در فراز 15 دعای جوشن کبیر آمده است:
«یَا ذَا اَلْفَضْلِ»
«ذا ، ذو» جزء اسماء ستّه هستند به معنی صاحب.
این فراز داراییهای خدا را معرفی میکند تا بنده با توجه به داراییهای خدا نگران هیچ امری نباشد.
ای خدایی که نعمات خویش را بر مبنای فضل به بندگانت عطا میکنی نه بر مبنای عقل از همین روست که عمل اندک بنده پاداش فوق العاده دارد.
مرحوم حاج ملاهادی (ره) میگوید: این فراز با توجه به فراز قبلی چنین معنا میشود:
«یا ذا الجود و الاحسان» ای خدایی که صاحب جود و احسان هستی! اگر زیادههای خود را برای بندگانت خرج نکنی برای چه کسی خرج خواهی کرد؟
چاره آن دل عطای مبدلیست داد او را قابلیت شرط نیست
بلک شرط قابلیت داد اوست داد لُب و قابلیت هست پوست
هیچ بندهای قابلیت فضل خدای سبحان را ندارد
انسان برای دریافت فضل، باید ظرف وجودیاش وسیع گردد و این وسعت بخشی صرفا ًکار خود حضرت حق است.
ای خدایی که فضل و بخشش از آن توست هر آنچه به دیگران میبخشی بیش از آن را به من عطا کن!
در اذن دخول ائمه اطهار خوانده میشود:
«فَاْذَنْ لی یا مَوْلای فی الدُّخُولِ أَفْضَلَ ما أَذِنْتَ لاِءَحَدٍ مِنْ أَوْلِیآئِک، فَاِنْ لَمْ أَکنْ أَهْلاً لِذلِک فَأنْتَ أَهْلٌ لِذلِک»
در قسمتی از این عبارت درخواست میشود بیش از آنچه به اولیائت عطا میکنی به من عطا کن! اذن دخولی که به من میدهی بیش از دیگران و برتر و ارزشیتر از دیگران باشد. اگر من ارزش این دریافت را ندارم اما تو قابلیت چنین پرداختی را داری.
نام «يَا ذَا اَلْفَضْل» شبهه ایجاد میکند چگونه ممکن است برای اقامه دو رکعت نماز ثواب صد سال عبادت حساب شود؟
گروهی با همین شبههها مفاتیح الجنان را زیر سوال بردهاند. آنان غافل از این نکتهاند که کل دنیا در نگاه خدای سبحان قلیل است یعنی کل دنیا از ابتدای عالم تا انقضای آن در نگاه حضرت حق چیزی نیست، قرآن میگوید: «مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ»[1] اینان خدا را نشناختهاند و از فضل او غافلند.
به تعبیر دیگر: اگر در اعمال عبادی آمده است که برای یک روز روزه ثواب هفتاد سال عبادت نوشته میشود. هفتاد عدد کثرت است و بدین معناست که خدای سبحان در مقابل یک روز روزه عطایای فراوانی عطا میکند چون خزائن دست او است.
درخواست فضل
با عبارت «ذَا اَلْفَضْلِ» معلوم میگردد که خدای سبحان خود عنوان فاضل را برای خویش قبول دارد از این رو به بندگان میگوید چون به سراغ من میآیید از من جزای عادلانه طلب نکنید بلکه درخواست فضل کنید «و اَسئَلُ الله مِن فَضلِه»[2]
دستهای خالی بنده
در رابطه با این نام گفته شده: ای خداییکه هم قابلیت را به بنده عطا میکنی و هم قابلیت را مملو از کمالات مینمایی!
عمر طبیعی انسان شصت یا هفتاد سال و یا کمی بیشتر است که او در این سالها بندگی میکند اما خدا جزای بینهایت را در مقابل این سالها به وی عطا میکند شصت سال بندگی را ششصد یا شش میلیون و یا بیش از آن جزا میدهد. آنچه در این نام به انسان امید میبخشد این است که خدای سبحان میزبانی است که از مهمان خود دست خالی بودن را میخواهد او دستهای خالی بندهاش را میبیند و آن را از فضل خود پر مینماید.
خدای فاضل هر روز با فضلش با بندگان معامله میکند و پذیرایی او هر روز با روز دیگر متفاوت است «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» [3]
شرط بهرهمندی از جود خداوند
خداوند صاحب خانهایست که مهمان هیچگاه برای مراجعه به او شرمنده نیست، جواد است و جود را برای بندگان خرج میکند اما بنده باید اعلام نیاز کند تا از فضل و جود خدا بهرهمند شود:
جود محتاج است خواهد طالبی هم چنانکه توبه خواهد تائبی
روی خوبان زآینه زیبا شود روی احسان از گدا پیدا شود
فاضل بودن خدا در مقام جزا نیست
ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما میشنود
روزی که ما وجودی نداشتیم و طلبی برای وجود نکرده بودیم لطف خدای سبحان ما را در برگرفت و خلق کرد.
میزان دریافت فضل خداوند
و اگر گفته شود که چرا از فضل خدای سبحان در عالم ماده پردهبرداری نمیشود؟
در سوره حجر آیه 21 آمده است:
«وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم»
«و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمیکنیم»
انسان برای دریافت فضل خدا در این عالم اندازهای مشخص دارد زیرا اگر بیش از آن دریافت کند در آن توقف خواهد کرد زیرا گاه یک رویای صادقه میتواند او را برای مدتی در خود متوقف کند حال اگر از فضل خدا پرده برداری شود تا چه اندازه در آن متوقف میماند.
«سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ»
وقتی بعد از «نام ذا الفضل» خدای سبحان عبارت «سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْت» تکرار میشود بدین معناست که خدایا تو منزه از آنی که به بنده از فضل و زیادی خویش عطا نکنی این کار فقط خاص تو است.
الْغَوْثَ الْغَوْثَ
با نام «الغوث الغوث» به دامن حضرت ولی عصر عجالله فرجهالشریف پناهنده میشویم که شما مرا از بیمعرفتی و جهالت نسبت به فضل خدای سبحان رها کن!
جلوه نام فاضل و عالم خداوند سبحان
همه اسامی خدای سبحان از جمله «ذا الفضل» در وجود مقدس حضرات معصومین جلوهگر است. تبلور نام «جود» خدای سبحان در وجود مقدس امام جواد علیهالسلام است و تبلور «علم»، در وجود مقدس امام رضا علیهالسلام است. در روایت آمده است: حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام پسران خود را جمع کرد و امام رضا علیهالسلام را معرفی مینمود و میفرمود: پدرم بارها به من میگفت که فرزند تو که نامش علی است و هم نام امیرالمومنین است عالم آل پیامبرصلیاللهعلیه وآله است.
حال اگر از حضرت تقاضای علم کنیم ایشان از فضل خویش ما را از جهالت رها میکنند و اجازه نخواهند داد استعداد و قابلیتهای ما بیثمر بماند با وساطت ایشان جهالتمان مرتفع میشود و علمی که گمان آن نمیرفت به ما عطا میشود. اگر بگوییم که حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام جلوه نام فاضل خدای سبحان است سخن بیهودهای نگفتهایم زیرا در ثواب زیارت حضرت آمده است: اگر کسی به زیارت ایشان برود ثواب هفتصد هزار حج به او عطا میشود. این عطا امر عجیبی نیست زیرا امام با صفت فضل خود به بندگان میبخشد و در اینجا عمل و جزای عمل، سنخیت خود را از دست میدهند. عمل چیزی است و جزا چیز دیگر.
«وَ الامْتِنَانِ»
قطع طمع از خلق
در رابطه با امتنان گفته میشود این کلمه از ریشه «منّ» به معنای قطع است.
خدای فاضل چندان به بنده عطا میکند که چشم او از دست خلق کوتاه شود، به عبارتی چشم و دلش سیر شود و به غیر از خدا هیچ نیازی نداشته باشد.
منّت خداوند بر بندگان
معنای دیگر «امتنان» همان منّت گذاشتن است؛
خدای سبحان بر شما منّت میگذارد که مسلمان شدید و ائمه را به شما معرفی کرده است به عبارتی آستان خود را بر شما گشوده است.
تاریخ جلسه: 98/4/24- جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] آیه 77 نساء
[2] آیه 32 نساء
[3] – سوره مبارکه الرحمن، آیه 29