«فَإنّی لَکُم مطیع مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّه»
«زيرا كه من مطيع شمايم، هر كه شما را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده، و هر كه سر از فرمان شما بتابد خدا را نافرمانى نموده و هر كه شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته، و هر كه با شما كينه ورزد با خدا كينه ورزيده است.»
تعهدی شخصی
در پایان زیارت به همه ما اجازه داده میشود در محضر همه حضرات معصومین متعهد به تعهدی شویم و بگوییم «انّی لَکُم مُطیع». این تعهد تعهدی از جانب خویش است نه تعهدی جمعی و همگانی. با این عهد هرکس به امامش تعهد میدهد در هر حال مطیع او باشد و در ادامه زیارت دلیل این اطاعت را بیان می کند:
«مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّه» هرکس مطیع شما شد به یقین مطیع خدا است و هرکس نافرمانی نسبت به شما داشت به یقین در محضر حق عاصی محسوب میشود، هرکس اظهار محبت به شما کرد فی الواقع محبّ خدای سبحان است و هرکس بغضی نسبت به شما اظهار نمود نسبت به خدای سبحان اظهار بغض و عداوت کرده است.
اطاعت و حبّ و بغض نسبت به خدای سبحان
در این فراز چند نکته وجود دارد:
- با این جملات زائر به مقام ولایتی حضرات معصومین اشاره میکند که ایشان در این جایگاه جلوه تامه حضرت حق هستند به همین جهت اطاعت آنها اطاعت خدای سبحان محسوب میشود.
- در این قسمت از زیارت زائر اعلام میکند که چون خدای سبحان دستور اطاعت شما را صادر فرموده است من با اطاعت از شما از خداوند اطاعت میکنم و میدانم اطاعت از شما همان اطاعتی است که خداوند بر من واجب کرده است.
- محبت بیپایان و بینهایت ما نسبت به معصومین نماد محبت بیپایان ما نسبت به خدای سبحان است. هر کس بخواهد به میزان اطاعت و حبّ و بغض خود نسبت به خدای سبحان واقف شود باید میزان اطاعت و حبّ و بغض خود را نسبت به حضرات معصومین ملاحظه کند؛ زیرا حضرات معصومین علیهمالسلام جلوه کامله حق هستند و به میزانی که انسان مطیع و محبّ و یا اعوذ بالله مبغض ایشان باشد مطیع و محبّ و مبغض خدای سبحان است. روز عاشورا وجود مبارک اباعبدالله علیهالسلام در قتال دشمن کسانی که اظهار بغض نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام داشتند را فوراً به هلاکت میرساندند، این هلاکت لازمه رحمت امام است تا چنین فردی از میان رود و اظهار بغض گسترش پیدا نکند.
«اللّهمّ إنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ أقْرَبَ إلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَيْتِهِ الأْخْيارِ الأْئِمَّةِ الأْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعائى»
«خداوندا! اگر من واسطههایی که نزد تو از پیامبر و اهل بیت منتخبش ائمه اطهار ابرار محبوبتر باشند را می یافتم به یقین انان را واسطه خود قرار می دادم.»
مقربترین شفیعان
در اینجا سخن از یافتن است نه دانستن. یافتن زمانی است که انسان خود به نتیجه برسد بیآنکه کسی او را راهنمایی کند اما دانستن هر زمانی محقق میشود. در زیارت جامعه زائر به این نتیجه میرسد که مقربترین افراد نزد خدای سبحان وجود مبارک حضرات معصومین هستند و قرب هیچ کس قابل قیاس با قرب معصومین علیهم السلام نیست و به همین جهت وجود مبارک حضرات معصومین علیهمالسلام مقربترین شفعاء نزد خدای سبحانند.
صد تکبیر
قبل از قرائت زیارت جامعه باید صد تکبیر گفت و سپس به زیارت پرداخت تا زائر در ارتباط با حضرات معصومین علیهم السلام گرفتار غلو نگردد و(اعوذ بالله) برای انان مقام الوهیت قائل نشود. در این فراز نیز زائر وساطت حضرات معصومین را یادآور می شود،وساطتی که به اذن خدای سبحان است و به خودی خود هیچ استقلالی ندارد. این بزرگواران در عین اینکه دارای بالاترین درجات و جایگاه هستند اما جلوه گاه حق اند.
توصیف ائمه در این فراز با قید «ابرار» آمده تا بیانگر گسترش خیرات ان بزرگواران باشد،گسترشی که عالم را فرا گرفته و ماورای تصور است.
«فَبِحَقِّهِمِ الَّذى أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أسْألُكَ أنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفينَ بِهُمْ وَ بِحَقِّهِمْ»
«خداوندا! به حقی که تو در ارتباط با معصومین علیهمالسلام بر خودت واجب کردی از تو میخواهم مرا در زمره عارفین نسبت به آنان و حقوقشان قرار دهی.»
در این فراز از وجود مبارک معصومین علیهم السلام میخواهیم برای ما نیز شفاعت کنند و به خداوند میگوییم:
آنچه خداوند بر خود واجب کرده است
در این فراز خداوند را به حقّی که معصومین بر عهده خدای سبحان دارند سوگند میدهیم. این حق را خداوند بر خود واجب کرده است و این جایگاه رفیع را خداوند خود برای این بزرگواران در نظر گرفته است.
در ادامه فراز آنچه ما از خداوند به سبب این سوگند درخواست میکنیم عنوان میشود در عین اینکه درخواست به صورت شخصی است و هرکس خود از خداوند درخواست میکند: از خداوند میخواهم من را در جمعی که عارف به معصومین و حق ایشان باشد داخل کند، جمعی که هم امام شناس باشند و هم حقوق امام را به خوبی بشناسند.
درخواست بیواسطه
در انتهای زیارت جامعه و به برکت ارتباط با حضرات معصومین علیهم السلام زائر به حضور در محضر حق راه مییابد و بیواسطه با خداوند سخن میگوید و خواستهاش را بیان میکند: «اسئلک ان…»
جمع خوبان و عارفان
خواسته زائر راه یافتن به تدریج و آرام آرام در محضر عارفان نیست بلکه میخواهد یکباره در جمع عارفان نسبت به معصومین علیهمالسلام جای گیرد (فعل ادخلنی از باب افعال است که معنای آن دفعی و یکباره بودن فعل است) .زائر با این درخواست میداند اگر انجام دهنده کار بنده باشد کار ناقص است و انجام ان سخت و دشوار اما اگر فاعل خدای سبحان باشد تمام امور به سرعت و به کاملترین شکل انجام میشود زیرا امر خدای سبحان چنین است که :«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» هر زمان به چیزی امر کند که ایجاد شود ان چیز فورا ایجاد می گردد.
مرحوم نراقی در کتاب معراج السعاده راحتترین راه رهایی از رذایل اخلاقی را قرار گرفتن در جمع خوبان عنوان کرده بود و معتقد بود با این کار بدون هرگونه سختی و ریاضتی انسان متصف به بهترین و آراستهترین صفات می شود. در اینجا نیز زائر از خدا میخواهد با قرار گرفتن در جمعی که معرفت نسبت به معصومین و حقوق ایشان را دارد بدون هرگونه سختی و زحمیت به این معرفت راه یابد.
قدر و منزلت حبّ معصومین نیز بسیار بالاست آنچنان که این حبّ عمل محسوب می شود، در روایت آمده است:
«عُنوانُ صَحيفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَليِّ بنِ ابيطالب عليهالسلام»
«سر فصل کتاب مومن حبّ علیبنابیطالب است.»
وظیفه در قبال حق
زمانی که سخن از حق به میان میآید سخن از وظیفه نیز عنوان میشود، نقش معصومین در ارتباط با ما همانند نقش بدهکار در برابر طلبکار است، همانطور که بدهکار مدیون و مرهون طلبکار است هریک از ما نیز آسایش، خوشی، امنیت، عبادت، طاعت و… خود را مدیون وجود حضرات معصومین علیهمالسلام هستیم از همین رو باید تمام همت خود را بر ادای حق معصومین علیهم السلام به کار گیریم و از خداوند بر ادای این حق کمک طلبیم.
تاریخ جلسه :98/8/1 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»