زیارت آل یس – «و الْعِلمُ الْمَصبوبُ»

«و الْعِلمُ الْمَصبوبُ»

 

«و دانش فرو ریخته.»

 

امام، ظرف علم الهی

 

سلام بر امامی که ظرف کامل علم خداست؛ یعنی علم خداوند در او به‌صورت کامل ریخته شده است سپس از وجود امام بر خلق بارش دارد.

«مصبوب» اسم مفعول «صبّ» به‌معنای ریخته شده است. در اینجا علم به شئ روانی تشبیه شده است که آن را یکباره در ظرفی بریزند.

علم امام از طریق تحصیل و فراگیری نیست، بلکه تمامی حقایق و اسرار یک‌جا به امام داده شده است. علم خداوند در قالب محدود نمی‌گنجد، بلکه قالبی بی‌نهایت را می‌طلبد، خداوند ظرف این علم را در وجود مقدس امام قرار داده است تا مشعل فروزان هدایت و علم‌رسانی باشد. امام چراغ هدایت است؛ بنابراین برخورداری از نور علم وجودش در گرو دسترسی و پیوند به اوست.

 

غیبت امام مانع فیض‌رسانی نیست

 

آیا زمان غیبت مانع افاضۀ آن مشعل هدایت و استفاضۀ مؤمنان می‌شود؟

در پاسخ می‌گوییم: امام مانند خورشید در منظومۀ شمسی محور حرکت علما و شهدا و نظام هستی است و حرکت مخلوقات به‌واسطۀ ایشان تحقق می‌یابد. وجود مقدس حضرت مایۀ استمرار حیات عالم و آدم است و وجود پرفیض او بزرگتر از آن است که چیزی او را از افاضه، محجوب دارد و رابطۀ میان ایشان و عالم هستی را متزلزل کند. وجودی که خلیفۀ خداست و عنان نظام هستی را به اذن خداوند در کف دارد، از نهان و آشکار آن با خبر است، چگونه دچار غیبت شود؟

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی

غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

امام با درخشش خود دنیاطلبان را از جهالت و سقوط در مادیات می‌رهاند و به نور خداوند هدایت می‌کند. چه بسا دنیاطلبانی که سر از جهالت و تعلق به عالم طبیعت بیرون نیاوردند و از پس ابر تعلقات دنیوی، از امام محجوب و غایب می‌شوند.

تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون

کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد؟

 

تجلی ولایت الهی در معرفت حضرت ولیّ‌عصر

 

خداوند طبق رحمت خاص خود مؤمنان را به ولایت امام هدایت می‌کند. در واقع ولایت خداوند در معرفت و شناخت ولیّ زمان تجلی می‌کند و همراهی با امام در پرتو ولایت‌الله تحقق می‌یابد. این همراهی انسان را از ظلمات جهالت رها می‌کند و به‌سوی علم و نور راهبر است:

« أللهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»[1]

«خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاريكى‌ها بيرون، و به سوى نور مى‌برد.»

انسان در تاریکی و ظلمت تفاوت بین اشیاء را نمی‌تواند درک کند و همچنین ظلمت، ترس و اضطراب را درپی دارد؛ اما امام که حامل علم خداوند است، علم را که از جنس نور است بر جهالت که از جنس تاریکی است، غالب می‌کند و نور اسماء الهی را در جان آدمی قرار می‌دهد.

«وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»[2]

«و من كارم را به خدا واگذار مى‌كنم زيرا كه او به (احوال) بندگان بيناست.»

امام پرچم برافراشتۀ خداوند در زمین است با الگو گرفتن از جد بزرگوارشان با زمزمۀ«تَعالَوْا» بندگان را از زمینی بودن و اندوه آن جدا می‌کند و به‌ خداوند متصل می‌سازد:

«قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ»[3]

«بگو: اى اهل‌كتاب! به سوى سخنى بياييد كه ميان ما و شما مشترك است.»

 

قدرت پرواز، با تعلّم در محضر امام

 

انسان با تعلّم در محضر امام، قدرت و قابلیت پرواز را کسب می‌کند و به میزان استعداد و پیوندش با خورشید هستی از فیض او بهره‌مند می‌شود. امام که ظرف علم خداست با قبول و پذیرش دانش پژوه مشتاق، مسیر پرواز و پرش را برای او هموار و میسّر می‌کند. علم امام ناشی از علم خداست و حد و مرزی ندارد. تصرف در این علم و حفاظت از آن در اختیار ولیّ زمان است. زائر در واقع با زمزمۀ این فراز از زیارت، طالب شاگردی در کلاس ولایت است.

امام با تعلیم زیارت آل یس، به زائر می‌آموزد که سیر در صراط مستقیم فرد را از خسران جدا می‌کند. انسان در دروس این مکتب‌خانه به این واقعیت می‌رسد که در دنیای مملو از مشکلات و گرفتاری، تنها راه نجات و فرج پیوست به امام است و در این دانشگاه، نحوۀ خلاصی از بلایا و مشکلات را می‌آموزد.

زائر در مکتب ولایت به این حقیقت واقف می‌شود که مسیر ظلمت و جهالت در دعای فردی مصداق پیدا می‌کند و می‌آموزد که وصول به نور آموزش‌های امام، او را به سرمنزل مقصود می‌رساند.

 

حقیقت علم و ولایت امام

 

زائر با سلام بر «الْعِلمُ الْمَصبوبُ» به معرفت و شناخت امام خود واقف می‌شود؛ زیرا که حقیقت علم، ولایت امام است. به‌میزان پیوست و پیوند با حضرت از ظلمات جهل، رها و مجهولات برای او آشکار می‌شود، او دائماً با زمزمۀ «رَبِّ زِدْنی عِلْماً»[4] افزایش علم را خواستار است.

همچنان که نتابیدن خورشید هر چند از پس ابر، منجر به ظلمت و برودت می‌شود و حیات زمین را ناممکن می‌کند، زائر نیز اگر عنایت و افاضۀ ولیّ‌خدا را هر چند از پس پردۀ غیبت شاهد نباشد، سختی‌ها و تنگناها او را نابود می‌کند. انسانی که حیات او بدون امام زمان بگذرد از رحمت وجودی امام محروم می‌شود و در پردۀ جهالت و ظلمت باقی می‌ماند.

 

جهت‌دهی قلوب با علم امام

 

امام با عنوان «الْعِلمُ الْمَصبوبُ» قلوب انسان‌ها را جهت می‌دهد تا با قرار گرفتن در کلاس آموزشی حضرت از گم‌شدن در صحرای جهالت درامان بمانند و به خورشید نورانی وجودش رهنمون شوند.

زائر طی این سلام شاگردی خالصانه را طالب است تا افکار ناصحیح را از خود دور سازد و با پیوند به امام قالب او نیز قالب عالمانه شود.

 

تناسب و سنخیت با امام؛ در پرتو علم امام

 

از حضرت امام صادق علیه‌السلام سؤال شد:چرا سلمان، سلمان محمدی نام گرفت؟ امام فرمود: به دلیل چند ویژگی خاص که در او بود: ۱. اهل علم و علما را دوست داشت؛ ۲. فقرا را بر اغنیا ترجیح می‌داد؛ ۳. میل امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام را بر میل خود ترجیح می‌داد.

دوستی با اهل علم، عنوان انسان را تغییر می‌دهد. سلام به حضرت به‌عنوان «الْعِلمُ الْمَصبوبُ» انسان را به سرچشمۀ علم و دانش  نزدیک می‌کند؛ در نتیجه فرد تناسب و سنخیت با امام می‌یابد. در این محفل عرشی زائر با کسب علم عنوان «عالم» را دارا می‌شود. طبق آیۀ: «أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلينَ»[5] عنوان «جاهل» به انسان غافل از امام اطلاق می‌شود.

عنوان « سَلمانٌ مِنّا اهل البَیت» تنها اختصاص به زمان پیامبر ندارد، بلکه انسان می‌تواند با شاگردی خالصانۀ امام زمان به درجات والایی برسد که آن حضرت به او عنوان «مِنّا» بدهد.

 

درخواست جدایی از ظلمت و جهالت

 

در این فراز زائر به امام عرض می‌کند: مولای من با وساطت شما به این درجه علمی رسیده‌ام؛ چراکه گزینش و قبولی در مکتب خانۀ ولایت سخت و مشکل است؛ اما امام، عسرت و سختی را با نگاه پدرانۀ خود به یسر و آسایش تبدیل و توقف در جهالت و ظلمت را از انسان دور می‌کند. از آن‌جا که ظلمت باطن بر ظاهر اثر دارد، زائر از مهربان‌ترین پدر درخواست جدایی از ظلمت و جهالت را دارد تا با تابش نور علم ایشان، ظاهر و باطن او از عشق و محبت به ولایت آکنده شود.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. سوره بقره، آیه 257

 [2]. سوره غافر، آیه ۴۴

 [3]. سوره آل‌عمران، آیه 64

[4] . سوره طه، آیه114

[5] . سوره اعراف، آیه199

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *