طهارت درونی و بیرونی

مرحوم قاضی سعید می‌فرمایند[1]:

«طهارت باید درونی و بیرونی باشد. طهارت درونی، طهارت نفس، طهارت عقل و طهارت سرّ است و طهارت بیرونی پاك‌سازی اعضاء به جهت حضور در عبادت است که به واسطه غسل و وضو با قصد قربت، انجام می‌گیرد و نه صرفاً شستشوی اعضاء.»

 

طهارت درونی

 

چگونگی طهارت نفس

 

طهارت نفس دو قسمت دارد:

  1. نفس از نازیبایی‌ها و بداخلاقی‌ها پاك‌سازی شود.
  2. نفس به آراستگی و خوش‌خلقی‌ها تزیین گردد.

اگر نفسی از رذایل دور و به فضایل متصف شد، می‌تواند با طهارت در محضر حق حاضر شود.

 

چگونگی طهارت عقل

 

اگر عقل از افكار شبهه‌ناك، باطل، آلوده و آلوده كننده دور شود، طهارت خود را به دست آورده و قابلیت قرار گرفتن در محضر حق را پیدا می‌كند. یكی از مصادیق افكار باطل این است كه تصور كنم خدا با این همه بنده خوب به من كاری ندارد و یا اولیاءالهی به من بی‌توجه هستند.

 

چگونگی طهارت سرّ

 

طهارت سرّ با قطع توقع از خلق و چشم طمع نداشتن به ما سوی الله حاصل می‌شود. تفویض امور به خدای سبحان و توكل بر او عامل پاك‌سازی سرّ است.

 

طهارت بیرونی

 

چگونگی طهارت ظاهر

 

در تطهیر اعضاء‌ علاوه بر وضو و غسل، مراقبه برعدم معصیت زبان وگوش و دست و پا هم لحاظ می‌شود، چون معصیت نجس است و برای ورود به نماز، باید از هر نجاستی پرهیز كرد.

سه راه برای طهارت ظاهری داریم:

  • وضو
  • غسل
  • تیمم

طهارت با وضو یعنی با ناامیدی و تردید و اضطراب و دل‌مردگی خداحافظی كردن و چون سر منشأ تمام ناامیدی‌ها، شیطان است، گویا با وضو، آلودگی‌هایی كه توسط شیطان ایجاد ‌شده است، تطهیر كرده‌ایم.

در غسل گویا انسانِ فانی برای خود وجود استقلالی قائل شده است و وقتی عنایات خدا نادیده گرفته شود، سر تاپای فرد را نجاست فرا‌گرفته است. عبد خودی ندارد بلکه همه زندگی‌اش را مولا می‌چرخاند. پس باید خود را از وجود استقلالی شستشو دهد.

غسل با آب، تأویل آن علم است، یعنی آب حیات و آب علم نافع كه وارد زندگی می‌شود، به همان میزان، عبد وابسته به خدا می‌شود و از انانیت و نجاست منیت‌ رها می‌گردد. عبد در ترك معصیت و در انجام طاعت بدون حول و قوه حق كاری نمی‌تواند انجام بدهد.

 

چرا طهارت با آب و خاک صورت می‌گیرد؟

 

طهارت با آب گویا انسان را به زندگی حقیقی برمی‌گرداند، زیرا اصل وجود و اصل حیات از آب است:

« وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُون»[2]

ما در شبانه روز، بارها با اصل زندگی (آب) در تماس هستیم و وقتی آب هست به سراغ تیمم و خاك نمی‌رویم. وقتی آب هست، پژمردگی وجود ندارد، یعنی متدین، زنده و پویا و شاداب و بانشاط است، زیرا آب عامل رویش و رشد و نشاط و صفا و زلالی و بی‌رنگ بودن است. از طرفی آب، لطیف و بی‌آلایش است و اگر مضاف شود و چیزی به آن اضافه گردد، نمی‌توان با آن وضو گرفت.

مزه‌های آب متفاوت است و طعم آب به خاكی بستگی دارد كه از درون آن بیرون زده است. اما آب باران كه هنوز با خاكی مخلوط نشده است، قداست خاص دارد و تأویل آن علم لدنی است زیرا امور زمینی در آن وجود ندارد. خدای سبحان علمی را به دل یكی از اولیائش الهام می‌كند و او را هدایت‌گر بشر قرار می‌دهد.

در تیمم نجاستِ ادعا كردن بر ما عارض شده است، احساس قدرت كرده‌ایم و به همین دلیل باید خاك‌مالی شویم. (مثلاً در فقه می‌فرماید: اگر دهان سگ به ظرف بخورد با آب طاهر نمی‌شود و باید خاک‌مال شود.)‌ گاهی اوقات ادعاهایی از بنده صادر می‌شود كه فقط یك نوع تواضع خاص، آن را از بین می‌برد. من از خاك آفریده شدم و به خاك بر می‌گردم، گویا دست كه به خاك می‌خورد، انسان به فطرت باز می‌گردد و خود را می‌شناسد و می‌تواند خدا را نیز بشناسد.

نكته مهم دیگر در مورد تیمم این است كه علاوه بر توصیه بر تواضع، ما را به ریشه خود كه خاك است، توجه می‌دهد. چیزی كه درخاك قرار گیرد، امكان رویش دارد، امكان قبول آب دارد و در مقابل خدا، رام است ، خاك متانت دارد و در عین حال متین و محكم است.

بنابراین با سراغ آب و خاك رفتن می‌توان همه تكبرها و نجاست‌ها را تطهیر كرد، همه بداخلاق‌ها و متوقعان از خلق،‌ اصلاح می‌شوند و دست نیازشان به سوی حضرت حق متمایل می‌گردد.

سراغ آب رفتن یعنی هیچ كس تصور نكند كه آلودگی در او مستقر شده و قابل پاك‌سازی نیست. یعنی نمی‌توانیم بگوییم ژنتیكی بدخلقیم و اصلاح پذیر نیستیم، خیر! در این دنیایی كه ژن‌ها را هم می‌توانند اصلاح كنند، قطعاً‌ با آب وضو و غسل وخاك تیمم و با رعایت آداب ذكر شده، امكان بازسازی اخلاقی نیز وجود دارد.

 

شستن دست‌ها قبل از وضو

 

مرحوم قمی(ره) می‌گوید: مستحب است قبل از وضو دست خود را بشویید، یعنی دست از هر گونه بدی شستشو داده شود؛ از هر گونه ظلمی كه به واسطه دست انجام می‌شود برحذر باشید تا از ناحیه شما، اذیتی به دیگران نرسد. همه اذیت‌ها به دلیل منیت است. وقتی دست ازخودتان بشویید آزارتان هم به كسی نمی‌رسد.

وقتی دست راست را می‌شویید یعنی هیچ طاعتی را نیز از خود نمی‌بینید و همه طاعت‌ها به حول و قوه حق انجام می‌شود. سپس دست چپ را به نیت گریز از معصیت بشوی كه فقط خدا می‌تواند تو را از معاصی دور كند و اگر اوصاف نمامی و حرص و تكبر و حسد و… در من وجود ندارد نه به دلیل علم و عبادت كردن من است، بلكه فقط و فقط لطف خدای سبحان است.

اگر لطف خدا را در انجام طاعات ببینیم، مغرور و متكبر نخواهیم شد و از خدا طلبكار نمی‌شویم، به دنبال تشكر اطرافیان نیستیم و با مردم درگیر نخواهیم شد.

دو دست در وضو محل قبض و بسط است یعنی اموری را با آن می‌گیرم و اموری را تحویل می‌دهم و شستشوی آن یعنی دستم را از حرص و خساست و محروم كردن دیگران شستشو می‌دهم و می‌خواهم سخی شوم و صله بدهم و دیگران را بر خودم مقدم كنم.

شستن دست‌ها یعنی ترك و رعایت اموری كه شرع گفته است، یعنی دنبال دنیا و امور فانی نبودن.

قبل از وضو، شستن دست راست گویای تطهیر از نجاستِ غفلت از عالم معنا و ملكوت است. و شستش دست چپ گویای تطهیر از سپری كردن عالم ماده به غفلت است. تفكر باید در زندگی بنده وجود داشته باشد و دنیا را تجارت‌خانه و محل جمع‌آوری توشه قرار بدهد و كاسبی سودمند دست و پا كند، دنیا را مزرعه آخرت بداند و بهترین بذر و كاشت را فراهم آورد.

 

مضمضه کردن آب در دهان

 

پس از آن مستحب است كه آب را در دهان مضمضه كنید، یعنی قرار است هیچ نجاستی در زبان شما نباشد، دروغ بستن به خدا و تهمت به اولیاءالهی و ناسپاسی در زبان نباشد. وقتی می‌خواهید با خدا مناجات كنید، فضای دهان باید از هر گونه نجاستی تطهیر شود.

 

 

تاریخ جلسه : 95/8/18 ـ جلسه 7

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] اسرار الصلاة، صفحه 42

[2] سوره مبارکه انبیاء، آیه30

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *