زیارت جامعه کبیره: شرح فراز «أُولِی الْأَمْرِ»

«وَ أُولِی الْأَمْرِ»

 

« شما حضرات معصومین صاحب امر هستید»

 

كلمه‌ی اولی به معنای ذو یعنی صاحب امر است یعنی شما حضرات معصومین صاحب امر هستید.

اولی الامر از دو لفظ تشكیل شده است: اولوا و امر.

  • اولی یا اولوا به معنی صاحبان است. جمعی است كه مفرد ندارد همچنان كه كلمات «ذا، ذو، ذی» به معنای صاحب، مفردی است كه از لفظ خود جمع ندارد و اولی جمعی است كه از لفظ خود مفرد ندارد. بحث ولایت در «اولی الحجی» گذشت اما برای «امر» چند معنا ذكر كرده‌اند.
  • امر یعنی حكم، امر كرد یعنی حكم كرد. به حكم قاطع، امر می‌گویند.
  1. وقتی به حضرات معصومین عرض می‌كنیم شما اولی الامرید یعنی شما صاحبان حُكم هستید یعنی خدای سبحان اعلام احكام و اجرای احكام را در اختیار شما قرار داده است.
  2. بعضی اوقات كلمه‌ی امر به معنای نفع و منفعت به كار رفته است. اولی الامر یعنی صاحبان نفع یا نفع رسانان.
  3. معنای سوم امر به معنی قیمت است، اولی الامر یعنی صاحبان ارزش و قیمت، شما حضرات معصومین با ارزش‌ترین و پرقیمت‌ترین مخلوقات عالمید.
  4. «امر» گاهی در معنای همان امری است كه در سوره‌ی مباركه‌ی قدر آمده است «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»[1] در این جا بحث ارزش و نفع نیست بلكه امرِ هست شدن و خلق شدن است، اشیائی كه تا آن زمان در عالم نبوده‌اند با لطف خداوند سبحان موجود و هست می‌شوند.

در این آیه امر به معنی چیزی است كه در واقع این شیء بر هر چیزی می‌تواند منطبق شود. گاهی در كلام می‌گوئیم امر چنین است، امر مساوی با شیئی است كه گوینده آن شیء را اراده كرده است، می‌گوئیم امر چنین شد، امر چنان شد، امر همین است.

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره‌ی امر سؤال شد و پرسیدند آن امری كه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»، آن امری كه با وساطت ملائكه و روح نازل می‌شود كدام امر است؟

حضرت فرمودند:

«… قَالَ عَلِی علیه‌السلام الَّذِی تَنَزَّلُ بِهِ الْمَلَائِكَةُ فِی اللَّیلَةِ الَّتِی یفَرَّقُ فِیهَا كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ مِنْ خَلْقٍ وَ رِزْقٍ وَ أَجَلٍ وَ عَمَلٍ وَ حَیاةٍ وَ مَوْتٍ وَ عِلْمِ غَیبِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمُعْجِزَاتِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لِلَّهِ وَ أَصْفِیائِهِ وَ السَّفَرَةِ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ وَ هُمْ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی‏ …»[2]

 «آن امر عبارت است از آن چیزى كه ملائكه با آن نازل گشتند در شبى كه در آن شب هر امر و حكم از حضرت واحد علیم، مقرون و مستقیم گردد از ایجاد و خلق و از اجل و رزق و از حیات و عمر و از موت ذى حیات و اجل و علم بغیب آسمان‌ها و زمین و معجزات و آیات كه هیچ احدى را سزاوار نباشد مگر خداى تعالى و اصفیاء و سفیرانی كه میان خدا و خلق اللَّه باشند…»

با توجه به پاسخ حضرت، معنی امر خیلی وسیع می‌شود. امر یعنی امر احیاء، امر اماته، امر رزق، امر علم و غیب و … گویا این امور در شب قدر بر معصوم (امام هر زمانی) فرود می‌آید.

  1. اما اگر امر را به معنی امر ولایت بگیریم اولی الامر یعنی صاحبان ولایت.

در روایت آمده است:

«إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَنْ كَتَبَ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ»[3]

«ولایت ما خیلی سخت است و هركسی ولایت ما را راحت قبول نمی‌كند»

در عالم الست ولایت حضرات معصومین بر همگان عرضه شد. ولایت را نه هر ملكی بلكه تنها ملائك مقرب پذیرفتند و نه هر پیامبری بلكه تنها مرسلین قبول كردند. یعنی تنها 313 نفر از بین 124000 پیامبر قبول كردند. هر مؤمنی نیز آن را نپذیرفت بلكه تنها مؤمنی پذیرفت كه خدا قلبش را با ایمان آزموده بود. با توجه به مطلب ذكر شده اولی الامر، صاحبان ولایت مطلقه‌ی كلیه بر كل نظام هستی هستند كه ولایت آن‌ها به اذن حق جریان دارد.

  1. معنای دیگر «اولی الامر» آن است كه امر را در مقابل نهی معنا كنیم، یعنی وقتی كسی در محضر معصوم قرار می‌گیرد و ولایت معصوم را می‌پذیرد به یك سلسله از باید‌ها و نبایدها ملتزم می‌شود. پذیرفتن بایدها و نبایدهای شریعت، انسان را از حصار تنگ شخصی خود خارج می‌سازد. بنده‌ای كه بایدها و نبایدهای شریعت را بپذیرد هیچ گاه برای ولی الله برنامه‌ی خاص ندارد او هرگز به امام زمان عجّل‌الله‌فرجه پیشنهادی نخواهد كرد و از وجود مقدس حضرت انتقادی نخواهد داشت، شخصی كه خود را ملزم به بایدها و نبایدهای شریعت می‌كند باور دارد كه اگر قسمتی از دین با تفكرات او هماهنگ نیست این اشكال و دو سویی مربوط به شخص خود اوست و گرنه دین از آن جهت كه منسوب به حق است حقانی است و از هر گونه خطا و اشتباهی درامان است.

پیرو ولایت نباید تخطی از ولی داشته باشد یعنی نه یك گام جلوتر از ولی و نه یك گام عقب‌تر از او حركت ‌كند، باید و نبایدی كه از ناحیه‌ی ولی برای این فرد صادر می‌شود لازم الاجراست و آن شخص سمعاً و طاعتاً می‌پذیرد و آن ‌را اجرا می‌كند.

در زمان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام به علی بن یقطین دستور می‌دهند باید در دربار هارون باشی. هر چند این حضور برای علی بن یقطین ناخوشایند بود اما به فرمان ولی زمان تن در می‌دهد و آن را می‌پذیرد و به دربار هارون می‌رود و انجام وظیفه می‌كند.

طاعت در مقابل ولی باید چنان باشد كه فرد در مقابل نظر ولی، از خود هیچ نظری نداشته باشد.

 

نقطه سیاه تاریخ

 

هر نقطه‌ی سیاهی كه در تاریخ بعد از پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله در میان مسلمانان به چشم می‌خورد مربوط به زمانی است كه افراد از بایدها و نبایدهای دینی سرپیچی كردند و از نظر امام روی برتافتند.

نطفه‌ی سقیفه زمانی بسته شد كه پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله در آخر عمر خویش می‌خواستند گروهی را به فرماندهی اُسامه به جنگ بفرستند، گروهی از مسلمانان از امر پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله در پذیرش فرماندهی اُسامه برای جنگ سرپیچی كردند و كار خود را چنین توجیه كردند كه ما نمی‌توانیم پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله را بیمار در بستر رها كنیم و به جنگ برویم، ظاهراً از گفتار این گروه بوی دلسوزی به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله می‌آمد اما در حقیقت سرپیچی از فرمان ولایت بود.

آنان از امر رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله رو برتافتند و به تبع از امر نبوت، از ولایت علی علیه‌السلام و اولاد علی علیه‌السلام سرپیچی كردند در حالی كه در تفسیر نور الثقلین در توضیح آیه‌ی «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم‏ …»[4] «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! اطاعت كنید خدا را! و اطاعت كنید پیامبر خدا و اولو الأمر[ اوصیاى پیامبر] را! …» آمده است كه منظور، ائمه از فرزندان علی علیه‌السلام و فاطمه سلام‌الله‌علیه هستند كه تا قیامت ولایت از آن‌ آن‌هاست.[5]

 

حکم قاطع

 

یكبار دیگر به معنای اولی الامر توجه می‌كنیم، گفتیم «اولی الامر» یعنی «اولی الحكم» حكم یعنی نظر قاطع، اگر حضرات معصومین اولی الحكم هستند یعنی نظر قطعی و محكم زندگی همگان در دست معصوم است.

در توضیح این معنی روایتی ذكر می‌كنیم كه گفته‌اند: قنبر، غلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در همان روزهای اولی كه به خدمت حضرت درآمده بود روزی به خانه‌ی مولایش آمد و دید وجود مقدس حضرت در خانه نیستند. از فضه‌ی خادمه سوال كرد مولای من كجاست؟ فضه گفت: مولای ما در آسمان است. حضرت فرمودند: چه اتفاقی افتاده؟ قنبر می‌گوید: من پرسیدم مولای من كجاست و او جواب داد مولای ما در آسمان روزی می‌دهد و می‌میراند و زنده می‌كند، مگر زنده كردن و میراندن كار خدا نیست؟ حضرت با دست ولایتی‌شان بر چشم قنبر دستی كشیدند و قنبر دید در نظام عالم به اذن حق هر احیاء و اماته‌ای و هر رزقی از مجرای امام زمانش صورت می‌گیرد. خداوند سبحان این امر را قانون‌گذاری كرده است.

 

خانه دو در

 

در آداب الصلاة امام خمینی رحمه‌الله در ذیل سوره‌ی مباركه قدر روایتی خواندیم كه امام باقرعلیه‌السلام می‌فرمایند: بیت ولایت بیتی دو در است یك در این بیت به آسمان باز می‌شود و درِ دیگرش به سوی زمین.

خداوند سبحان از دری كه به سوی آسمان گشوده می‌شود هر آنچه را اراده كرده تا در این عالم جاری شود نازل می‌كند مثلاً همه‌ی احكام الهی از همین در به زمین وارد می‌شود و هر آنچه از زمین به آسمان می‌رود از طریق درِ دیگر همین بیت است.

دعای بندگانی كه پذیرفته می‌شود از طریق همین در به آسمان می‌رود، رزق همه‌ی بندگان از آسمان ابتدا وارد بیت ولایت می‌شود و سپس از آنجا رزق توزیع می‌شود. رزق مادی و رزق معنوی.

با توضیحات داده شده می‌توان چنین گفت: امر دنیا و آخرت بندگان در دستان مبارك اهل بیت است و هر آنچه از آن بهره‌مند می‌گردند به امضای ایشان است.

 

مصدر نفع رسانی

 

به عنوان آخرین مطلب عرض می‌كنیم كه گروهی اولی الامر را اولی‌النفع معنا كرده‌اند كه مفهوم این معنا در مطالب ذكر شده كاملا عیان و مشخص است. حضرات معصومین منبع و مصدر نفع رسانی و خیرات به خلق هستند.

قبلاً در روایتی از امام رضا علیه‌السلام در رابطه با توصیف امام گفتیم كه حضرت در توصیف امام می‌فرمایند: ِ

«الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِی فِی الْأُفُقِ بِحَیثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیدِی وَ الْأَبْصَارُ الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِیرُ وَ السِّرَاجُ الزَّاهِرُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ النَّجْمُ الْهَادِی فِی غَیاهِبِ الدُّجَى وَ أَجْوَازِ الْبُلْدَانِ وَ الْقِفَارِ وَ لُجَجِ الْبِحَارِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَى الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَى الْهُدَى وَ الْمُنْجِی مِنَ الرَّدَى الْإِمَامُ النَّارُ عَلَى الْیفَاعِ الْحَارُّ لِمَنِ اصْطَلَى بِهِ وَ الدَّلِیلُ فِی الْمَهَالِكِ مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِكٌ الْإِمَامُ السَّحَابُ الْمَاطِرُ وَ الْغَیثُ الْهَاطِل‏ وَ الشَّمْسُ الْمُضِیئَةُ وَ السَّمَاءُ الظَّلِیلَةُ وَ الْأَرْضُ الْبَسِیطَةُ وَ الْعَینُ الْغَزِیرَة…» [6]

«… امام همچون خورشید درخشان‏ جهان است، خورشیدى كه دور از دسترس دست‌ها و چشم‌ها در افق قرار دارد، امام، ماه نورانى، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره راهنما در دل تاریكى‏ها و صحراهاى خشك و بى‏آب و علف و موج‌هاى وحشتناك دریاها است. امام همچون آب گوارا بر تشنگان است، راهنماى هدایت و منجى از هلاكت است.

امام همچون آتشى است در بلندى‏هاى بیابان‌ها، كسى كه از سرما به آن آتش پناه برد، او را گرم مى‏كند، و در مهلكه‏ها راهنمائى مى‏كند، هر كس از او دست بكشد هلاك خواهد شد.

امام ابر پر باران و باران پر بركت است، خورشید درخشان و زمین گسترده است، او چشمه جوشان و باغ و بركه است…»

و اگر امر به معنای نفع باشد یعنی ارتباط با حضرات معصومین نفع و خیر محض است، ارتباط با آنان منفعت بسیاری به افراد می رساند.

 

قیمتی و با ارزش

 

اما اگر امر به معنای قیمت باشد یعنی ارتباط با حضرات معصومین افراد را با ارزش و قیمتی می‌كند. هركس كه لیاقت ارتباط با ارزشمند‌ترین موجودات خلفت را بیابد به یقین از ارزش و اعتباری خاص برخوردار است.

عرض كردیم در هر فراز از زیارت جامعه برای زائر درخواست‌ها و خواهش‌هایی نهفته است. در فراز اولی الامر به حضرات معصومین عرض می‌كنیم من زائر، لایق و شایسته‌ی هیچ یك از الطاف و انعام شما نیستم اما چون بیت شما بیت كرم و نفع رسانی و خیرات است ما را از این در دست خالی باز نمی‌گردانید. ای صاحبان منفعت و ای صاحبان حكم، به فضل حكم كنید هر چند كه شایسته‌ی فضل شما نیستم.

 

تاریخ جلسه : 91/2/27 ـ جلسه 53

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه قدر، آیه 4

[2] بحارالانوار، ج90، ص118

[3] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، ج1، ص27

[4] سوره مبارکه نساء، آیه59

[5] تفسیر نورالثقلین3، ج1، ص414

[6] اصول کافی، ج1، ص200

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *