زیارت جامعه کبیره: شرح فراز «مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَى صِرَاطِهِ»

«مَنَاراً فِی بِلَادِهِ»

 

«(خدای سبحان) شما معصومین را نورافكن‌ها در شهرها قرار داد»

 

حضرات معصومین علیه‌السلام «مَنَاراً فِی بِلَادِهِ» هستند،‌ بلاد به معنای سرزمین است كه هم شامل سرزمین‌‌ ظاهری است و هم سرزمین وجودی انسان، حضرات معصومین علیه‌السلام در نفوس ما «مَنار»‌ند، منار نوری است كه در یك مكان مرتفع برافروخته می‌شود، وجود حضرات معصومین علیه‌السلام  در این عالم در جایگاه مرتفعی قرار دارند.

معصومین علیه‌السلام گمراهان را به وسیله نور خویش هدایت می‌كنند جاهل را عالم و معصیت‌كار را مطیع می‌كنند، و در نهایت با نور افشانی دائمی خود هر خواهانی را متصف به صفات الهی می‌سازند، به اندازه‌ای كه انسان منار بودن حضرات معصومین علیه‌السلام را بپذیرد طیب می‌شود، حسنات از او بروز می‌كند و چنان‌چه كسی خواهان باشد آثار زیبایی این حسنات در وجود او بر جا می‌ماند، و به میزانی كه افراد منار بودن حضرات معصومین علیه‌السلام را نپذیرفتند ناپسند می‌شوند و سیئاتشان بروز می‌كند و گرفتار اعتقادات سوء می‌شوند، گویا با نپذیرفتن منار بودن معصومین، هر كس خود را به زباله دانی تبدیل می‌کند. چون هر آن‌چه دریافت می‌كنند اثری از حسنات و خیرات ندارد.

 

قلب مؤمن، جایگاه منار معصومین

 

مرتفع‌ترین جایگاه در این عالم قلب مؤمن است، قلب مؤمن عرش الرحمن است بهترین جایی كه منار بودن معصومین علیه‌السلام‌ ملاحظه می‌شود دل مؤمن است و هر چه تابش این نور شدید‌تر باشد، درك مؤمن افزون تر می‌گردد.

معصوم عقل كل است و به میزانی كه عقل كل در وجود انسان تجلی كند درك او افزون می‌شود و چون این عقل از انسان دور شود فرد كالانعام می‌گردد و نهایت ادراكش امور مادی می‌شود و لا غیر.

اگر عقل كل تجلی كند عقل معاش و معاد به انسان داده می‌شود زیرا معاش لازمه امر معاد است.

 

«وَ أَدِلَّاءَ عَلَى صِرَاطِهِ»

 

«خدای سبحان شما معصومین را راهنمایانی بر صراط خودش قرار داد»

 

حضرات معصومین علیه‌السلام‌ راهنمایانی بر صراط خدای سبحانند، این مضمون در فرازهای ابتدایی زیارت جامعه چنین آمده است «وَ أَدِلَّاءَ عَلَى صِرَاطِهِ» حضرات معصومین علیه‌السلام‌ راهنمایانی هستند برای آن‌چه مرضی خداست.

از كنار هم قرار گرفتن این دو فراز مشخص می‌شود صراط همان چیزی است كه مرضی حق است، معصومین علیه‌السلام  به صراطی راهنمایی می‌كنند كه همان رضایت الهی است، در قسمت دیگری از زیارت جامعه آمده است:‌

«أَنْتُمْ‏ السَّبِیلُ‏ الْأَعْظَمُ‏ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَم‏»‌

«شمائید آن مستقیم‌‏ترین راه بسوى خدا، و شاهدان سراى فنا، و شفیعان دار بقاء»

 

آیا حضرات معصومین علیه‌السلام خود صراط‌اند یا راهنما به سوی صراط؟

 

میان این دو تعارضی نیست، حضرات معصومین علیه‌السلام صراط ‌اند امّا مردم را به خود دعوت نمی‌كنند بلكه به سوی خدایی دعوت می‌كنند كه مقصد و معبود اوست.

صراط چندان واضح و بی‌دست انداز و شفاف است كه خود راه می‌گوید:«إلی إلی»‌ به طرف من بیایید، به طرف من بیایید تا من شما را به سوی مقصود اصلی‌تان راهنمایی كنم. صراط برای عبور است نه توقف.

 

 حضرات معصومین علیه‌السلام چگونه ما را به صراط راهنمایی می‌كنند؟

 

شارحین خطبه می‌فرمایند:‌ با علم و عقل و قول و اوصاف خویش ما را به صراط راهنمایی می‌كنند، آنان بدون هیچ عایق و مانعی ما را به سوی حق فرا می‌خوانند، با قول و فعل و عملشان بیان می‌دارند چه اموری مرضی خدا و چه اموری مبغوض حضرت حق است.

هم‌چنین بیان می‌دارند كدام یك از رفتارهای ما با پسند خداوند سبحان تطابق دارد و كدام یك از پسند حق دور است.

 

معنای «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ‏» 

 

در معنی «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ‏» امام صادق علیه‌السلام‌ می‌فرمایند:‌

«‌أَرْشِدْنَا إِلَى‏ الطَّرِیقِ‏ الْمُسْتَقِیمِ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِكَ وَ الْمُبَلِّغِ دِینَكَ وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا »[1]

«خدایا ! هدایت كن ما را به سوی راه مستقیم، به سوی راهی كه ختم به محبت تو می‌شود و ما را به دین تو می‌رساند و مانع می‌شود كه ما از هوای نفسمان تبعیت كنیم.»

خدایا!  ما را به سوی راه عاشقی ببر راهی كه ما را به دین تام و كامل می‌رساند؛ زیرا چنان‌چه راه، راه عاشقی باشد مانع می‌گردد تا به سراغ هوای نفس خود برویم، هر كس باید دقت داشته باشد تا گرد و غبار هوی و هوس او را گرفتار تبعیت از هوای نفس نكند زیرا متابعت از هوای نفس سبب می‌شود رضایت خدای سبحان را نادیده بگیرد.

 

طریق رضایت خداوند

 

طریق رضایت خداوند سبحان پیوست به معصوم و توسل به آن‌هاست، اگر كسی می‌خواهد از حقیقت افعال خود آگاه شود و از باطن اعمالش مطلع گردد باید ببیند حكم الله برای او چه تعبیر كرده، در زیارت جامعه کبیره آمده است:

«مَنْ‏ أَطَاعَكُمْ‏ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّه‏»

«هر كه شما را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده، و هر كه سر از فرمان شما سرپیچی كند خدا را نافرمانى نموده و هر كه شما را دوست بدارد خدا را دوست داشت»

 اگر كسی می‌خواهد دریابد افعال او خدا پسندانه هست باید ببیند حضرات معصومین علیه‌السلام او را به این كار دلالت می‌كنند یا نه؟

در این فراز معصومین علیه‌السلام به عنوان راهنمای صراط معرفی شده‌اند و این معرفی معلوم می‌كند كه هر كس خود به تنهایی قادر نیست به صراط برسد و دست یابی به آن راهنما می‌خواهد.

هیچ كس از رضایت خدای سبحان بدون راهنمایی معصوم آگاه نمی‌شود، این سخن بدان معنا نیست كه دریافت رضایت حق امری پوشیده است بلكه چون عالم دنیا شلوغ است و كدورت در آن فراوان و رضایت حضرت حق میان امور مختلف مشتبه شده، تشخیص رضایت حق مشكل است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:‌ «أنا صراط المستقیم» [2]حضرت خطبه‌‌ای با عنوان خطبه البیان دارند كه در آن جملات فراوانی را برای معرفی خود بیان می‌كنند این معرفی نه از آن روست كه حضرت العیاذ بالله محتاج به معرفی خویش است بلكه قصد دارد مردم صراط را بشناسند و به بیراه نروند.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیازی ندارند تا مردم به ایشان مراجعه و توجه‌ای داشته باشند بلكه نگران گمراهی مردم هستند، وظیفه صراط معرفی خود است تا مردم در ابتدا و میانه راه نمانند.

 

صراط راهی از طرف خلق به سوی خالق

 

حضرات معصومین علیه‌السلام «أَدِلَّاءَ عَلَى صِرَاطِهِ» هستند ما را به خود راهنمایی می‌كنند امّا این راهنمایی در حقیقت راهنمایی به خدای سبحان است، صراط راهی از طرف خلق به سوی خالق است تا خلق آن را طی كنند، معصومین علیه‌السلام این راه را به ما می‌آموزند، معصومین راه حركت از عالم ماده به سوی عالم معنا را آموزش می‌دهند و مجموعه ارزش‌های اخلاقی را بیان می‌دارند و هم‌چنین راه ورود از عالم ناسوت به ملكوت را در اختیار بشر قرار می‌دهند.

آنان آموزش می‌دهند كه انسان چگونه به قرب حضرت حق نائل می‌شود و چگونه جنت وصل را كسب می‌كند آنان می‌آموزند كه انسان در طریق محبّت چگونه باید قدم بردارد تا به محبوب برسد.

آنان دلیلند و دلالت‌شان از طریق آموزش است.

 

معصومین، راه رسیدن به خدا

 

در امالی شیخ مفید روایتی از قول امام باقر علیه‌السلام نقل شده:

فردی به خدمت امام باقر علیه‌السلام مشرف شد و عرض كرد: آقا! ما مخالفین شما را می‌بینیم در حالی كه عبادت و ذكر و خشوعشان به اندازه ما است. آیا این برای ایشان فایده‌ای دارد؟

حضرت فرمودند: «مَثَل آن خاندان مَثل خاندانی است كه در بنی‌اسرائیل بودند، این خانواده به گونه‌ای بودند كه اگر یكی از آنها چهل شب دعا می‌كرد حتماً‌ به اجابت می‌رسید اما یكی از آنان چهل شب برای حاجتی دعا كرد و خدا پاسخ او را نداد به سوی حضرت عیسی علیه‌السلام آمد و از وضع خود شكایت كرد از حضرت عیسی تقاضا كرد تا برایش دعا كند حضرت عیسی علیه‌السلام تطهیر كردند به غسل و وضو سپس نماز خواندند و دعا كردند.خدای سبحان فرمود: بنده من به سراغ من آمده از غیر آن دری كه به او چیزی پرداخت می‌شود یعنی این فرد از من درخواست كرد. در حالی كه عیسی را به عنوان ولی خدا نپذیرفته خداوند می‌گوید: اگر او چندان از من درخواست كند كه انگشتش بشكند و سقوط كند و پخش شود من پاسخ مثبت به او نمی‌دهم. عیسی علیه‌السلام گفت: خدای خود را صدا می‌زنی در حالی كه در دلت پیامبر خدا را قبول نداری؟ او قسم خورد و گفت: به خدا همین است كه تو می‌گویی بله من از خدا درخواست كردم در حالی كه پیامبری تو را قبول ندارم تو از خدا بخواه شك مرا مرتفع كند[3]

عیسی علیه‌السلام برای او دعا كرد خدا دعای حضرت عیسی را قبول كرد و او مانند سایرین مستجاب الدعوه شد، امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند:  ما اهل بیت مثل عیسی هستیم خدا عمل هیچ كس را قبول نمی‌كند در حالی كه او در وجود ما شك كند آن كس كه در وجود معصومین علیه‌السلام شك كند در حقیقت به ولایت ما اعتقاد ندارد راه رسیدن به خدا ما هستیم. حضرات معصومین علیه‌السلام رسانا هستند.

 

تاریخ جلسه:91/12/2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] بحارالانوار،ج89،ص228

[2] بحارالانوار،ج8، ص70

[3] بحارالانوار،ج27،ص191

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *