زیارت آل یس – «وَ الْحِسَابَ حَقٌّ »

«وَ الْحِسَابَ حَقٌّ »

 

«و  روز حساب حق است.»

 

محاسبۀ الهی

 

حساب از دیدگاه قرآن جلوه یا اثر یکی از اسمای حسنای ذات حق است که در نظام وجود جریان دارد. یکی از اسماء خداوند سبحان، «حسیب» است یعنی همه جا حساب دارد «فی حَلالِها حِسابٌ»[1]، تخلف هم ندارد و فراموش نمی‌شود. حساب‌گر بودن خداوند یعنی حرکت هیچ موجودی هرچند جزئی، بدون نتیجه نخواهد بود. هیچ ذره‌ای از حرکات در نظام وجود، نادیده گرفته نمی‌شود.

آنان که در عالم معنا سِیر می‌کنند باحرکت‌های الهی مراقبت‌هایی دارند؛ زیرا که به‌خوبی می‌دانند اگر خطایی از آنان سر زند نتیجه‌اش را در همین عالم می‌بینند. فعل و یا قول ناخالص، انسان را از مراتب و درجات متعالی سقوط می‌دهد.

حضرت یوسف علیه‌السلام تنها با جملۀ: «اذْكُرْنِی عِنْدَ رَبِّكَ »[2] در حرکت خود خطایی جزئی کرد، اعتماد به غیرخدا کرد که فوراً نتیجۀ آن را دید و چند سال دیگر در زندان ماند. حضرت یونس علیه‌السلام صبوری نشان نداد که نتیجه آن را دید؛ چرا که خداوند حسیب است.

موقف حساب یکی از مواقف عالم حشر است که برای تزکیۀ اعمال افرادی مهیا شده است که وجودشان رو به‌خداوند است؛ اما آلودگی‌ها و تعلقاتی داشته‌اند.

 

وقوف به گناهان در سایه‌سار امام

 

در این فراز انسان خواستار برپایی موقف حساب خود در این عالم است تا در محضر امام به آلودگی‌ها و نواقص خود واقف شود؛ در نتیجه با محبت و تبعیت از امام موجبات تزکیه او فراهم شود. او به مراحل و مواقف سخت و ترسناک قیامت آگاه است و با برپایی قیامت در این عالم طالب تزکیه و تطهیر خویش است. ازآن‌جاکه قیامت روز بروز بواطن است، هر فردی به نسبت نوع حرکتش در دنیا و چگونگی عقیده،عمل‌کرد، اخلاق و ..‌‌.حشر و حساب او آغاز می‌شود.

 

پیوست به امام و رهایی از وحشت قیامت

 

در صحرای محشر که وحشت همه را فرا می‌گیرد تنها مسیر و راه نجات پیوست صادق و خالص با حضرات معصومین علیهم‌السلام است. انسان مصاحب با امام در همین عالم با ابراز ندامت و توبه می‌آموزد که گناهانی که قبل از توبه در نامه عمل او ثبت و ضبط شده است با اشک ندامت و استغفار شستشو می‌شود. او با همراهی عاشقانه با امام و اطاعت محض از خداوند، چهره مکدری را که در اثر گناه در نامۀ او ثبت شده بود، کنار می‌زند و سیئات او تبدیل به حسنات می‌شود.

 

کسب مقام بر اساس محاسبۀ الهی

 

هیچ مقام و مرتبه‌ای در عالم شانسی و تصادفی نیست، بلکه بر طبق حساب و محاسبه به انسان می‌رسد. همان‌گونه که یک بذر در طی ۲۰ سال به ثمره و باوری می‌رسد، بازتاب اعمال و اقوال انسان نیز طبق حساب و محاسبه به او می‌رسد گر چه سالیانی طولانی از آن بگذرد.

«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا»[3]

«گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.»

 

جزا و پاداش، پس از حساب

 

«حساب» از «جزا» جداست، هریک از نعمات الهی قاعده، قانون، حساب و محاسبه‌ای دارد. پس از حساب‌گری جزا و پاداش معین می‌شود. گاه اعمال و نیات خالصانۀ انسان با یک ضرر مالی و حق‌الناس حبط می‌شود. فرد باید در قیامت تمام اعمال خویش را برای رضایت فرد ضرر دیده، بدهد، این امر از قانون و قاعدۀ نظام عالم حکایت می‌کند.

گاه عملی که انسان به آن توجه ندارد و آن را فاقد ارزش و قیمت می‌داند، خدا پرورش می‌دهد و قیمتی می‌کند تا بفهماند انسان از درک حقانیت و واقعیت عاجز است و همه چیز در عالم حساب و کتاب دارد.

 

آگاهی از باطن حساب، در محضر امام

 

در محضر امام زمان انسان به باطن «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»[4] «خود را محاسبه كنيد قبل از آنكه محاسبه شويد.» واقف می‌شود تا در این عالم به حساب خود رسیدگی کند و از تمامی ذوی‌الحقوق حلالیت طلبد. معرفه بودن «الحساب» حاکی از شناخت و فهم فرد از اعمال و کردار خویش است. او می‌داند اندکی عمل خالصانه انسان را به چه درجاتی می‌رساند. نکره بودن کلمۀ «حق» نشان از ناشناخته بودن حقانیت و ملکوت اعمال و اقوال در این عالم است؛ زیرا واقعیت در سرای دیگر آشکار می‌شود.

 

دنیا، آغازی بر پرده‌برداری از قیامت

 

انسان در جادۀ معرفت به این باور می‌رسد که این دنیا آغاز پرده‌پرداری از قیامت اوست. یک سخن اشتباه، ناشکری و اعتراض، همه حساب دارد. عشق و دل‌دادگی به خداوند همت انسان را متعالی و حساب او را آسان‌تر می‌کند و به مقامات متعالی سِیر خواهد داشت.

«إِلّا مَنْ تابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَكانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»[5]

«مگر کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خدا گناهان آنان را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.»

حضرت امام باقر علیه‌السلام در تفسیر این آیه می‌فرماید: «در روز قیامت مؤمن گناه‌کاری که توبه کرده است آورده می‌شود تا آن‌که در موقف حساب، خداوند سرپرست حسابش می‌شود و هیچ‌کس دیگر بر حساب او مطلع نیست، آن‌گاه خداوند به کاتبان و نویسندگان اعمال می‌فرماید: سیئات او را به حسنات تبدیل کنید و حسناتش را بر مردم ظاهر سازید. پس مردم گویند برای این بنده یک بدی هم نیست و خداوند امر می‌کند که او را به بهشت ببرند.»

 

حسابرسی با نگاه امام

 

زائر در این فراز از زیارت با زمزمۀ «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا»[6] از امام تقاضا دارد تا حساب‌رسی او در این عالم تحت نگاه تشریفی امام صورت گیرد تا تمام سیئات او به حسنات مبدل شود و همچنین ورود او را به جمع خوبان عالم میسر گرداند.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . نهج البلاغه، خطبه 82

[2].  سوره یوسف، آیه 42

[3].  سوره اسراء، آیه 36

[4]. وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۹۹.

[5] . سوره فرقان، آیه 70.

[6] . سوره یوسف،آیه 97.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *