«وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ»
«و رحمت وسیع حق»
رحمتی گسترده
«الرَّحْمَةُ»، لطف و بخشش برای رفع نیازمندیهاست که در بندگان در اثر رقت و تأثر نفسانی به وجود میآید؛ اما درمورد خداوند، فضل و رحمتی است که شامل تمام بندگان میشود. رحمت الهی گسترده و فراگیر است و امری است که خدا بر خود واجب کرده است:
«کتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»[1]
«پروردگارتان بر خود رحمت را ثبت و لازم نموده است.»
همچنان که در دعای سحرهای ماه مبارک رمضان آمده است:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِأَوْسَعِهَا وَ کُلُّ رَحْمَتِکَ وَاسِعَةٌ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّهَا»
«خدایا از تو درخواست میکنم بهحق گستردهترین مرتبه از رحمتت و همۀ مراتب رحمتت که گسترده است، خدایا از تو درخواست میکنم بهحق همۀ مراتب رحمتت.»
خداوند دارای رحمت واسعه است، رحمتی که همتا ندارد و در مقابل آن، غضب او قرار دارد:
«یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»
«ای خدایی که رحمتت از قهر و غضبت سبقت گرفته است.»
انواع رحمت
رحمت الهی دو گونه است:
- رحمت ذاتی که آن را «رحمت مطلق» گویند و آن رحمتی است که همه چیز را فراگرفته و نتیجۀ آن اعطای ازلی و بیسابقۀ خداوند است؛ این رحمت به مؤمن و کافر، هردو میرسد. امام تجلی رحمت واسعۀ خداوند است که قطع ناشدنی است. تمامی مخلوقات از این رحمت واسعه بهرهمند میشوند. نام مقدس «رحمان» بیانگر بخشندگی مطلق و رحمت بیقید و شرط الهی است. رحمت واسعۀ الهی، حقیقت محمدیه است. در دعای توسل میخوانیم:
«یَا أَبَاالْقَاسِمِ یَا رَسُولَ اللَّهِ یَا إِمَامَ الرَّحْمَةِ»
همچنین خداوند سبحان میفرماید:
«وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»[2]
«ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم»
- رحمت خاص خداوند که مقید به استحقاق بنده است و به سبب تقوا و فضیلت، شایستگی دریافت آن را خواهد یافت. نام مقدس «رحیم» نمایانگر مهربانی مطلق و رحمت مخصوص خداوند است که بندگان مؤمن را شامل میشود، البته برای دریافت هر یک از مراتب رحمت الهی قابلیت، لازم است، مانند افاضۀ خورشید که همه جا را در بر میگیرد؛ اما هر چه موجود به آن نزدیکتر و موانع کمتر باشد، از فیض آن، بیشتر بهرهمند میشود.
استقرار رحمت، در اثر تقوا
فردی که در اثر تقوا، گناه و معصیت را کنار میزند و خویش را بلاواسطه به اشراق شمس مهدوی عرضه میکند، پایداری و استقرار رحمت را در وجود خود به ثبت میرساند.
«وَ رَحْمَتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَالَّذِينَ هُم بِايَتِنَا يُؤْمِنُونَ»[3]
«و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است، پس بهزودى آن را براى كسانى كه تقوا دارند و زكات مىدهند و آنان كه به آيات ما ايمان مىآورند، مقرّر مىدارم.»
این رحمت، دنیا و آخرت انسان متقی را تحت پوشش قرار میدهد. رحمت واسعۀ حضرت میان بندگان تفاوتی نمیگذارد و همه مخلوقات را فرا میگیرد؛ اما هرکس به میزان استعداد، ایمان و تقوای خود، مشمول رحمت واسعۀ امام میشود و در این هنگام زمین وجودی او کشتزار فضائل اخلاقی و کمالات الهی میشود.
نورانیت قلب با نور رحمت الهی
رحمت واسعۀ امام، انسان را تقویت و وجود جدیدی به او عنایت میکند که ظاهر و باطن آن، تحت نور و رحمت امام درخشان میشود. همانگونه که زمین با نور خورشید از تیرگی و تاریکی رهایی مییابد، قلوب انسانها نیز نیازمند بارقۀ الهی است تا جهل و تیرگی از آن زدوده شود. این وجود عاشق با ظهور نور مهدوی چراغ عقلش روشن و ذکر بر زبانش جاری میشود.
رحمت واسعۀ امام در هر گوشه و زاویهای از وجود فرد هویدا میشود، به گونهای که تمام وجود انسان را بهسمت هدایت و تعالی سوق میدهد. رحمت واسعۀ حضرت به تمام اطراف وجود انسان نوررسانی دارد؛ از زبان به قلب و از قلب به اعضاء و جوارح، این نور جریان مییابد. لسان ذاکر، مُهر رحمت واسعۀ حضرت بر آن زده شده است که در جستجوی مولای خویش «أینَ بَقیةُ الله» را زمزمه میکند؛ در این مرحله قلب او عشق به حضرت را به نمایش میگذارد.
جدایی از عیب و نقص، به برکت رحمت امام
انسان کامل، بندگان را از نقصان و عیب جدا میکند و به کمال میرساند. وجود ناقص انسان با رحمت امام به یکباره تغییر میکند، عیوب او مستور و در اثر تابش نور ولایت امام، تنها زیبایی و کمال از او دیده میشود.
به میزان ارتکاب معصیت، وجود انسان از فیض امام محروم میشود و به جای فضائل اخلاقی، رذایل اخلاقی در زمین وجودی او کاشته میشود. بذر فضائل و کمالات الهی در زمین وجودی انسان با نگاه امام رویش پیدا میکند؛ اما گناه و معصیت زمین وجود انسان را به سنگلاخ تبدیل میکند که رویش و سرسبزی در آن مشهود نیست.
رحمتی فراگیر
رحمت واسعۀ پیامبر اکرم تمام عوالم وجود و مخلوقات آن اعم از پیامبران، فرشتگان، انسان، جن، شیاطین، جمادات، آسمان، زمین و حتی دشمنان آن حضرت یعنی کفار، مشرکین و منافقین را فرا گرفته است؛ در نتیجه جان و مال آنان محفوظ میماند و کیفر و عقوبت آنان به احترام ایشان به تأخیر میافتد.
حضرات معصومین علیهمالسلام مظاهر رحمت حق هستند. حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
«إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ»[4]
«ما خاندان، درخت نبوتایم و جایگاه رسالت و محل رفتوآمد ملائک و خانۀ رحمت هستیم.»
امام زمان، مظهر رحمت حق
فراگیر بودن این رحمت از مرز زمان و مکان فراتر است. وجود مقدس حضرت ولیّعصر عجلاللهتعالیفرجه با استمرار دوران امامت «رحْمَةُ اللهِ الْوَاسِعَة» بودن خویش را بهصورت گسترده به نمایش گذاشتهاست. امام عصر مظهر رحمت رحمانی حق است و سراسر گیتی را پر از عدل و داد خواهد کرد.
خداوندسبحان به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ»[5]
«اگر تو را تکذیب کردند به آنان بگو پروردگار شما صاحب رحمت واسعه است.»
رحمت واسعۀ خداوند سراسر گیتی را فراگرفته است و بهصورت تام تجلی میکند و مردم در برابر او خاضع و خاشع میشوند.
رابطۀ استغفار و رحمت خداوند
«لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون»[6]
«چرا از خدا درخواست آمرزش نمیکنید تا مورد رحمت قرار گیرید؟!»
بین استغفار و رحمت خداوند تلازم وجود دارد. استغفار به معنای طلب پوشش است و موجب فوران رحمت واسعۀ خداوند میشود و فرد را تحت پوشش و غفران الهی قرار میدهد.
یکی از معانی باب استفعال، طلب است. برای وصول به رحمت واسعۀ الهی باید درخواست داشت؛ چرا که بدون آن، انسان نسبت به رحمت و فیض مستمر و قطع ناشدنی امام بیتفاوت است.
«إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»[7]
«رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! »
رحمت واسعۀ خداوند قابل شهود است.
به دریا بنگرم دریاتُ بینم
به صحرا بنگرم صحراتُ بینم
به دریا و بر و کوه و در و دشت
به هر جا بنگرم آنجا تو بینم
«الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ» که بهصورت معرفه بهکار رفته است، بر شناخت جلوۀ رحمانیت و رحیمیت خداوند دلالت دارد و وسعت آن سراسر زندگی انسان را فرا گرفته است؛ اما گاه انسان از او اعراض میکند و آن را ناشناخته جلوه میدهد. بر اساس فطرت انسانی این رحمت واسعه، همواره قابل شهود و شناخت است.
خداوندسبحان در قرآن کریم میفرماید:
«وَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ»[8]
«او کسى است که بادها را بشارتگر پیش از رحمتش فرستاد.»
خبر آمد، خبری در راه است
حالات خوش در وجود انسان خبر از سازندگی رحمت واسعۀ خداوند دارد. سازندگی و نوازش حضرت در وجود انسان بهصورت حالات خوشی است که او را از منیت جدا میکند. چنین فردی مستعد چشیدن رحمت الهی است و در عالم تنها فاعلیت خداوند را میبیند.
«فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ»[9]
«اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، قطعاً از زيانكاران بوديد.»
کسب سرمایۀ جدید در هر رجوع به ولیّعصر
بین پیوند با رحمت واسعه و فضل الهی تلازم وجود دارد، این امر انسان را از ورشکستگی و خسارت نجات میبخشد؛ زیرا در هر رجوع به امام زمان، انسان سرمایههای جدیدی را کسب میکند.
«مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا»[10]
«دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید، هیچکس نتواند بست.»
این آیه، به وسعت و گسترش رحمت الهی اشاره دارد. هنگام وزیدن نسیم رحمت وجود انسان قدمگاه فیوضات و برکات این رحمت میشود و فقر و نیاز دائم خود را شاهد است. رحمت حق دائماً در حال فیضرسانی است؛ بنابراین امساک و غیبت از ایشان بهجهت مانعیتی است که انسان، خود ایجاد کرده است که نتیجهاش، محرومیت و خسران است.
«وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوب»
«وعدهای که دروغ نیست.»
چهار احتمال در عبارت:
- این عبارت متعلق به «الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ» باشد یعنی آن وجود مقدس رحمت واسعه است و وعدهای است که قابل تکذیب نیست. رحمت واسعۀ امام مسلّم و محققالوقوع است.
- عبارت متعلق به همه فقرات این سلام اخیر است؛ یعنی «علم منصوب»، «علم مصبوب»، «غوث» و «رحمت واسعه»، وعدهای حتمی و غیر قابل شک و تردید هستند.
- عبارت متعلق است به همۀ سلامهای زیارت که متضمن اوصاف آن وجود مقدس است؛ یعنی «داعیالله»، «رَبانیَّ آیاته»، «خلیفةالله»، «بقیةالله»، «میثاقالله»، همگی وعدهای قطعی هستند که هیچ احتمال کذب در آن داده نمیشود.
- این عبارت جملهای مستقل و بیانگر صفتی دیگر برای آن حضرت است.
ناشناخته بودن عظمت وعدۀ الهی
نکره بودن «وعداً» دلیل بر ناشناخته بودن و عظمت آن وعده است. وعدهایکه روزگاری تجلی میکند. زمان ظهور حضرت از اسرار الهی است و بیتردید روز ظهور آن حضرت یکی از بارزترین مصادیق ایامالله خواهد بود که قابل تکذیب نیست؛ بر این اساس ظهور «ولیّالله اعظم»، آن موجود موعود، ضروری و حتمی است.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[2] . سوره انبیاء، آیه107
[4] . کافی، ج ۱، ص222
[5]. سوره انعام، آیه 147
[6]. سوره نمل، آیه46
[7]. سوره اعراف، آیه 56
[8] . سوره فرقان، آیه 48
[9] . سوره بقره، آیه 64
[10] . سوره فاطر، آیه 2