زمان عجلاللهفرجهالشریف است که در نامهای از حضرت، به محمدبنعبداللهبنجعفرحمیری صادر شده است. در مقدمۀ این زیارت چنین آمده است:
«هرگاه خواستید به وسیلۀ ما به سوی خدا توجه کنید و به ما روی آورید، همانگونه که خداوند فرموده بگویید:
«سَلامٌ عَلى آلِ یس»
توقیع به معنای امضای نامه، فرمان و نشاننهادن بر نامه و منشور است و طبق این معنا عقاید انسان در این زیارت تحت مُهر و نشان حضرت قرار میگیرد.
سلام
سیر و سلوک زائر در ظاهر با 23 سلام آغاز میشود؛ اما در واقع با 40 سلام، سالک در محضر حضرت ولیّعصر ارواحنافداه قرار میگیرد.
در فراز «سَلامٌ عَلَی آلِ یس» زائر ادب خود را به نمایش میگذارد و به آل یس؛ یعنی عترت پاک پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله عرض ارادت میکند.
معرفی آخرین امام
در این زیارت معرفی آخرین امام از اهل بیت عصمت صورت میگیرد. سِیر کمالی معرفت امام با سلام از ریشه «سِلم» که به معنای انقیاد و صلح و رضاست آغاز شده است تا زائر با ابراز سِلم و صفا به وادی امامشناسی گام نهد.
سلام یکی از اسماء خداوند تبارک و تعالی است؛ یعنی تمام کمالات آن ذات اقدس، همواره از آسیب، عیب، گزند و نقص مبرّا و پیراسته است. سلام نوعی تحیّت و درود است. اصل تحیّت به معنای درخواست حیاتی عاری از تمام آفات برای مخاطب است. از آنجا که سلام نام خداوند است، پیوست به آل یس که جلوۀ کامل و تامّ اسم سلام خداوند در عالماند، زائر را تحت ربوبیت خداوند قرار میدهد.
آل یس، حامل اسم سلام خداوند
سلام اسمی از اسامی حضرت احدیت است که معنای حقیقی آن بالاصاله مختص خدای سبحان است و «آل یس» از آن جهت که تحت سلطه و تربیت کامل حضرت حق واقع شدهاند، بالتبع حامل اسم سلام خداوند در عالم ملک و ملکوت هستند. سلام خداوند به ایشان از مصادیق رزق کریم است که تکریم و مایۀ ترفیع درجات آنان را هموار میکند.
برتری خاتم الانبیاء بر تمامی آفرینش
چون وجود مقدس خاتمالانبیاء بر تمامی آفرینش، برتری دارد و افضل از همۀ مخلوقات است، وجود او، اولین ظاهر است و در تمام آفرینش هر صادر و ظاهری هست به برکت صدور و ظهور پیامبر، هستی و ظهور یافته است. بنابراین در سِیر اولیه از ناحیه خداوند سلام به آلیس افاضه میشود تا شعاع آن سلام، بر جان تشنۀ زائر تابیده شود و او نیز کلام حق را بر زبان آورد و بگوید:«سلام علی آل یس»
گویا زائر به میزان پیوست و مجاورت با امام، تشعشعات این سلام را مییابد و سِیر کمالی او تا لقاءالله رقم میخورد.
سلامی فراگیر
تلألؤ نام «سلام» اختصاص به عالم دنیا ندارد؛ بلکه در زمان قیامت که حیات واقعی زائر صورت میگیرد، بندگان صالح حق، با بهترین هدیه و تحیت که همین سلام است پذیرایی میشوند:
« تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَريماً»[2]
«تحیتشان روزی که به دیدار او رسند، سلام است و برایشان اجری و پاداشی کریمانه آماده کرده است.»
ذکر سلام در دنیا، موجب میمنت و برکت حیات انسانی میشود و در بهشت نیز فرشتگان با نام سلام از بهشتیان استقبال میکنند.
بهشت دارالسلام است
بهشت دارالسلام است. آرامش الهی و طمأنینۀ قلبی بر بهشتیان حاکم است که با نام سلام ظهور مییابد و گوش آنان را نوازش میدهد. بهشت فضایی است که از هر گونه کلام لغو و بیهوده و گناهآلود مبرّاست. سوره مبارکۀ یس را قلب قرآن نامیدهاند و قلب این سوره آیۀ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ» است.
در ابتدا صاحبان بهشت یعنی حضرات معصومین علیهمالسلام تحت نام سلام قرار میگیرند و به تبع ایشان، رشحات آن به محبین و شیعیان حضرات که از اهالی بهشتاند، میتابد.
اقرار به مصدر تطهیر عالم
با عبارت «سَلامٌ عَلى آلِ یس» زائر به منشأ و مصدر تطهیر عالم اقرار میکند و با این سلام، طهارت و پیراسته شدن از رذائل اخلاقی را خواستار است.
سلام یعنی تسلیم
سلام به تعبیر دیگر یعنی «اَنَا مُسَلِّمٌ عَلَيْكَ»«من درمقابل تو تسلیم هستم.» بدین ترتیب درمحضر امام، تسلیم کامل زائر مطرح میشود. در این سلام، جلوۀ فنا و تسلیم محض حضرات معصومین در مقابل ذات احدیت به نمایش گذاشته میشود و امام بهعنوان جلوۀ کامل اسماء و صفات الهی بر عالم مُلک و ملکوت معرفی میشود.
زائر با اعلام تسلیم در مقابل امام مسیر بندگی خود را در جاده عبودیت هموار میکند و در تواضع و فروتنی ترقی مییابد؛ زیرا که فاصلۀ انسان تا مقام قرب خداوند به میزان تسلیم در مقابل امام است.
طلب سلامت روح و روان
زائر در این سلام اعتراف دارد که امام سلامتی کامل را از ناحیه خداوند دریافت کرده است؛ بنابراین با سلام بر امام سلامتی روح و روان خود را طالب است.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد بروجردی»
[1]. بحارالانوار، ج55، ص39
[2] . سوره مبارکه احزاب، آیه 44