وصف زمان ظهور
به لطف حضرت حق، در این جلسه به ذكر روایاتی میپردازیم كه شرایط و اتفاقات زمان ظهور حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه را به ما معرفی كرده و روابط افراد را در آن روزگار برایمان ترسیم میكنند.
قبل از بیان روایات، این مطلب را یادآوری میكنیم كه طبق فرمایش مرحوم آیت الله الهی طباطبایی (برادر بزرگوار مرحوم علامه طباطبایی) و مرحوم حاج آقا ملاجان، امام زمان عجّلاللهفرجه دو ظهور دارند:
یك ظهور اجتماعی و یك ظهور فردی.
بنابراین بخشی از اموری كه در زمان ظهور حضرت حجت عجّلاللهفرجه در جامعه واقع میشود، میتواند زمان غیبت در وجود ما و روابط ما با یكدیگر هم مشاهده شود.
روابط افراد در زمان ظهور
- قال الصادق علیهالسلام : «وَ إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ (عَلَیهِ السَّلَامُ) یلْقَى بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَأَنَّهُمْ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍّ وَ إِنْ افْتَرَقُوا عِشَاءً الْتَقَوْا غُدْوَةً»[1]« اصحاب قائم عجّلاللهفرجه مثل برادران تنی یكدیگر را ملاقات میكنند. اگر شب از یك دیگر جدا شوند صبح به دیدار یكدیگر میروند.»
یاران امام عصر عجّلاللهفرجه نه تنها قلباً یكدیگر را دوست دارند، بلكه دارای روابطی صمیمانه هستند. دائماً از یكدیگر كسب فیض كرده و تاب فراق را ندارند و برای همدیگر ارزش قائلند.
بنا نیست تنها در زمان ظهور نهایی این امور صورت گیرد. اكنون نیز این امكان هست كه محبت و صمیمیتی اینگونه در روابط ما حاكم باشد.
- قال الصادق علیهالسلام:
«وَ تَأْمَنُ وُحُوشُهَا وَ سِبَاعُهَا»[2]
«زمان ظهور از حیوانات وحشی و درندگان در امان هستید.»
كلام امام صادق علیهالسلام به معنای انقراض این حیوانات نیست. وحوش و درندگان در آن زمان هستند ولی به كسی آسیب نمیرسانند، گویا رام شدهاند.
غضب در وجود ما همچون حیوان درنده ایست كه وحشیانه به دیگران لطمه میزند. اگر در زندگی خود تحت نظر امام عجّلاللهفرجه زندگی كنیم به گونهای تربیت میشویم كه در روابطمان با دیگران، امنیت حاكم می شود و غضب درونی مان به اطرافیان آسیب وارد نمیكند.
بی نیازی در زمان ظهور
- قال رسول الله صلّیاللهعلیهوآله:
«وَ یمْلَأُ اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ غِنًى وَ یسَعُهُمْ عَدْلُهُ حَتَّى یأْمُرَ مُنَادِیاً ینَادِی یقُولُ مَنْ لَهُ فِی الْمَالِ حَاجَةٌ فَمَا یقُومُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ فَیقُولُ أَنَا فَیقُولُ ائْتِ السَّدَّانَ یعْنِی الْخَازِنَ فَقُلْ لَهُ إِنَّ الْمَهْدِی یأْمُرُكَ أَنْ تُعْطِینِی مَالًا فَیقُولُ لَهُ احْثُ حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ فِی حَجْرِهِ وَ أبَرْزَهُ نَدِمَ فَیقُولُ كُنْتُ أَجْشَعَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفْساً أَعْجَزَ عَمَّا وَسِعَهُمْ فَیرُدُّهُ وَ لَا یقْبَلُ مِنْهُ فَیقَالُ لَهُ إِنَّا لَا نَأْخُذُ شَیئاً أَعْطَینَاهُ»[3]
«خداوند قلوب امت محمد صلّیاللهعلیهوآله را از غنی پر میكند. (یعنی افراد هیچ توقعی ندارند و قلباً از یكدیگر بینیاز هستند) و عدل امام عجّلاللهفرجه همه جا را فرا گرفته است.
امام عجّلاللهفرجه به یك منادی دستور میدهد كه بگوید چه كسی نیاز مالی دارد؟ از میان مردم تنها یك نفر بلند میشود. امام عجّلاللهفرجه به او میگوید: نزد خزانهدار برو و به او بگو مهدی امر كرده است مالی به تو داده شود. وقتی خزانهدار مال را به او تسلیم مینماید آن فرد خودش را سرزنش میكند و میگوید: من در میان امت پیامبر صلّیاللهعلیهوآله حریصترین فرد بودم.
به همین جهت مالی را كه گرفته بود بر میگرداند اما امام عجّلاللهفرجه قبول نمیكند و میفرماید: ما آنچه دادهایم، پس نمیگیریم.»
اگر امام عصر عجّلاللهفرجه در قلب و دل ما ظهور كنند، احساس غنی میكنیم و نسبت به امور مادی حرص و طمع نداریم و حتی اگر زمانی درخواست و طلب مادیات داشته باشیم متوجه میشویم كه در وادی سلوك متوقف شدهایم و خود را سرزنش میكنیم.
منصف بودن افراد در زمان ظهور
- قال رسول الله صلّی الله علیه وآله:
«یكُونُ فِی آخِرِ أُمَّتِی خَلِیفَةٌ یحْثِی الْمَالَ حَثْیاً لَا یعُدُّهُ عَدّا»[4]
در زمان ظهور، امام عصر عجّل الله فرجه بدون حساب بخشش میكنند. بخششی كه شمارش و عدد ندارد. به افراد میگویند: بروید و هر چه میخواهید بردارید.
این امر نشانی از انصاف افراد است، زیرا وقتی خزانه در اختیارشان قرار میگیرد هیچ سوء استفادهای نمیكنند.
یک رنگی در زمان ظهور
- قال امیرالمؤمنین علیهالسلام
«اذا دعا دعوات بعیدات المهدی دامغات المنافقین فارجات عن المؤمنین»
هنگام ظهور، وقتی امام زمان عجّلالله فرجه افراد را فرا میخوانند صدایشان به راه خیلی دور میرسد. صدای حضرت نابود كننده منافقین و موجب گشایش و فرج برای مؤمنین است.
در زمان ظهور جایی برای منافقین نیست. اگر امام عصر (عجّل الله فرجه) در قلب و دل ما ظهور داشته باشند نفاق از وجودمان ریشه كن شده و یك رو و یك رنگ میشویم.
هر روز در زیارت آل یاسین به اماممان عرض میكنیم: «السلام علیك یا داعی الله»
گویا از حضرت میخواهیم صدایشان را به گوش دلمان برسانند تا با استماع دعوت ایشان بیماری نفاقمان درمان شود.
کامل شدن عقول در زمان ظهور
- قال الباقر علیهالسلام:
«تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِی زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِی فِی بَیتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص»[5]
«در زمان ظهور به افراد حكمت داده میشود، حتی خانمی كه در خانه خود نشسته، مطابق كتاب خدا و سنت پیامبر (ص) حكم میكند.»
پس از ظهور عقلها بارور شده و قوه ادراك افراد بالا میرود.
نكته قابل تأویل در روایت، مجهول بودن فعل است: «تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ» «به شما حكمت داده میشود.»
كسانی كه حكمت نصیبشان میشود برای خود فاعلیتی قائل نیستند بلكه تنها طلبشان را اظهار میكنند، و اشتیاق خود را نشان میدهند و بدون زحمت به آنها حكمت عطا میشود.
- قال الصادق علیهالسلام:
«كَلَّا، إِنَّكُمْ مُؤْمِنُونَ وَ لَكِنْ لَا یكْمُلُ إِیمَانُكُمْ حَتَّى یخْرُجَ قَائِمُنَا، فَعِنْدَهَا یجْمَعُ اللَّهُ أَحْلَامَكُمْ، فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِینَ كَامِلِینَ، وَ لَوْ لَمْ یكُنْ فِی الْأَرْضِ مُؤْمِنِینَ كَامِلِین»[6]
«شما اصحاب من مؤمن هستید اما تا زمانی كه قائم عجّلاللهفرجه ظهور نكند ایمانتان كامل نمیشود. در زمان ظهورِ او، خدا عقول شما را جمع میكند، پس مومن كامل الایمان و مومن كامل العقل میشوید.»
زمان ظهور، زمان كمال عقول است. اگر امام زمان عجّلاللهفرجه در وجود ما ظهور داشته باشند، به میزانی كه ارتباطمان با حضرت بیشتر شود، ایمان و باور قلبیمان افزون شده و ادراكات عقلیمان كامل تر میشود.
در پرتو این ارتباط در اعتقادات حقهمان راسختر شده و به جهت رشد عقلی، دیگر گرفتار وهم و خیال نمیشویم.
آبادانی در زمان ظهور
«وَ بِالْقَائِمِ مِنْكُمْ أَعْمُرُ أَرْضِی بِتَسْبِیحِی وَ تَهْلِیلِی وَ تَقْدِیسِی وَ تَكْبِیرِی وَ تَمْجِیدِی وَ بِهِ أُحْیی عِبَادِی وَ بِلَادِی بِعِلْمِی»[7]
خدای سبحان در معراج به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میفرماید: به واسطه وجود قائم از شما، زمینم را با تسبیح و تهلیل و تقدیس و تكبیر و تمجید آباد میكنم. (در زمان ظهور رویش و بارش و وفور نعمت موجب آبادانی زمین نمیشود، عمارت زمین با ذاكر بودن انسانهاست، همه ذاكر منعم هستند نه اسیر نعمت) به وسیله قائم، با علم خودم بندگانم و سرزمینهایم را زنده میكنم. (گویا جریان علم همچون آب حیاتی میشود كه افراد را زنده میكند و زمانی كه انسانها زنده شدند زمین زیر پایشان هم حیاتی دوباره نصیبش میشود.)
طبق این روایت شریفه، در زمان ظهور، ذكر موجب آبادانی میشود، زمانی كه همه مردم توجهشان به مبدأ هستی است و نعمات موجب غفلتشان نمیشود. همه در محضر مذكور حضور دارند و طالب و مشتاق علم هستند.
آری، آن زمان ارزش زندگی به عالم شدن است نه غنی شدن. علم، آب زندگانی است. اگر از جهت مادی و مالی در مضیقه باشیم ولی توفیق طلب علم به ما داده شود، احساس لذت میكنیم، ولی كسی كه از همه امكانات مادی و رفاهی بهرهمند شده ولی جاهل و دور از وادی علم و معرفت باشد، احساس ذلت میكند و زندگیش خالی از خوشی و لذت است.
قوت افراد در زمان ظهور
- قال الباقر علیهالسلام:
«مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَیتِی مِنْ ذِی عَاهَةٍ بَرَأَ وَ مِنْ ذِی ضَعْفٍ قَوِی»[8]
«كسی كه قائم اهل بیت مرا درك كند اگر بیمار باشد بهبود یافته و اگر ضعیف باشد قوت پیدا میكند»
اگر در زمان غیبت هم به درك اماممان نائل شویم و در قلب و دلمان وصلی حاصل شود، ضعفهایمان به قوت تبدیل شده و قدرتهای از دست رفتهمان هم باز میگردد.
اگر در محضر امام عجّل الله فرجه باشیم دیگر جایی برای ضعف و ناتوانی وجود ندارد.
- طبق روایات، در زمان ظهور هر نفر قدرت چهل مرد توانا را دارد. افراد به این دلیل كه مؤمن هستند قوت دارند. قلب قوی است و به تبع آن توان ظاهری هم زیاد میشود.
«وَ جَاءَ مَهْدِینَا كَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِیعَتِنَا أَجْرَى مِنْ لَیثٍ وَ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ یطَأُ عَدُوَّنَا بِرِجْلَیهِ وَ یضْرِبُهُ بِكَفَّیه»[9]
«زمانی كه مهدی ما میآید هر مرد از شیعیان ما از شیر بیشه شجاعتر و از نیزه برندهتر است، و میتواند بر دشمنان ما چیره شده و آنها را تحت سیطره خود در آورد.»
در این زمان، ما هم به میزانی كه با اماممان ارتباط بیشتری داشته باشیم، شجاعتر و قویتر میشویم، وجودمان تیز و برنده میشود، و میتوانیم به بدیها و نازیبائیهای وجود خود غلبه كرده و آنها را از بین ببریم.
- قال الباقر علیهالسلام:
«فَلَا یبْقَى فِی الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِر»[10]
«در زمین مخروبهای باقی نمیماند مگر این كه آباد می شود.»
به محضر اماممان عرض میكنیم:
آقای ما! با جلوهگری شما خرابهها آباد میشود. تمنا میكنیم از خرابه دل ما هم گذر كنید تا ویرانههای وجودمان آباد گردد.
قدرت تشخیص حق در زمان ظهور
- قال الباقر علیهالسلام:
«هَذِهِ [الْعِدَّةُ] الَّتِی یخْرِجُ اللَّهُ فِیهَا الْقَائِمَ (عَلَیهِ السَّلَامُ)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِی الدِّینِ، یمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا یشْتَبِهُ عَلَیهِمْ حُكْمٌ»[11]
«گروهی از برگزیدگان، قاضیان، حكم رانان و فقیهان هستند كه قائم به شكمها و پشتهای آنها دست میكشد و هیچ حكمی بر آنها مشتبه نمیشود.»
مولای ما!
در زمانهای زندگی میكنیم كه بسیار پیش میآید حق و باطل برایمان مشتبه گشته و دچار قضاوتهای عجولانه میشویم.
عاجزانه درخواست میكنیم دست نوازشی برما بكشید تا در قضاوتها به اشتباه نیفتیم و از قدرت تشخیص درست بهرهمند شویم.
مقابله با شیعیان دروغگو در زمان ظهور
قال الصادق علیهالسلام:
«قد قام قائمنا لبدأ بكذابی الشیعة فقتلهم.»[12]
حضرت قائم پس از ظهور، اولین مقابلهاش با شیعیان دروغگوست.
آقای ما !
نكند عمری در انتظار شما باشیم و هنگام ظهور با ضربات شمشیر شما مواجه شویم. نكند روزگار را با عشق وصال شما سپری كنیم و پس از ظهور، قبل از مقابله با فاسقان به سراغ ما بیائید.
از محضر مقدستان التماس می كنیم بیماری كذب و دروغ را در وجود ما ریشه كن كرده و یاریمان كنید زمان ظهور در شمار اعوان و انصار شما قرار گیریم.
ملاقات با صاحب الزمان (عج)
آیت الله میرجهانی نقل میكنند: مدتها پا درد شدید داشتم و حتی با عصا به زحمت میتوانستم راه بروم. روزی دوستان مرا به شیروان خراسان بردند، وقتی آنها به زیارت امام زاده ابراهیم رفتند من تنها ماندم.
برای تهیه غذا به سختی خودم را به كنار رودخانه رساندم. آقایی آمد و پرسید تو میرجهانی هستی؟ گفتم: بله، گفت: دوست داری پایت را شفا دهم؟ گفتم: بله، چرا كه نه؟ آمدند، نزدیكم نشستند، چاقویی را از جیبشان درآوردند و با پشت آن به ابتدا و انتهای موضع درد كشیدند. گفتند: خوب شدی. خواستم عصایم را بردارم و بلند شوم. عصا را در رودخانه انداختند و گفتند: عصا لازم نداری. گفتم: آقا جان میتوانم در آینده هم شما را ببینم؟ فرمودند: شما نمیتوانی آدرس من را داشته باشی ولی من آدرس شما را دارم. هر وقت مقتضی فراهم بود نزد شما میآیم.
مولا جان !
ما نشانی شما را نداریم ولی شما آدرس یكایك ما را میدانید و بسیاری از اوقات به ما سرزدهاید، هر توفیقی كه نصیبمان شده و هر رزقی روزیمان گشته به واسطه عنایت شما بوده.
آقا جان !
با همه وجود به حضورت نیازمندیم. شما كه نشانه ما را میدانید، هرگاه در هجران شما سوختیم و محتاج گذر و نظرتان بودیم، به سراغمان بیایید.
زمان حال و قال ما در محضرتان این است كه :
محمل جانان ببوس آنگه به زاری عرضه دار كز فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
تاریخ جلسه: 96/10/27 ـ جلسه 6
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] دلائل الامامه، ص562
[2] بحار الانوار، ج51، ص146
[3] کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج2، ص483
[4] عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ص303
[5] بحار الانوار، ج52، ص352
[6] الاصول السته عشر، ص127
[7] الامالی، ص632
[8] الخرائج و الجرائح، ج2، ص839
[9] بحار الانوار، ج52، ص 318
[10] کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص331
[11] دلائل الامامه، ص562
[12] اثبات الهدی بالنصوص و المعجزات، ج5، ص186