شرح زیارت آل یس «وَ أَنَا وَلِيٌّ لَكَ»

«وَ أَنَا وَلِيٌّ لَكَ»

 

«و من دوست تو هستم.»

درس‌نامۀ عاشقی

 

امام درسنامۀ عشق و عاشقی را در فراز «أَنَا وَلِيٌّ لَكَ» به زائر می آموزد: «ای زائر هرگاه خدمت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه رسیدی، خودت را دوست صمیمی امام معرفی کن.»

«وَلِيٌّ» دو چیزی است که از هم جدا هستند و به یکدیگر می‌چسبند .اکنون امام در زیارت آل یس، به نوع انسان فراخوان می‌دهد که در زمان حضور امام خود را با واژۀ «أَنَا وَلِيٌّ لَكَ» معرفی کنید؛ یعنی آنقدر قابلیت وجود زائر بالا می‌رود که دائماً خود را دوست صمیمی امام معرفی می‌کند.

 

رهایی از رذائل اخلاقی با ولایت امام

 

گفتنی است با تکرار واژۀ «وَلِيٌّ» به‌تدریج این عنوان در عمق وجود زائر ملکه می‌شود و دوستی با امام او را از رذائل اخلاقی و معصیت رها می‌سازد. دوستی با امام انسان را شاخص می‌کند؛ چرا که نگاه به چنین زائری یوسف زهرا را تداعی می‌کند و به‌واسطۀ او سراغی از امام گرفته می‌شود.

 

توانی مضاعف

دوست صمیمی جذب در امام می‌شود و ارتباط و پیوست دائمی با امام  قوّت او را مضاعف می‌کند، به‌گونه‌ای که تمام توانش در خدمات‌رسانی مصرف می‌شود و در این میدان عاشقی می‌یابد که دوست صمیمی دیر به دیر سراغ دوست خود نمی‌رود، بلکه تشنۀ وصال به امام خویش است.

در «أَنَا وَلِيٌّ لَکَ» ضمیر مفرد بکار رفته است؛ یعنی زائر در معرفی خود می‌گوید: «مولای من! با ورود به خیمۀ مهدوی خواهان استقرار در این دوستی هستم.»

 

برکاتی نامحدود

 

«وَلِيٌّ» به‌صورت نکره بیان شده است؛ یعنی برکات و الطاف پیوست به امام نامشخص است؛ زیرا زائر در ظاهر علم و معرفت به آثار این پیوست ندارد و نمی‌داند که پیوست با امام چه حقایق و برکاتی را برای او هموار می‌کند!

 

دوستی خاص

 

«لام» در «لَکَ» دوستی اختصاصی را بیان می‌کند: «مولایم! این دوستی اختصاصی است که با هیچ دوستی‌ای قابل قیاس نیست.» در «أَنَا وَلِيٌّ لَکَ» ظرف وجودی زائر گسترش می یابد. اگر «لام» در «لَکَ » لام مالکیت باشد؛ یعنی مولایم! من مال و مبیع فروخته شده به شما هستم.

بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم

گیرم نخرندم به کسی کار ندارم

انسان در این فراز می‌یابد که مبیع وجود او به امام زمانش فروخته شده و مِلک امام است؛ در نتیجه امام او را در بورس قرار می‌دهد تا از ضایع شدن او جلوگیری کند.

 

ایجاد اصلاحات

در مالکیت امام اصلاحات صورت می‌گیرد پس عزت روزافزون زائر را در پی دارد که با آبادی وجود او مُهر بندگی بر وجودش زده می‌شود. زائر باید در کمال عجز و فقر به درگاه خداوند زانو بزند و با شکر لسانی و عملی از توفیق شناخت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه پرده‌برداری کند؛ زیرا که شکر و خضوع تام، ابواب معرفت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه را افزون می‌کند. زائر در زیارت آل یس بعد از چهل سلام، اظهار عقاید حقه را در محضر امام دارد و به دوستی خود اقرار و با فراز «أَنَا وَلِيٌّ لَکَ» خود را دوست صمیمی امام معرفی می‌کند.

 

ورود به قلعۀ ولایت

 

محبت و عشق خالصانه بیانگر ورود به حصن ولایت است. برای مثال مالک اشتر که از عشاق خاص امیرالمؤمنین شمرده می‌شود، طالب هم‌جواری و قرب به امام بود؛ اما عاشقی خود را در اطاعت از امام در مقام استانداری مصر با اینکه از امام دور بود، به اثبات رساند و با اطاعت و تسلیم محض در قبال اوامر امام عاشقی خود را بیان کرد. زائر نیز باید بدون اعتراض سر تعظیم فرود آورد و با زمزمۀ «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» اطاعت و تسلیم محض خود را در حضور امام اظهار کند. در واقع اطاعت محض از اوامر الهی، پسند و رضای مولا را در بردارد.

 

 کسب نورانیت با اظهار عشق به امام

 

عشق و عاشقی و قرب و پیوست به امام برای زائر نورانیت ایجاد می‌کند. زائر در کنار امام با زمزمۀ «أَنَا وَلِيٌّ لَکَ» به مقام شکر دست می‌یابد، کم و کاستی‌های زندگی او را به خود مشغول نمی‌کند؛ بلکه با نگاه الهی هر چه مشاهده می‌کند آیات الهی است که او را در مسیر زندگی راهبر است.

سعی و کوشش در انسان عاشق چشم‌گیر است؛ زیرا که مخلوقات ناصر و یاور او هستند. زمانی‌که انسان عاشقانه در مسیر امام حرکت کند، امام در او سرعت سیر قرار می‌دهد و خود امام راهبر او می‌شود و مخلوقات را نیز معین و ناصر او قرار می‌دهد. در عاشقی آنچه برای انسان چشمگیر است خود مولاست و هیچ چیز نمی‌تواند او را از مولا جدا کند.

 

سبقت در خیرات

 

«حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل» نمادی از عاشقی زائر است که او را مشغول مولا کرده است و با سبقت در خیرات از هر چه غیر و ماسوی الله است رها شده است.

زائر در عاشقی، عشق و محبت خالصانۀ امام را طالب است  تا شخصیت او را در مسیر عاشقی به ثبات رساند و ذکر لبش و خطورات قلبش فقط یاد مولا باشد.

گفتنی است امام واژۀ «أَنَا وَلِيٌّ لَکَ» را بر لسان زائر جاری می‌کند تا زائر هر روز خود را با این عنوان به امام معرفی کند و در نتیجه  این عاشقی در وجود او تثبیت شود. انرژی عاشقی انسان را خادم امام می‌کند.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *