زیارت آل یس – مقدمه زیارت

«لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن»

«نه در امر خداوند تعقل می‌کنید و نه از اولیاء او می‌پذیرید.»

 

مربی شایسته در همۀ زمان‌ها

 

خداوند سبحان با لطف بی‌کران و رحمت بی‌پایان خویش در هر زمانی چراغ هدایت و مربي شایسته‌ای تعیین فرموده است تا مردم را از ظلمات جهل و انانیّت برهاند؛ بنابراین اگر به پیمودن مسیر بندگی توجه داشته باشیم، همواره در جهت شکوفایی استعدادها و قابلیت‌ها در حرکت و سیر هستیم. برای وصول به هدف متعالی علاوه بر پیرایش و تزکیۀ عقل و روح به یک محور باطنی و ملکوتی نیازمندیم.

 

نیاز به امام

 

خداوند به اقتضای ربوبیّت خود، تمام عوالم و نظام هستی را نیازمند رهبر و امام معصوم قرار داده است تا با تأسّی و الگو‌پذیری از این رهبر الهی، ساماندهی و هدایت جامعه بشری صورت گیرد؛ چرا که شیاطین انسی و جنی در هر منزل و جایگاهی در کمین‌اند تا ما را از جاده بندگی و صراط مستقیم دور کنند؛ اما اگر به همراهی امام، سلوک داشته باشیم، به سلامت از این فراز و نشیب‌ها گذر می‌کنیم و به مقصد نهایی که ملاقات با خداوند رحمان است واصل می‌شویم.

نظام عالم هیچ‌گاه از حجت الهی خالی نخواهد بود؛ زیرا سیر بندگی و رشد و کمال موجودات تنها در پرتو نور امام صورت می‌گیرد. گویا وصول به کمالات و فضائل الهی جز با تبعیت از امام صورت نمی‌پذیرد؛ به همین جهت جلوۀ رحمت خداوند در عالم هستی، حضرت ولی‌ّعصر ارواحنافداه در راستای تربیت، با لحنی گلایه‌آمیز می‌فرماید: «لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن» (چرا به فرمان اولیای الهی گوشِ دل نمی‌سپاريد تا در سایۀ عمل به آن به فلاح و رستگاری برسید.)

گاه ممکن است فردی به اندیشیدن و تعقل توجه نداشته باشد؛ اما هنگامی که تحت امر اولیای‌الهی قرار می‌گیرد، سمع او پذیرای اوامر الهی شود و امر ولیّ زمان در جان دل او تثبیت شود.

 

«حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِي النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»

«اوامر اولیای الهی حكمتي است رسا و رشددهنده؛ اما این هشدارها برای گروهی که ایمان نمی‌آورند نافع نیست.»

 

اوامر اولیای الهی، حکمتی رساست

 

مفسری گوید: حکمت عبارت است از علم صحیح همراه با دلیل و برهان که شک و تردید به آن راه نداشته باشد. علمی که انسان را از کج‌روی و انحراف باز دارد. همچنین منشأ اندیشۀ صحیح، سخن استوار و افعال خالص «حکمت» نامیده می‌شود که مخصوص خداوند سبحان است و او به هر کس بخواهد عنایت می‌کند. مؤید این مطلب، آیه 269 سوره مبارکه بقره است:

«يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»

«(خداوند) حکمت و بینش را به هرکس بخواهد می‌دهد و به هرکس حکمت داده شود، از خیر فراوانی بهره‌مند است.»

 

  • حکمت؛ دانش و بینش به حقایق بندگی

 

مفسری گوید: حکمت، دانش و بینش به حقایق بندگی و تبعیت از امام است که دارای آثار و ثمرات دنیوی و اخروی است و خداوند به هر کس بخواهد عطا می‌کند.

حکمت، کسب کردنی نیست، بلکه عطای الهی است. تنها خواصی از بندگان حکمت را می‌یابند و باب این وصول از طریق سالار و سیدالشهداء، امام حسین علیه‌السلام صورت می‌گیرد:

«السَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ حِکمةِ رَبِّ العالَمِين»[1]

 

  • حکمت؛ هماهنگی بین علم و عمل صالح

 

حضرت ولیّ عصر عجل‌الله‌فرجه‌الشریف خود را به عنوان حکمت بالغه معرفی می‌کند که سِیر جامعه را به سوی عقل و حکمت متعالی بر عهده دارد.

یکی از مفسرین قرآن می‌گوید: از نظر قرآن کریم انسان به مانند مسافری همواره نیازمند به حرکت و تحرک است و هرگز موجودی راکد و آرام نیست؛ بی‌شک امام معصوم محرک و عهده‌دار این سِیر درونی و بیرونی است تا ترسیم بندگی بسوی لقاء الله صورت گیرد.

البته شرط این سِیر و تحول با حضور در کهف ولایت، قبول اوامر الهی و دلدادگی به خداوند و انسان کامل صورت می‌پذیرد؛ اما کسی که در مسیر شیطانی و نفسانیات حرکت دارد، فقط به سوی رذائل و پستی‌ها پیش می‌رود و از  هشدار و مواعظ امام بهره‌ای نمی‌برد و به جای سِیر به سوی خداوند ارحم‌الراحمین به سوی جهنم فراق در حرکت است.

اگر بار، خار است خود کِشته‌ای

و گر پرنیان است، خود رشته‌ای

حضرت امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیه فوق می‌فرماید: حکمت یعنی: «طَاعَةُ اللهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ»

منظور از حکمت، طاعت خداوند و شناخت اهل بیت است. مقصود از حکمتی که خداوند به لقمان عطا کرد، معرفت و شناخت ولیّ زمان خود بوده است.

 

دلایل محکم برای سِیر و تحول

 

گویا امام در اولین فراز از زیارت اعلام می‌کند که دلایل محکمی برای سِیر و تحول در جاده بندگی وجود دارد؛ به‌گونه‌ای که اگر تحت تربیت امام قرار گیری، عقل و حکمت خاصی به تو عطا می‌شود که به واسطۀ این عقل و حکمت در تمام مراحل سِیر و سلوک بندگی، هماهنگی و همراهی با امام را می‌یابی؛ بنابراین نه مدح کسی تو را به صحنۀ بندگی و عبادت می‌کشاند و نه ذمّ کسی تو را از صحنۀ دل‌دادگی و بندگی خارج می‌کند. اگر همراهی با امام داشته باشی، با گوش جان سپردن به پند و اندرزهای امام، عمل به وظایف الهی را در پرتو تبعیت از امام کسب می‌کنی و از تنگناهای عالم طبیعت رها می‍‌‌شوی.

 

«اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللَّه الصّالِحینَ»

«سلام بر ما و بر بندگان شایستۀ خداوند.»

 

درخواست سلامت امام و تمامی بندگان شایسته

 

امام در این فراز خواستار سلامت خود و تمامی بندگان شایستۀ الهی است. امام تلویحاً مردم را به کشتی نجات و ساحل امن الهی راهنمایی می‌فرماید. حضرت در دعا، بندگان صالح حق را در کنار خود قرار داده‌است؛ چراکه رهبر ملکوتی در جهت راه‌سازی برای بندگی و اخلاق انسانی، بهترین و آسان‌ترین راه را احداث می‌کند که این احداث، با سخن گفتن صحیح و عمل صالح هموار می‌شود و در این مسیر دعای امام راه‌گشای آنان است.

 

  • تمثّل سلام در‌ شـب معراج

 

اصل سلام در‌ شـب معراج تمثّل یافت. هنگامی که‌ پیامبر‌ خدا، در شب معراج در سِیر شبانه به نماز شب پرداخت و دستورهای تشهد و صلوات را اجـرا کـرد، ناگاه صفوف فرشتگان و پیامبران را حاضر دید! به او گفته شد: ای محمد‌ بر‌ آنان سلام کـن!

«فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ السَّلَامَ وَ التَّحِيَّةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْبَرَكَاتِ أَنْتَ وَ ذُرِّيَّتُك‏»

«گفت: سلامت و رحمت و برکات خداوند بر شما بـاد، خداوند بـه او وحی کرد: به درستی که سلام، تحیت، رحمت‌ و برکات، تو و دودمان تو هستید.»

 

  • اِخبار از سلامت بندگان صالح

 

عبارت «اَلسَّلامُ عَلَینَا وَ عَلی عِبادِ اللَّهِ الصّالِحینَ» دارای معنی انشاء و درخواست است؛ اما امکان دارد جمله خبریه باشد؛ یعنی از سلامتی و ایمنی خاص بندگان صالح خداوند خبر می‌دهد. وجود مقدس حضرت بقیة‌الله‌الاعظم ارواحنافداه حقیقت سلام ‌است و عبادالله‌الصالحین به دلیل پیوست و تبعیت از امام، فرع و شاخه‌های آن وجود شریف‌اند. بندگان صالح خداوند با سوار شدن بر کشتی ولایت، جاودانگی و عبودیت خود را تثبیت کردند و از خودبینی و دگربینی به توحید روی آوردند و در کشتی ولایت سُکنی گزیدند. این شیعیان خالص اهل بیت غیر از عبودیت محض هیچ داعیه‌ای ندارند و جز عمل صالح هیچ رفتار و شیوه‌ای ندارند.

 

«إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى سَلامٌ عَلَى آلِ یس»

«هرگاه خواستید به وسیلۀ ما به‌سوی خداوند توجه کنید و به ما روی آورید پس همان‌گونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: «سَلامٌ عَلَى آلِ یس»»

 

نقش امام در توجّه به حق

 

آن حضرت می‌فرماید: توجه به حضرت احدیت بدون وسیله و وساطت امامان معصوم میسّر و امکان‌پذیر نیست، بلکه برای رسیدن به جایگاه توحیدی، تنها انسان کامل، ناخدای کشتی این سِیر است. همچنین به میزانی که سائر الی‌الله باشیم حضور در نزد امام را از خود امام خواستاریم؛ زیرا حضور در بهشت ولایت امامان معصوم، تنها با وساطت و راهبری خود آنان صورت پذیرد.

گفتنی است یکی از واجباتی که اساس واجبات دیگر به شمار می‌آید توجه و روی آوردن به‌سوی اولیاء الهی است تا از طریق امام، فرد به قلعۀ رضایت خداوند وارد شود که در این مسیر، ارتباط ناگسستنی با امام، فلاح و رستگاری او را تضمین می‌کند.

 

توجّه به امام، مقدمۀ توجّه به خداوند

 

ظهور وجه‌الله در زمین از وجود امام زمان ظهور می‌یابد که نماد کامل دین حق است؛ بنابراین روي آوردن و توجه به امام، مقدمه توجه به خداوند و بندگی و طاعت را فراهم می‌کند.

انسان مؤمن می‌بایست از جلوه‌های خداوند سبحان در زمین الگو برداری کند که در نتیجه چنین فردی در مسیر بندگی از خود سخن و رأی ندارد؛ بلکه هر آن‌چه بر زبان می‌آورد با کلام حق مطابقت دارد. لسان او جز با گفتار الهی مأنوس نیست و می‌یابد که حقیقت ایمان و مرحله والای تسلیم محض، الگوبرداری از امام است. پس همان‌گونه که خداوند متعال فرموده است: بگویید:

«سَلامٌ عَلَى آلِ یس»

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد بروجردی»

 


[1] . زیارت امام حسین در ماه رجب

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *