مقدمه
امام سجاد علیه السلام نهایت تشکر را از زائران پدرشان دارد. شاهد بر این مدعا حکایت زیر است: حجاجبنیوسفثقفی فرماندار عبدالملک مروان در عراق، کسی بود که در هنگام دیوارسازی به بنّاها دستور میداد، ملات دیوار را از سادات پر کنند. وی بسیار سنگدل و بر کشتن سادات بسیار حریص بود.
زمانی به کارگزار خود، عبدالملک مروان نامه نوشت: «اگر میخواهی سلطنت و جایگاهت برایت باقی بماند و اجازه دهم در پست خود باقی بمانی باید علیبنالحسین را به قتل برسانی!»
عبدالملک در جواب نامۀ حجاج نوشت: «در کشتن فرزندان عبدالمطلب تجدید نظر کن. این همه بر کشتن سادات حریص نباش. خودم دیدم که آل ابوسفیان که حریص بر کشتن سادات بودند چه عاقبت شومی پیدا کردند و چقدر با کشتن سادات بدبخت شدند؟!»
خبرِ نامۀ عبدالملک به امام سجاد علیهالسلام رسید. عبدالملک اُموی بود و فرد موجهی محسوب نمیشد! اما با حمایت از امام زمانش مورد ملاطفت امام قرار گرفت و حضرت برای او نامه نوشت:«به من خبر رسیده است که در فلان ماه و فلان روز در مورد رعایت حق فرزندان عبدالمطلب، به حجاج نامه نوشتی و توصیهای کردهای، خدا از تو سپاسگزاری کند که اینگونه از ما حمایت کردی!» حضرت نامه را به وسیلۀ غلام خود برای عبدالملک فرستاد.[1]
وجود مقدس امام سجاد علیهالسلام باعث رونق مجلس عزای پدرش میشود و توفیقات معرفتی را بهرۀ زائران میکند و به بیت دل زائران نامه میفرستد که:«لَقَد شَکَر اللّه لَکَ ذلک»«خدای سبحان از شما تشکر کند که مجلس پدرم را رونق دادید!»
***
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ»
«خدایا مرا جز کسانی قرار بده که قابلیت دریافت درود و رحمت و مغفرت تو را داشته باشم.»
درخواست قابلیت دریافت رحمت
زائر در زیارت عاشورا از خداوند درخواست ندارد که خدایا رحمت و مغفرتت را بر من نازل کن. چرا؟ چون در این زیارت نزول درود و رحمت و مغفرت جریان دارد؛ اما مانع دریافت وجود دارد و زائر در زیارت عاشورا درخواست میکند که دریافتکنندۀ خوبی برای مغفرت و رحمت و درود باشد.
معرفت داشتن در مجالس اباعبدالله حال زائر را خوش میکند؛ زیرا با معرفت، قدم قدم و نَفَس نَفَس از خداوند تشکر میکند.
«مِمَّنْ تَنَالُهُ» خدایا! این قابلیت را تو به زائر میرسانی و او هم دریافت میکند؛ پس صرف ارسال به تنهایی نیست؛ بلکه هم ارسال خداوند و هم دریافت زائر مطرح است. زائر میخواهد که خدا بر او درود بفرستد.
صدقه، عامل دریافت رحمت
خدای سبحان میفرماید:
«خُذْ مِنْ أَمْوَلِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِم بِهَا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَوتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[2]
«از اموالشان صدقه (زكات) بگير تا بدين وسيله آنان را (از بخل و دنياپرستى) پاكسازى و رشدشان دهى و بر آنان درود فرست (و دعا كن). زيرا دعاى تو، مايهى آرامش آنان است و خداوند شنوا و داناست.»
صدقه مال را تطهیر میکند، با پرداخت صدقه از صفت بخل جدا میشویم و رشد مییابیم. با دعای پیامبر به کمال خاصی نائل میشویم؛ بنابراین خرج برای امام، انسان را تحت درود و سلام خدا قرار میدهد.
در این فراز زائر از خدای سبحان میخواهد که توانایی خرج کردن برای این خانواده را داشته باشد؛ زیرا خرج کردن، درود و سلام خدا و پیغمبر را بههمراه دارد .خدایا میخواهم رحمتی از ناحیۀ تو به من برسد.
درخواست فردی
نکتۀ حائز اهمیت در این فراز آن است که ضمایر متکلم وحده است؛ یعنی هر کس خودش باید درخواست کند. ظرف وجودی را هر کس خودش باید آماده کند. برای داده های الهی خیلی باید منت کشید.
***
درخواست حفظ سرمایه
«رَحْمَةٌ» رحمت یک وجود خاص است. رحمت چیزی است که در صورت نبود آن، انسان ورشکسته است.
«ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[3]
«سپس شما بعد از اين جريان (كه كوه طور را بالاى سر خود ديديد،) بازهم روىگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود قطعاً از زيانكاران بوديد.»
زائر در زیارت عاشورا حفظ سرمایه را درخواست دارد و میخواهد سرمایۀ عمر، آبرو، دین، سلامتی و ولایت اهل بیت حفظ شود و از خدای سبحان میخواهد هر سرمایهای که به او داده شده، حفظ شود.
آمادگی برای دریافت رحمت
طبق آیات قرآنی همۀ افراد حق ندارند امیدوار به رحمت خدا باشند؛ بلکه اصلاً نمیتوانند امیدوار باشند؛ چون امیدوار به رحمت خدا بودن پیش نیاز و مقدمه لازم دارد.
میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در بحث رجا میفرماید:«اگر کشاورزی بذر و زمینی آماده نکند و شخم نزده و آبیاری نکرده باشد، انتظار برداشت هم نخواهد داشت.»
«إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا وَٱلَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَهَدُوا فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ ٱللَّهِ وَٱللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»[4]
«همانا كسانى كه ايمان آوردهاند و كسانى كه مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد كردهاند، آنها به رحمت پروردگار اميداوار هستند و خدا آمرزنده و مهربان است.»
کسانی که ایمان آوردند، ایمان به علم و قدرت و حکمت خدا دارند. بیتردید ایمان به خداوند باعث هجرت از معصیت و ناامیدی و جهالت میشود؛ یعنی ایمان حرکت بههمراه دارد؛ پس ایمان با فسق در تضاد است؛ زیرا ایمان به خداوند سبحان با انجام واجبات و ترک نواهی ملازم است که نمایانگر محبت و عشق به خداوند است.
مؤمنین آنچه در توان دارند، به میدان میآورند و برای خدا خرج میکنند. دینداری زحمت دارد.
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافری ست رنجیدن
با ایجاد این مقدمات و شرایط، امیدواری به رحمت حق تحقق می یابد.
قانون خداوند برای دریافت رحمت
1-محسن بودن
زائر رحمت میخواهد و خدا هم قانون دریافت رحمت را در قرآن ذکر میکند:
«وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»[5]
«پس از اصلاح زمين، در آن دست به فساد نزنيد و خداوند را با بيم و اميد بخوانيد، قطعاً رحمت خداوند به نيكوكاران نزديك است.»
رحمت خدا حتما به محسنین نزدیک است. محسنین طبق تعلیم پیامبر کسانی هستند که خدا را حاضر و ناظر میبینند.
کاستی گناه و حاضر دیدن خداوند
یکی از عرفا میگوید: مجازات سنگین غیبت صرفاً به علت گناه بودن آن نیست، بلکه غیبت یعنی غایب دیدن خدا. وقتی خدا در زندگی دیده نشود، حجم گناه افزایش مییابد. اما حاضر و ناظر دیدن خدا، خلاف را کم میکند. محسن کسی است که دائماً خدا را شاهد و حاضر و ناظر زندگی میبیند.
زائر در زیارت عاشورا از خدای سبحان رحمت را درخواست میکند و خدای سبحان میفرماید:
رحمت من به محسنین میرسد؛ یعنی وصول به رحمت، قاعده دارد.
2. متقی بودن
«وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ»[6]
«(خداوندا!) براى ما در اين دنيا و در آخرت، خير و نيكى مقرّر كن كه ما به سوى تو رهنمون و بازگشت كردهايم. (خداوند) فرمود: عذابم را به هر كس كه بخواهم (و مستحقّ باشد) مىرسانم، و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است، پس بهزودى آن (رحمتم) را براى كسانى كه تقوا دارند و زكات مىدهند و آنان كه به آيات ما ايمان مىآورند، مقرّر مىدارم.»
زائر در خواست دارد جزو افرادی باشد که رحمت به آنها اختصاص یافته است؛ کسانی که در همه جای زندگی، اعم از خوشی و ناخوشی فقط خدا را میبینند؛ یعنی وجودی حقانی که هر روز مشمول این رحمت شود.
دریافت رحمت و نورانی شدن
«وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيها خالِدُونَ«[7]
«و امّا آنان كه روسفيد شدند، غرق در رحمت خدا شده و در آن جاودانهاند. »
قرار گرفتن در رحمت خداوند روی انسان را سپید میکند و نورانیتی مییابد که به هیچ طریقی قابلیت مخفی شدن نیست.
مؤمن بین پنج نور در حرکت است:«الْمُؤْمِنُ يَتَقَلَّبُ فِي خَمْسَةٍ مِنَ اَلنُّورِ مَدْخَلُهُ نُورٌ وَ مَخْرَجُهُ نُورٌ وَ عِلْمُهُ نُورٌ وَ كَلاَمُهُ نُورٌ وَ مَنْظَرُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلَى اَلنُّورِ»[8]«مؤمن در پنج نور ميچرخد ورودش نور، خروجش نور، دانشش نور، سخنش نور و ديدگاهش در رستاخيز بسوى نور است.»
یادگیری علمی مؤمن نور است؛ زیرا علم، تاریکی جهل را مرتفع میکند و توفیق بندگی بیشتر به مؤمن داده میشود. گفتار مؤمن نور است. جایگاه مؤمن نیز در قیامت بهسوی اقامتگاه نور است و در ظلمات باقی نمیماند. مؤمن در نور زندگی میکند که همان روسپیدی است.
درخواست رحمت، روسپیدی در دنیا و آخرت را بههمراه دارد. زائر این رحمت و رو سپیدی را از خداوند درخواست دارد.
تاریخ جلسه: 1397/7/12 – جلسه چهاردهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . بحارالانوار، ج 46، ص 28.
[2] . سوره توبه، آیه 103
[3] . سوره بقره، آیه 64
[4] . سوره بقره، آیه 218
[5] . سوره اعراف، آیه 56
[6] . سوره اعراف، ایه 156
[7] . سوره آل عمران، آیه 107
[8] . بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۳