«وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ »
«[در محضر امام گواهی میدهم که] صراط، حق و ثابت است.»
پل صراط
صراط پلی است که بر روی جهنم دنیا واقع شده است. انسان با غرق شدن در دنیا و تعلقات آن، سوزش آن را حس میکند. اگر انسان از این پل عبور کند و در تعلقات آن غرق نشود، عاقبت به خیر میشود و به سرمنزل توحید میرسد:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»[1]
«قطعاً مؤمنان رستگار شدند.»
سوختن در گناه و معصیت دنیا محسوس است، شعلههای رذایل اخلاقی فرد را از درون و بیرون میسوزاند.
عبور از صراط با امداد امام
عبور از صراط که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است مراقبه و محاسبه لازم دارد. مجرد عصیان و تجری فرد را به حرکت قهقرایی سوق میدهد. «صراط» و «سراط» به یک معنا استعمال شده است و رهرو را در خود فرو میبرد و مانع خروج او میشود. سالک عاشقی که گام بر صراط نهد صراط نیز عاشق او شده و مانع خروج او میشود و او را به وصال محبوب میرساند. ازآنجا که افراد در تشخیص صراط متحیر و حیران هستند در شبانه روز حداقل 10 بار از خداوند خواستارند:
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُستَقِيمَ»
«خدایا! ما را به صراط مستقیم راهنمایی کن.»
حضرت امیرالمؤمنین میفرماید:
«أَنَا صِراطُ اللّه المُستَقيمُ »[2]
حقیقت صراط ولایت امیرالمؤمنین است و غافلان از آن در جهنم دنیا میسوزند. رهرو جادۀ ولایت در صراط ذوب میشود و امام او را به سرمنزل توحید پیش میبرد. شوق و عشق به ولایت سرعت سِیر را افزون میکند. مُصاحب با ولایت، باریکی و تیزی صراط را نمیبیند.
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
فطرت انسان ولایت را میشناسد
«صراط» معرفه به «ال» است؛ یعنی فطرت انسانها سیر موحدانه در جاده ولایت را میشناسند. از همین عالم این صراط بر پا میشود؛ بنابراین اعمال، اقوال و کردار انسان باید بهگونهای باشد که بتواند از صراطِ تیزتر از شمشیر و باریکتر از مو عبور کند.
امیر المؤمنین میفرماید:
« الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّةُ »[3]
«چپ و راست گمراهى و راه ميانه، جادّه مستقيم الهى است.»
اعتدال در صراط مستقیم است که از افراط و تفریط به دور است. انسان موحد همواره در صراط در حال زندگی است و به غار ولایت که تجسم صراط مستقیم است، پناه میبرد.
سیر با امام و سبقت در خیرات
«وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»[4]
«پيشگامانى (در خيرات هستند كه در گرفتن پاداش نيز)، پيشگاماند، آنان مقرّبان درگاه خداوند هستند.»
سیر با امام مانند سبقت در خیرات، ترس و واهمه را از انسان دور میکند. چنانچه رهرو با سستی خود را به ولایت برساند در قیامت نیز به کندی از صراط میگذرد. عبور از صراط تجسم حرکت در این دنیاست. گاه افراد مانند اسب تیزرو، گاه مانند رعد و برق در جادۀ ولایت گام بر میدارند؛ اما برخی حرکتی خزنده دارند. این سیر در قیامت تجسم مییابد.
صراط، راه وصول به بهشت
حرکت بر صراط یعنی حرکت روی پل؛ به عبارت دیگر سِیر انسان جهتبندی توحیدی دارد؛ اما سهلانگاری در جادۀ شریعت مانع عبور انسان از روی پل میشود. صراط راه و مسیر رسیدن به بهشت وصال است که در آن، سرعت و عشق، لازم و ضروری است. طول صراط به اندازۀ عمر انسان است. غفلت و جهالت مانع حرکت بر صراط است؛ یعنی اگر انسان غافل از امام باشد در واقع وارد طریق بر صراط مستقیم نشده است.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. سوره مؤمنون،آیه .1
[2]. میزانالحکمه، ج 2 ص 1609.
[4]. سوره واقعه، آیات 10 و 11.