شناخت امام زمان (عج) در فرازهای زیارت جامعه ـ بخش دوم

بهشت معرفت امام در دنیا و آخرت

 

در کلاس امام‌زمان‌شناسی، قرار ما بر این است که در پی کسب معرفت نسبت به امام حیّ، حاضر و ناظر باشیم؛ امامی که ولایت ما را بر عهده دارد و به همۀ ما بسیار نزدیک است؛ اما متأسفانه به سبب اشتغالات عالم ماده، میان ما و او حجابی از جهالت افتاده و نمی‌توانیم آن‌گونه که شایسته است، او را بشناسیم.

بر این باوریم که اگر معرفت امام نصیبمان شود، همین دنیا با همۀ سختی‌ها، مشکلات و ناگواری‌هایش برای ما بهشت خواهد شد؛ زیرا با معرفت امام، امکان پیمودن مسیر بندگی به‌صورت صحیح فراهم می‌شود؛ ولی اگر خدای‌ناکرده در این دنیا از معرفت امام بی‌بهره بمانیم، در عالم دیگر نیز از برکات وجودی او محروم خواهیم شد:

«مَنْ كانَ فِي‏ هذِهِ‏ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى»[1]

«هر کس در این دنیا نور امام را نبیند، در آخرت هم از نور او بی‌بهره خواهد ماند.»

 

مراتب معرفت نسبت به امام

 

معرفت نسبت به امام، دارای سطوح مختلفی است.

پایین‌ترین مرتبۀ آن، این است که بدانیم امام «مُفْتَرَضَ‏ الطَّاعَة» است؛ یعنی اطاعت از او بر همگان واجب است.

چنین اعتقادی بدین معناست که امام همواره برای ما امر و نهی‌ها، باید و نبایدهایی دارد و بر ما لازم است که این دستورات را بشناسیم و از آن‌ها سرپیچی نکنیم.

هرگاه آنچه امام از ما می‌خواهد به‌جا آوریم، در حقیقت وارد مسیر معرفت شده و ولایت او را بر خود پذیرفته‌ایم.

 

پیوند امام‌شناسی و خودشناسی

 

در جلسات گذشته بنا گذاشتیم که از طریق زیارت جامعه کبیره، حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را بهتر بشناسیم.

در این زیارت، به لسان مطهر امام هادی علیه‌السلام، شخصیت کلی معصومین علیهم‌السلام معرفی شده است. ما می‌خواهیم در پرتو این معرفی، بر شخصیت حضرت حجت متمرکز شویم و بیش از پیش وجود شریفشان را بشناسیم.

هرچه بیشتر به نقش امام در زندگی خود واقف شویم، به خودشناسی عمیق‌تری دست می‌یابیم و با یافتن شخصیت گمشدۀ خویش، مسیر بندگی را درست‌تر و روشن‌تر طی خواهیم کرد.

اگر بپرسید امام‌شناسی چه ارتباطی با خودشناسی دارد، پاسخ این است: او امام است و ما مأموم. به همان اندازه که امام را بشناسیم، درمی‌یابیم حضرت چه نقشی در زندگی ما ایفا می‌کند و چگونه با الطاف خویش، ارزش و اعتبار ما را آشکار می‌سازد. اینجاست که انسان، به قدر و منزلت واقعی خود آگاه می‌شود.

 

امامِ مدافع و حامی

 

در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم:

«السَّلامُ عَلَى … الذَّادَةِ الْحُمَاةِ»

»سلام بر امامانی که هم بازدارنده‌اند و هم حمایت‌کننده.»

امام «ذائد» است؛ وجودی است که خطرات و آفات را از ما دور می‌کند. به اذن خدای سبحان، امام واسطه می‌شود تا بلاها و مصیبت‌ها به ما نرسد.

از سوی دیگر، امام «حامی» است؛ یعنی آن هنگام که ما از مجموعه‌ای از کمالات، رحمت‌ها و برکات برخورداریم، امام نمی‌گذارد از این مواهب جدا شویم و ما را در پناه حمایت خویش نگاه می‌دارد.

 

امام؛ مدافع همیشگی

 

حضرت ولیّ‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، همان مولای مهربانی است که بسیاری از معاصی تهدیدکنندۀ ما را دفع کرده است.

چه بسیار افکار نادرست و رفتارهای نازیبا که اطرافیانمان گرفتار آن شده‌اند و ممکن بود ما نیز به آن‌ها آلوده شویم؛ اما به وساطت امام از ما دور شده‌اند.

در شرایط گوناگون زندگی، چه بسیار گفتارهای نامناسب که امکان داشت بر زبان آوریم؛ ولی حضرت پدرانه مراقبمان بوده و ما را از آلودگی کلام نگاه داشته است تا به شخصیت و کرامت انسانی‌مان آسیبی وارد نشود.

گویی ارتباط با امام، به نوعی برای ما «عصمت نسبی» ایجاد می‌کند. نگاهی به جامعۀ کنونی نشان می‌دهد که بسیاری از مردم گرفتار خطاها و لغزش‌های گوناگون‌اند، در حالی که ما، به فضل خدا و به برکت «ذائد بودن» امام، از بسیاری از آن‌ها مبرّا مانده‌ایم.

امام مدافع دائمی ماست؛ قرقگاهی برایمان ساخته که در آن از بسیاری خلاف‌ها و آلودگی‌ها در امان می‌مانیم. منطقه‌ای ممنوعه پیرامونمان قرار داده است که بسیاری از گناهان اجازه ورود به آن را نمی‌یابند و بر ما مسلط نمی‌شوند.

 

حضور دائمی امام در کنار شیعیان

 

اثر دیگر اعتقاد به «ذائد» و «حامی» بودن امام، احساس حضور دائمی او در کنار ماست. وقتی با دست او خطرات از ما دور می‌شوند و نعمات محفوظ می‌ماند، یعنی امام همواره همراه ماست. در چنین وضعیتی، دیگر نیازی به جستجوی حضورت او و طلب نزدیکی نداریم. اما موانعی که خود بین خود و امام ایجاد کرده‌ایم، گاهی مانع درک این حقیقت می‌شوند.

 

امام؛ حامی کمالات و فضائل ما

 

گاهی در مسیر زندگی، به دلایل گوناگون تصمیم می‌گیریم برخی از خیرات و فضائل خود را کنار بگذاریم. اما امام، به‌عنوان حامی، یاریمان می‌کند و نمی‌گذارد کمالات خویش را ترک کنیم.

برای نمونه:

اهل زیارت و توسل به معصومین هستیم، اما وقتی حاجت خود را نمی‌گیریم، شیطان وسوسه می‌کند که «این ارتباط سودی برایت ندارد، رهایش کن!»

در انجام امور شرعی بسیار مقیدیم؛ اما شرایط سخت اقتصادی ما را می‌آزارد. شیطان زمزمه می‌کند: «ببین گناهکاران بی‌قید در رفاه و آسایش‌اند، پس این تقیدات چه سودی دارد؟ رهایش کن!»

اهل صلۀ‌رحم و ارتباط با خویشان هستیم؛ اما وقتی با بی‌مهری و تندی دیگران مواجه می‌شویم. شیطان وسوسه می‌کند: «هیچ‌کس قدر محبت‌ها و خوش‌رویی‌های تو را نمی‌داند، این ارتباط را قطع کن!»

در چنین لحظاتی، گویی دستی نامرئی به یاری‌مان می‌آید و مانع می‌شود که عمل خیر را ترک کنیم. این همان حمایت پدرانۀ امام است که ما را از افتادن در دام یأس و وسوسه نجات می‌دهد و فضائل را در وجودمان پایدار نگاه می‌دارد.

 

ثبات قدم؛ هدیۀ حمایت امام

 

طبق روایات، شیطان هر روز سیصد و شصت بار به ما می‌نگرد. روشن است که با هر نگاه، طرحی تازه برای گمراهی ما می‌ریزد؛ هر بار نقشه‌ای می‌کشد تا ما را از حقیقت بازدارد و از جادۀ حق منحرف سازد.

اگر هنوز در دیانت خود استوار مانده‌ایم، و اگر تصمیم گرفته‌ایم که حتی اگر صد بار بمیریم و دوباره زنده شویم، باز هم در مسیر تدیّن زندگی کنیم، این پایداری بی‌دلیل نیست؛ ما حامی داریم.

ثبات قدممان را مدیون مولای مهربان خویش هستیم. در گذر زمان، هرگاه خواستیم خیرات را ترک کنیم، ولیّ‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ما را بازداشت. و هر زمان که شرور و تهدیدهای زندگی بر ما سایه افکند، آن بزرگوار، خطرات را از ما دفع کرد.

 

راه‌های حمایت امام از موالیان

 

1. دعاهای پدرانۀ امام برای ما

 

امام از راه‌های گوناگون از ما حمایت می‌کند. یکی از مهم‌ترین جلوه‌های این حمایت، دعای آن حضرت برای ماست.

نیازی نیست ما از امام بخواهیم که برایمان دعا کند؛ او خود، همچون پدری مهربان، نهایت شفقت و دلسوزی را نسبت به فرزندانش دارد. هر بار که حضرت چیزی را از خداوند طلب می‌کند، همۀ ما را نیز بر سر سفرۀ دعای خویش می‌نشاند. نمونه‌ای از این دعای کریمانه، آن است که می‌فرماید:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ‏ الطَّاعَةِ، وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ، وَ صِدْقَ النِّيَّةِ، وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ…»[2]

«خدایا، توفیق فرمان‌بری و دوری از نافرمانی و درستی نیت و شناخت واجبات را روزی ما کن.»

این کلمات، نشان می‌دهد که امام، نه فقط راهنما و پناه ماست، بلکه همواره پشتیبان و دعاگوی ما نیز هست؛ و این خود بزرگ‌ترین مایه دلگرمی برای استمرار بندگی و پایبندی به راه حق است.

 

2. امام؛ آموزگار و راهنمای دل‌ها

 

یکی دیگر از شیوه‌های حمایت امام، تعلیم و آموزش است. حضرت با راهنمایی‌های خویش ما را هدایت می‌کند؛ به‌گونه‌ای که اگر بخواهیم دست از کار خیری برداریم، امام حقیقت و باطن آن توفیق را برایمان آشکار می‌سازد تا جذابیت بیشتری پیدا کند و از ترک آن منصرف شویم.

از سوی دیگر، هرگاه به سوی امری نازیبا و ناشایست میل پیدا کنیم، امام پرده از باطن آن عمل برمی‌دارد و زشتی نهفته در آن را به ما نشان می‌دهد، تا از آن رذیله فاصله بگیریم و دامن خود را به آلودگی نسپاریم.

 

3. امام و هزینه کردن از حسنات خویش برای شیعیان

 

یکی دیگر از روش‌های حمایت امام از شیعیان، این است که حضرت از خیرات و حسنات خویش برای آنان هزینه می‌کند. شاهد روشن این معنا، روایتی است که در کتاب مجمع الفائدة نقل شده است:

روزی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالی‌که بسیار خوشحال و بشاش بود، بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد شد. امام علی علیه‌السلام عرض کرد: «یا رسول‌الله! تا به حال شما را چنین خوشحال ندیده‌ام.» پیامبر فرمود: «حبیبم جبرئیل هم‌اکنون بر من نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید به علی بشارت بده که شیعیان او، چه صالح و چه عاصی، اهل بهشت هستند..»

امیرالمؤمنین علیه‌السلام با شنیدن این کلام به سجده افتاد، سپس دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! تو را گواه می‌گیرم که نیمی از حسناتم را به شیعیان خود بخشیدم.»

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز فرمود: «خدایا! تو را گواه می‌گیرم که من نیز نیمی از حسناتم را به شیعیان علی هدیه کردم..»

امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز همین سخن را بر زبان آوردند.

آنگاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «شما از من کریم‌تر نیستید. خدایا! شاهد باش که من هم نیمی از حسناتم را به شیعیان علی بخشیدم.»

در این هنگام، وحی خداوند نازل شد: «ای پیامبر! شما از من کریم‌تر نیستید. من گناهان همه شیعیان و محبان علی را آمرزیدم.»[3]

در توضیح این روایت باید توجه داشت که مقصود از «عاصی» در اینجا، گناهکارِ عامد و آگاه نیست؛ بلکه مراد، گناهانی است که از روی غفلت، نسیان یا جهل از شیعیان سر می‌زند. چنین معاصی در زندگی بسیار رخ می‌دهد و شیعه در قبال آن‌ها سخت به مغفرت و رحمت الهی محتاج است.

 

تأثیر بذل حسنات امام بر پایبندی شیعیان

 

گویا امام با این بخشش، ما را «نمک‌گیر» خود می‌کند تا مأموم او بمانیم، از عرصۀ خیرات دور نشویم و به سوی سیئات نرویم.

ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، ابن رسول‌الله است و از خاندانی برخاسته که خداوند درباره‌شان فرموده است:

« عادتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سِجْيَتُكُمُ الْكَرَمُ»[4]

حضرت، همچون اجداد طیب و طاهر خود، نیمی از حسنات خویش را به شیعیان هدیه می‌کند و در پروندۀ زندگی آن‌ها قرار می‌دهد.

گاهی در مرحله‌ای از عمر، احساس می‌کنیم که در کنف حمایت امام قرار گرفته‌ایم؛ رنگ زندگی ما تغییر کرده و به انسانی متفاوت تبدیل شده‌ایم. در چنین حالتی، حتی اگر همه دنیا به ما داده شود، حاضر نیستیم از اعتقاداتمان فاصله بگیریم یا نمازمان را بی‌حال و با اکراه بخوانیم.

این حالت، زمانی رخ می‌دهد که بخشی از اعمال و حسنات امام، به زندگی ما پیوسته است. ما هر روز در زیارت آل یس، مکرر به امام زمان سلام می‌دهیم؛ به نماز او، قنوت او، رکوع و سجود او، حمد و استغفار او، به همه حالات و تک‌تک آنات او.

هیچ جای تعجب نیست که آن امام کریم، بخشی از این اعمال و اذکار خود را در کارنامۀ زندگی ما قرار دهد و زندگی ما را با برکت و نور خویش روشن سازد.

گاهی در مرحله ای  از عمر ، احساس می کنیم در کنف حمایت امام قرار گرفته ایم، رنگ زندگیمان تغییر کرده و به انسان دیگری تبدیل شده ایم. اگر همه  دنیا را به ما  بدهند، حاضر نیستیم از اعتقاداتمان جدا شویم ، یک نمازمان را بی حال و  با اکراه بخوانیم و … .

این ، زمانی است که بخشی از اعمال و حسنات امام ، به زندگی ما پیوست شده .

ما مقیدیم هر روز ، در زیارت آل یس، مکرر به امام زمان سلام دهیم؛ به نماز او ، به قنوت او ، به رکوع او ، به سجود او ، به حمدکردن و استغفار کردن او ، به همه حالات و تک تک آنات امام زمان سلام می دهیم. هیچ جای تعجب نیست که آن امام کریم ، بخشی از این اعمال و اذکار خود را در کارنامه زندگی ما بگذارد.

 

4. امام؛ دریای کرامت و منبع برکت شیعیان

 

امام دریای بی‌کران کرامت است. وقتی از هبه کردن نیمی از حسنات سخن گفته می‌شود، منظور این نیست که امام نصف حسنات خود را به همۀ شیعیان یکجا می‌بخشد؛ بلکه به معنای آن است که به هر یک از افراد شیعه، جداگانه، نصف حسنات خود را هدیه می‌کند.

رابطه امام و مأموم چنین است: گویی هر کدام از ما برای امام، مأمومی یگانه و خاص هستیم؛ گویا امام تنها مرا دارد و تنها شما را دارد.

از سوی دیگر، امام همچون پدری مشفق و مهربان است که با جان و دل از دارایی‌های خویش در اختیار فرزند می‌گذارد و پس از آن، نهایت حمایت را از او می‌کند تا این سرمایه‌ها محفوظ بماند و دعا می‌کند که با خیر و خوشی از آن‌ها بهره‌مند شود.

تمام این اوصاف نشان می‌دهد که هر بندگی ما، به طفیل حمایت امام، لطف او و بذل حسنات اوست و مسیر بندگی ما، با حضور و پشتیبانی آن حضرت روشن و مستحکم می‌شود.

 

«ذائد» و «حامی» بودن امام؛ امان و برکت برای شیعیان

 

با «ذائد» بودن امام، از عذاب الهی در امان هستیم. خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید:

«وَ ما كانَ اللّهُ ليُعَذِّبَهُم وَ أَنتَ فيهِم»[5]

«تا تو در میان آن‌ها هستی، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد.»

این امر در مورد وجود مقدس ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نیز صادق است. تا وقتی که امت پیامبر با امام زمانشان باشند، عذاب نمی‌شوند.

اگر انسان با امامش باشد، سختی و ناراحتی به او راه نمی‌یابد؛ هیچ آسیبی به او نمی‌رسد. وقتی انسان «ذائد» و «حامی» دارد، با حول و قوۀ الهی خطرات از او دور می‌شوند و کمالات و نعماتی که دارد، محفوظ می‌مانند.

از برکات این وضعیت، اعتبار و احترام فرد در میان مردم است. وقتی به لطف امام، فکر، گفتار و عملکرد ما موجه و صحیح است، در واقع به واسطۀ حضرت، آبرو و اعتبار کسب کرده‌ایم.

 

درخواست از محضر مولای مهربان

 

به محضر مولایمان عرض می‌کنیم: آقا جان! شما سید و سرور ما هستید، شما بزرگ‌تر ما هستید. همواره مراقب ما هستید، خطرات را از ما دور می‌سازید و نعمات را برایمان ماندگار می‌کنید. هر چه بیشتر به لطف‌ها و احسان‌های بی‌پایان شما واقف می‌شویم، شرمندگی و سپاس‌گزاری ما افزون‌تر می‌شود.

آنچه دل ما را آرام می‌کند و امیدواری‌مان را زنده می‌سازد، رحمت و شفقت بی‌کران شماست.

آقا جان! قرار شما بر رفاقت دائمی با ماست. می‌فرمایید:

«من مشفقانه کار خودم را انجام می‌دهم؛ چه تو وظایف خود را به جا بیاوری و چه از آن غفلت کنی. من به سراغت می‌آیم و بر تو نظر می‌کنم، چه در را بگشایی و چه نه. من به تو هبه و هدیه می‌کنم، چه سپاس‌گزار باشی و چه قدر ندانی. من به تو یاری می‌رسانم، چه حضور و نقش مرا در زندگی‌ات درک کنی و چه غافل بمانی…»

ما در برابر این همه مهربانی و بزرگواری شما، خجل و شرمساریم.

آقا جان! آزرده می‌شویم آنگاه که مشاهده می‌کنیم که در میان این همه شیعه، هنوز سیصد و سیزده منتظر حقیقی برای امر ظهور وجود ندارد.

با قلبی خاضع، از محضرتان تمنا می‌کنیم یکایک ما را در شمار منتظران عارف، عاشق و صادق خود قرار دهید و و هر یک از ما، زمینه‌ساز تسریع در امر فرج باشیم.

 

تاریخ جلسه:1400/8/17 ـ جلسه2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. سوره إسراء، آیه 72.

[2]. مفاتیح‌الجنان، دعای امام زمان.

[3] . مجمع الفائدة، ج ۲، ص ۵۱۴. دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَرِحًا مَسْرُورًا مُسْتَبْشِرًا، فَسَلَّمَ عَلَيْهِ، فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ مَا رَأَيْتُكَ أَقْبَلْتَ عَلَى مِثْلِ هذَا الْيَوْمِ؟ فَقَالَ: حَبِيبِي جِئْتُ أُبَشِّرُكَ، اِعْلَمْ أَنَّ فِي هذِهِ السَّاعَةِ نَزَلَ عَلَيَّ جِبْرِئِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَقَالَ: الْحَقُّ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ، وَيَقُولُ لَكَ: بَشِّرْ عَلِيًّا أَنَّ شِيعَتَهُ الصَّالِحَ وَالْعَاصِي مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ. فَلَمَّا سَمِعَ مَقَالَتَهُ خَرَّ لِلَّهِ سَاجِدًا وَرَفَعَ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ، ثُمَّ قَالَ: أَشْهَدُ اللَّهَ عَلَى أَنِّي قَدْ وَهَبْتُ لِشِيعَتِي نِصْفَ حَسَنَاتِي، فَقَالَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلَامُ: يَا رَبِّ أَشْهَدُ أَنِّي قَدْ وَهَبْتُ لِشِيعَةِ عَلِيٍّ نِصْفَ حَسَنَاتِي، فَقَالَ الحَسَنُ وَالحُسَيْنُ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ كَذَلِكَ، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: مَا أَنْتُمْ بِأَكْرَمَ مِنِّي! أَشْهَدُ يَا رَبِّ أَنِّي قَدْ وَهَبْتُ لِشِيعَةِ عَلِيٍّ نِصْفَ حَسَنَاتِي، فَقَالَ: فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ: مَا أَنْتُمْ بِأَكْرَمَ مِنِّي، إِنِّي قَدْ غَفَرْتُ لِشِيعَتِهِ وَمُحِبِّيهِ ذُنُوبَهُمْ جَمِيعًا.

[4] . مفاتیح‌الجنان، زیارت جامعه کبیره.

[5]. سوره انفال، آیه 33.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *