وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ…

«وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ»

 

«و فعل شما (حضرات معصومین) خیر است»

 

در این فراز امام را مخاطب قرار می‌دهیم، خیلی زیبا است این که به شما اجازه داده می‌شود در حضور امام عرض ادب می‌کنیم و همین حضور بهجت و سرور خاصی نصیب انسان می‌کند.

 

فعل معصومین فعل خداست

 

«وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ» به این معناست که لحظه‌ای و ذره‌ای شرّ از سوی حضرات معصومین صادر نمی‌شود و همه افعال آنان کمال محض و وجود کامل است، چون فعل آنان حقیقتاً فعل خدا است فعل آنها نیست.

وقتی گفته می‌شود «وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ» چه فعل قلبی آنان، چه ظاهری آنان ،چه فعل باطن که قلب و سرّ است، چه افعال ظاهریه، همه فعل خداست.

فعل آنان می‌تواند دعا یا نفرین باشد مثلاً امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج البلاغه گاهی از فردی تعریف می‌کنند و گاه فرد دیگری را نفرین می‌کنند. همه این امثال خیر است، یا به کسی خیر کثیر می‌دهند و دیگری را منع می‌کنند. هر دو خیر است.

در این فراز به حضرات معصومین می‌گوییم همه افعال و اعمال و نیات شما الهی است و ذره‌ای غیر خدا در نیات شما راه ندارد.

  • مفسری درباره «وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ» می‌گوید تمام افعال شما مرغوب و مورد رغبت است یعنی اگر می‌خواهیم مکارم اخلاق و اعمال صالح را ببینیم باید به سیره معصوم مراجعه کنیم هرآنچه از آنها دیده می‌شود بهترین است.
  • همه افعال صالح و نیات خالص و کرامات اخلاقی قائم به شما است. حضرات معصومین در مقابل خدای سبحان کمترین اعتراضی ندارند.

به تیغم گر زند دستش نگیرم                            وگر تیرم زند منت پذیرم

 

 

«وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ»

 

«و عادت شما (حضرات معصومین) احسان است»

 

شیوه دائم شما لطف به زیردستان است. این لطف تا جایی ادامه دارد که وجود مقدس امام حسن مجتبی علیه‌السلام به حضرت اباعبدالله علیه‌السلام می‌گویند: قاتل خود را می‌شناسم اما به تو معرفی نمی‌کنم که او را قصاص کنی.

همچنین در جایی دیگر از تاریخ آمده است زمانی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هنگام شهادت در بستر بودند و مردم برای ایشان شیر می‌آوردند سؤال کردند آیا از این شیر به ابن‌ملجم هم داده‌اید؟ و همچنین سفارش کردند اگر من از دنیا رفتم «ضربةٌ بِضربة» فقط یک ضربه شمشیر به او بزنید، گویا احسان طبیعت ثانوی معصوم شده است.

قانون و عادت حضرات معصومین احسان کردن است. لطف و احسان خمیره حضرات معصومین است. هم به دوست احسان می‌کنند و هم به دشمن. در یکی از جنگ‌ها دشمن شمشیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام را طلب کرد و حضرت به ایشان دادند.

 

«وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ»

 

«و خوی شما (حضرات معصومین) کرم است»

 

در خلق و خوی و سرشت شما کرامت نهفته است، مخزن کرم خدا در اختیار شما است. کار شما اکرام است؛ گاهی با رزق، گاهی با علم، گاهی با دعا. اجمالاً بدون آنکه مقدار کرم برای شما کرم می‌کنید. برای کریم مقدار و اندازه مهم نیست. فردی به امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد و گفت: من فقیرم به من کمک کنید حضرت به قنبر گفتند: چهارتا به او بده. قنبر پرسید: درهم یا نقره؟ حضرت فرمودند فرقی ندارد. کریم کسی است که قبل از سؤال عطا می‌کند و مقدار عطا برای او مهم نیست. فقط می‌خواهد عطای او فراوان باشد. این به اندازه خردلی به چشم کریم نمی‌آید و منتی بابت عطا بر فرد نمی‌گذارد و عوضی در مقابل آن طلب نمی‌کند.

 

خاندان کرم

 

خلق و خوی این خانواده کرم است. درباره مرحوم دربندی، یکی از عرفا می‌گویند: او حضرت امام حسین را قسم داد تو را به جان مادرت قسم می‌دهم شمر را شفاعت نکن. او می‌گفت امام حسینی که من می‌شناسم حتی شمر را شفاعت می‌کند. و این از کرامت اوست. همچنین در ثواب زیارت اباعبدالله آمده است کسی که زائر قبر حسین شود ملائکه تا قیامت بر سر قبر حسین دعاگوی او هستند و چهار ماه در خانه او اقامت می‌کنند. این میزان عطا و بخشش به جهت کریمانه بخشیدن اوست. خدای سبحان اسم «کریم» خود را در عالم توسط حضرات معصومین به نمایش گذاشته است.

 

«وَ شَأْنُكُمُ الْحَقُّ و الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ»

 

«شأن شما (حضرات معصومین) حق و صدق و رفق است»

 

«وَ شَأْنُكُمُ الْحَقُّ»

 

شأن و شخصیت و جایگاه شما حق است. هیچ‌کس به غیر از شما این جایگاه را ندارد. فقط شما شما می‌توانستید در این جایگاه قرار بگیرید. شما در امر معرفت مزیّن به حقیقت معرفت شده‌اید، بالاترین جایگاه معرفت را دارید.

 

«وَ الصِّدْقُ»

 

گفتار شما صدق محض است. هرآنچه می‌گویند عمل می‌کنند. حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند:«اگر عارفانه به زیارت من بیایید در چند مرحله به دیدار شما می‌آیم از جمله در قبر…» این کلام صدق است. چه آنکه وعده باشد یا وعید.

 

«وَ الرِّفْقُ»

 

حضرات معصومین بسیار با افراد همراهی می‌کنند. در روایتی آمده است جوانی عصبانی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: تو گفتی کسی زنا کند؟ من می‌خواهم زنا کنم. اصحاب قصد بیرون کردن او را کردند. حضرت فرمودند: کسی به او سخنی نگوید. پیامبر جوان را نزد خود نشاندند و به او فرمودند: مادر داری؟ دوست داری این خلاف را کسی با مادر خودت انجام دهد؟ گفت: نه حضرت فرمودند: خواهر داری؟ خاله و عمه داری؟ و همین طور از او پرسیدند دوست داری با اینها کسی خلاف انجام دهد؟ گفت: نه. حضرت فرمودند: تو با هر کسی که می‌خواهی خلاف انجام دهی خواهر و مادر و عمه و خاله دیگری است تو حاضر نیستی با خواهر و مادر و خاله و عمه خودت کسی این خلاف را انجام دهد چطور حاضر هستی با خواهر و خاله و عمه و مادر و کسی این کار را انجام دهند. این رفق و مدارا کردن است.

ما هرگز چنین مدارایی نداریم. اگر کسی ما را اذیت کند یا با نظر ما مخالفت کند کمتر با او رفق و مدایا پیش می‌گیریم. درحالیکه پیامبر به سهولت و آسانی برای این جوان توضیح دادند.

حضرات معصومین اگر به ما اجازه می‌دهند روزانه سلام‌های متعدد به آنها بدهیم از آن روست که نسبت به ما رفق و مدارا دارند. آنها از میزان آلودگی و گنهکاری ما آگاهند اما همچنان ما را دعوت می‌کنند و جواب سلام‌های روزانه ما را می‌دهند. اگر روزی صد بار بگوییم «السلام علیک یا اباعبدالله»، حضرت جواب ما را خواهند داد.

 

امام، پدر مهربان، برادر تنی …

 

امام رضا علیه‌السلام در معرفی که از امام دارند می‌فرمایند: امام پدری مهربان، برادر تنی و مادر تو است. و در زیارت جامعه می‌آموزیم امام رفیق ماست. یعنی هرکس بخواهد تنها نمی‌ماند. امام او را تحمل می‌کند حتی اگر سیصد بار اشتباه کرده باشد. کارشان مدارا است. در تربیت قدم به قدم و به تدریج همراه فرد می‌شوند. آنان می‌خواهند ما را به کمال برسانند.

  • پیاده‌روی اربعین رفق امام را بر همگان واضح نشان می‌دهد. چقدر امامم هوای زائرین را دارد! این یک نمونه است. حضرات معصومین در کل عمر هوای ما را دارند و مراقب ما هستند.
  • وقتی حضرات معصومین با ما رفیق شوند می‌خواهند با هر بهانه‌ای ما را خوشحال کنند.

 

تاریخ جلسه : 97/7/25

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *