وَ الْمُخْلِصِینَ فِی توحیدِ اللَّهِ ـ بخش سوم

«وَ الْمُخْلِصِينَ‏ فِي‏ تَوْحِيدِ اللَّه»‏

 

«سلام بر حضرات معصومین كه در توحید نسبت به خدا خلوص دارند»

 

اخلاص، موجب فزونی معرفت

 

در خدمت زیارت جامعه‌ی كبیره به فراز «الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ..» رسیدیم و توضیحاتی در رابطه با این فراز در جلسات قبل گذشت اما شاید لازم باشد یكبار دیگر به فراز «الْمُخْلِصِینَ‌فِی تَوْحِیدِ‌اللَّهِ..» نگاه كنیم.

حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در گفتگوی با مأمون می‌فرمایند:

«لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِالْإِخْلَاصِ»[1]

«معرفت خدای سبحان وقتی حاصل می‌شود كه اخلاص باشد»

 

سخن علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در رابطه با حضرات معصومین به خوبی تفسیر می‌شود زیرا عمق معبود شناسی آن‌ها بر اخلاص‌شان می‌افزاید و اخلاص‌شان، توحید و خداشناسی را در وجود آنها به نهایت و كمال می‌رساند.

در حقیقت توحید و اخلاص رابطه‌ای تنگاتنگ و دو طرفه دارند.

اگر كسی قلباً توحید را پذیرفته باشد از او عملی غیر از عمل خالصانه بروز نمی‌كند زیرا فرد باور دارد عمل او در درگاه خداوند بی نیازی صورت می‌پذیرد كه نیازی به خیرات صادره از افراد ندارد، به علاوه اینكه چنین فردی محركی به غیر از عشق به محبوب ندارد او كار را برای دریافت ثواب و پاداش و فرار از عقاب و ترس انجام نمی‌دهد بلكه خوشحال از این است كه معشوق به عاشقی چون او اجازه‌ی بندگی در درباره خویش را صادر كرده است و برای چنین بنده‌ای هیچ چیز به غیر از وصال به محبوب وجود ندارد، او یك معشوق را می‌شناسد كه در رسیدن به او تلاش می‌كند و رضایت محبوب متقابلاَ تأثیر خود را بر عمل بنده می‌گذارد كه این تأثیر همان خلوصی است كه حضرت حق به عمل بنده‌اش می‌بخشد.

 

اخلاص با اجازه خدا از افراد صادر می شود

 

در بسیاری از جلسات ذكر كرده‌ایم كه هیچ خیری در عالم شكل نمی‌گیرد مگر با اجازه‌ی حضرت حق. اخلاص در عمل نیز امری وجودی است كه تنها در سیطره‌ی قدرت حضرت حق صورت می‌پذیرد، اجازه‌ی اخلاص باید از سوی خداوند صادر شود تا بنده هم توانایی عمل خالصانه بیابد و هم بر این اخلاص پایدار بماند.

 

تصفیه و تحلیه

 

اگر فرد مخلص شود از حضرات معصومین می‌خواهد تا به او اخلاص در افعال و صفات را عطا كنند. حضرات معصومین «الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ..» هستند. آنان در عالم نقش تصفیه و تحلیه (تزئین) افعال و صفات بندگان را برعهده دارند، كسی كه قدم در مسیر خداشناسی و توحید بگذارد در ابتدا باید به گفته‌ی امام خمینی رحمه‌الله‌علیه به خلوص در نیت و نیت خالصانه دست یابد زیرا هر فعل و عملی بدون نیت خالصانه مانع از حركت كمالی می‌شود.

چنین فردی به لطف حضرات معصومین از رذایل اخلاقی دور می‌شود و روح او تصفیه می‌گردد و بعد از این تصفیه با عنایت حضرات معصومین تحلیه‌ای برای او صورت می‌گیرد. (تحلیه به معنای آراستن)

 

توحید افعالی

 

اگر می‌گوئیم حضرات معصومین نقش تصفیه را برعهده دارند در زبان عامیانه یعنی آنها به اذن حق انسان را تا جایی ارتقاء می‌دهند كه شخص فعل مثبت خود را از خود نمی‌بیند بلكه انجام آن را نشانی از سوی معشوق می‌داند. او می‌داند كه اگر لطف خدای سبحان نبود اجازه‌ی انجام فعل مثبت به او داده نمی‌شد، این نگاه همان توحید افعالی است كه به لطف حضرات معصومین برای فرد ایجاد می‌شود. اگر ما توحید افعالی را به عنوان اولین نوع توحید مطرح می‌كنیم به این دلیل است كه فعل، امری است كه با اجزاء و جوارح ظاهری انجام می‌شود و اثر آن با چشم سر دیده می‌شود.

توحید افعالی اولین درجه‌ی توحید در قلب است.

 

توحید در صفات

 

در مراحل بالاتر حضرات معصومین اخلاص در صفت را برای فرد ایجاد می‌كنند به این معنا كه انسان صفات نیكو را از خود نمی‌بیند، هر صفت حسنه‌ای را جلوه‌ی از ذات اقدس الهی می‌داند. مثلاً اگر فردی حلیم است حلم را نشانی از حضرت حق می‌داند و اگر كسی شجاع است، شجاعت را جلوه‌ی قدرت الهی می‌بیند.

اگر بحث اخلاص در صفات را در مورد حضرات معصومین بررسی كنیم به عنوان مثال باید بگوئیم امام رضا علیه‌السلام جلوه‌ی رضایت خداوند سبحان‌اند و امام جواد علیه‌السلام جلوه‌ی جود حضرت حق‌اند، ائمه‌ی اطهار در اوج اخلاص در صفات هستند یعنی ذره‌ای برای صفات حَسن خود جدای از خدای سبحان جایگاهی قائل نیستند آنان هر یك جلوه‌ی تابش‌ انوار حضرت حق‌اند.

اگر در زیارت جامعه، زائر حضرت معصومین را «الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّه» می‌خواند یعنی ای كسانی كه در جلوه‌گری‌های صفات حَسَن خویش نهایت اخلاص را دارید ما را به اذن حضرت حق چنان تربیت كنید كه اولاً صفات نیكو در ما بروز كند ثانیاً اینكه این صفات را نشانی از سوی حضرت حق بدانیم. اگر با عنایت شما اخلاص در افعال و صفات برای ما حاصل شود در پی آن اخلاص، خلوص در عبادت نصیب ما می‌شود در این زمان ما دیگر عبادت را به چشم‌داشت ثواب انجام نمی‌دهیم بلكه آن را نمایشگاه ذل بندگی خود در مقابل عز ربوبی حضرت حق می‌دانیم.

 

ثبوت اخلاص، مایه یقین

 

در آخرین بحث «الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ» باید بگوییم:

اگر اخلاص در وجودی ثابت بماند صاحب خود را در توحید به یقین می‌رساند زیرا در مقام یقین گفته‌اند كه در این مقام هر شك و ریبی از قلب انسان زائل می‌شود.

اهل لغت گفته‌اند: یقین علمی است كه شكی در آن و با آن نباشد، یقین نوری است كه خداوند سبحان در دل بنده پدید می‌آورد و بنده به لطف حضرت حق با عمل خالصانه می‌تواند خود را تا شعاع این نور بالا ببرد. اگر یقین بعد از اخلاص برای بنده‌ای حاصل شود او به جایی می‌رسد كه لحظه‌ای خود را از حضور حضرت حق خارج نمی‌بیند و میان كثرت و وحدت برای او فرقی نیست بنده‌ای است كه اگر در كثرات زندگی می‌كند در عین وحدت است كثرات برای او هیچ تأثیری ایجاد نمی‌كند.

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِینا»[2]

«اگر پرده‌ها كنار رود یقین من اضافه نمی‌شود»

حضرت علی علیه‌السلام به چنان كمالی دست یافته‌اند كه می‌فرمایند: اگر پرده‌ها در كثرات عالم كنار روند در میزان یقین من نسبت به حضرت حق هیچ تأثیری ایجاد نمی‌كند، از سوی دیگر یقینی كه در پی اخلاص ایجاد می‌شود فرد را تا جایی بالا می‌برد كه حضور مردم ذره‌ای در عملكرد او اثر نمی‌كند.

برای یقین پایانی نیست، هر چه بنده در اخلاص پیش تر می‌رود در یقین جلو تر می‌رود و یقین بر یقین او افزون می‌شود و اگر در این فراز ما دست به دامان مخلصین فی توحید الله دراز می‌كنیم از آن روست كه آن بزرگواران واسطه‌ی فیض اخلاص در نیت، اخلاص در عمل، اخلاص در صفات هستند و خواسته را تا جایی پیش می‌بریم كه به گفته‌ی امیرالمؤمنین علیه‌السلام:

«ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ»[3]

«چیزی را نمی‌بینیم مگر قبل و بعد و همزمان با او خدا را ببینیم»

 خداوند را در جمیع احوال، قالب بر قلب و ضمیر خویش بدانیم.

 

روایاتی در باب اخلاص

 

با روایتی چند از كتاب غرر الحكم امیرالمؤمنین علیه‌السلام بحث اخلاص را به پایان می‌بریم.

«الْإِخْلَاصُ أَشْرَفُ نِهَايَة»[4]

«اخلاص، شریف‏ترین كرانه است.»

اگر ما به حضرات معصومین با عبارت مخلصین فی توحید الله متوسل می‌شویم قصد وصول به بالا ترین كرانه‌های بندگی را داریم. كرانه‌ی بندگی ساحل بی‌پایانی است كه هر چه بیشتر در ان قدم بگذاریم در می‌یابیم نسبت به آن كرانه هیچ شناختی حاصل نكرده‌ایم و اگر لطف ائمه‌ی اطهار نباشد ما در ابتدای راه بندگی درمانده‌ایم.

 

«الْإِخْلَاصُ‏ أَعْلَى‏ الْإِيمَانِ»[5]

«بالاترین ایمان، اخلاص در عمل است»

ما به بحث اخلاص عملی اشاره كردیم اما در كنار این روایت از مخلصین فی توحید الله، اخلاص در عمل به بندگی را طلب می‌كنیم كه بدون حمایت و پشتیبانی آن‌ها شایستگی در عمل از ما گرفته می‌شود.

 

«أَمَارَاتُ‏ السَّعَادَةِ إِخْلَاصُ‏ الْعَمَل»[6]

«كار را خاصّ و خالص براى خدا كردن، نشانه نیكبختى است»

امیرالمؤمنین نشانه‌ی نیك‌بختی انسان را اخلاص معرفی می‌كند و ما چون از در شناخت و معرفت انجام اخلاص ناتوانیم دست‌مان را به سوی مخلصین فی توحید الله دراز می‌كنیم و از حضرات معصومین این نیك‌بختان عالم تقاضای نیك‌بختی و سعادت می‌كنیم. اگر به اذن آنها خلوص در عمل برای ما امضاء شود سعادتمند خواهیم شد.

 

«أَصْلُ الْإِخْلَاصِ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس‏»[7]

«ریشه اخلاص، دل بریدن است از آنچه در دستهاى مردم می‌باشد»

 از وجود مخلصین فی توحید الله با ذكر این روایت تنها یك چیز طلب می‌كنیم «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ‏ لَا مَعَ‏ غَيْرِكُم‏» از وجود مخلصین فی توحید الله با سلام به این فراز طلب می‌كنیم كه چشم دل ما را از در خانه‌ی هر كسی به غیر از خود قطع كنند و اگر همراهی در این عالم نصیب ما خواهند كرد فقط همراهی با خود آنها باشد كه سعادت و نیك‌بختی ما در همراهی با حضرات معصومین است.

 

« أَفْضَلُ‏ الْإِيمَانِ‏ الْإِخْلَاصُ‏ وَ الْإِحْسَانُ‏ وَ أَقْبَحُ الشِّيَمِ التَّجَافِي وَ الْعُدْوَان‏»[8]

«بالاترین ایمان، اخلاص به خدا و احسان با خلق و برترین روش دورى از دشمنى كردن بر هم و ستمكارى است

از مخلصین فی توحید الله با ذكر این روایت تقاضا می‌كنیم تا با نگاهی از سر لطف، عمل و نیت‌های ما را آراسته به اخلاص كنند زیرا ثمره‌ی اخلاصی كه به ما عطا می‌كنند سبب می‌شود تا روابط اجتماعی ما سالم شود و از هر نوع آلودگی و نقصی به دور بماند.

 

«أَعْلَى‏ الْأَعْمَالِ‏ إِخْلَاصُ‏ الْإِيمَانِ‏ وَ صِدْقُ‏ الْوَرَعِ‏ وَ الْإِيقَان‏»[9]

«بلندترین كارها، ایمانِ خالص داشتن و پارسائى و یقین درست داشتن است

و در انتهای این بحث یكبار دیگر از حضرات معصومین به عنوان مخلصین فی توحید الله طلب می‌كنیم تا اخلاصی به ما عطا كنند تا با آن اخلاص قلبمان را از هر حجابی كه میان ما و معبود است پاك كنند و پارسایی و یقین را كه بالاترین ثمره‌ی اخلاص است به ما عطا كنند، ان شاء الله.

 

تاریخ جلسه : 90/10/14 ـ جلسه 44

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] عیون اخبار الرضا، ج1، ص153

[2] غرر الحکم و درر الکلم، ص119

[3] درخشان پرتوی اصول کافی، ج4، ص264

[4] غرر الحکم و درر الکلم، ص49

[5] غرر الحکم و درر الکلم، ص49

[6] غرر الحکم و درر الکلم، ص66

[7] غرر الحکم و درر الکلم، ص198

[8] غرر الحکم و درر الکلم، ص213

[9] غرر الحکم و درر الکلم، ص218

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *