معرفةالامام انسان را در خدمت امام قرار میدهد
امام صادق علیهالسلام به فضیل میفرمایند:
«یا فُضَیلُ اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَكَ لَمْ یضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یقُومَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِی عَسْكَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ قَالَ وَ قَالَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص»[1]
«ای فضیل! امام خود را بشناس. پس زمانی كه امامت را بشناسی تعجیل یا تأخیر در ظهور به تو آسیبی نمیرساند، و كسی كه امام زمانش را شناخت و قبل از قیام حضرت ولی عصر از دنیا رفت مثل كسی است كه در سپاه او نشسته است. »
بودن در سپاه امام زمان عجّلاللهفرجه كنایه از این است كه فرد در جایگاه مناسب خودش قرار دارد. گویا معرفةالامام در دوره غیبت، انسان را در خدمت ولیعصر عجّلاللهفرجه قرار میدهد و میتواند همچون سربازی كه در سپاه حضرت است به یاری و نصرتش بشتابد.
امام صادق علیه السلام در ادامه میفرمایند:
«كسی كه امامش را شناخت بلكه مقامش از این هم بالاتر است و به منزله كسی است كه تحت لوای امام زمان عجّلاللهفرجه قرار دارد (زیر پرچم امام بودن حاكی از این است كه انسان تحت سیطره ولی عصر عجّلاللهفرجه قرار میگیرد و با نزدیكی به امامش از توانی خاص برخوردار میشود.) و برخی از یارانش به منزله كسانی هستند كه در كنار رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله به شهادت رسیدهاند.»
طبق فرمایش امام صادق علیهالسلام اگر معرفت نسبت به امام زمان عجّلاللهفرجه شناختی حقیقی و صحیح باشد، آنقدر در زندگی انسان تأثیر گذار است كه فرد از آسیب دشمنان در امان مانده و در مسیر خدمت به امام مقرب و قدرتمند میشود و به مقام كسانی كه در محضر پیامبر صلّ الله علیه و آله و سلّم شهید شدهاند دست مییابد.
معرفةالامام رزق بینظیری است كه موجب تحولات خاص در زندگی ما میشود. باید قدر این معرفت را بدانیم و به جهت برخورداری از آن، خدای منان را شاكر باشیم.
ملک در زمان ظهور
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ، یأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسَّلَامِ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْجُلُوسِ مَعَهُمْ فِی مَجَالِسِهِمْ، فَإِذَا أَرَادَ وَاحِدُ حَاجَةً أَرْسَلَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْضِالْمَلَائِكَةِ أَنْ یحْمِلَهُ، فَیحْمِلُهُ الْمَلَكُ حَتَّى یأْتِی الْقَائِمَ، فَیقْضِی حَاجَتَهُ، ثُمَّ یرُدَّهُ. وَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ مَنْ یسِیرُ فِی السَّحَابِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یطِیرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یمْشِی مَعَ الْمَلَائِكَةِ مَشْیاً وَ مِنْهُمْ مَنْ یسْبِقُ الْمَلَائِكَةَ وَ مِنْهُمْ مَنْ تَتَحَاكَمُ الْمَلَائِكَةُ إِلَیهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یصَیرُهُ الْقَائِمُ قَاضِیاً بَینَ مِائَةِ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ.»[2]
«هنگامی كه قائم آل محمّد عجّلاللهفرجه ظهور میكند خدای سبحان به ملائك دستور میدهد به مؤمنین سلام كنند و در مجالس آنها بنشیند. پس هر زمان مؤمنی نیازی دارد، حضرت قائم عجّلاللهفرجه ملكی برایش میفرستد كه او را حمل كرده و خدمت امام عجّلاللهفرجه ببرد تا نیازش را به امام عجّلاللهفرجه عرضه كند و سپس او را بر میگرداند.
بعضی از مؤمنین در ابرها سیر میكنند، گروهی از آنها با ملك پرواز و طیران دارند، بعضی از مومنین با فرشتگان همراه هستند و بعضی دیگر از ملائك سبقت میگیرند. برخی از مومنین در مقامی هستند كه فرشتگان از آنها نظر خواهی میكنند.
مؤمنین نزد خدا از ملائك بالاترند و بعضی از آنها از جانب حضرت قائم عجّلاللهفرجه منصوب میشوند تا بین صد هزار فرشته قضاوت كنند.»
«الْجُلُوسِ مَعَهُمْ فِی مَجَالِسِهِمْ» : حضور ملك در محافل مؤمنین بیانگر نورانی بودن مجالس آنهاست. مومنین آنقدر روابط سالم و پر از مهری دارند كه مجالسشان مورد رغبت ملائكه است.
«یحْمِلُهُ الْمَلَكُ»: اینكه ملك محمل و مركب مؤمن میشود، نشان از این است كه به او خدمات رسانی خاص دارد.
«یطِیرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ»: ملائك قدرت و سرعت سیری را دارند كه از حد تصور ما خارج است. اینكه حضرت عزرائیل میتواند در یك لحظه در مكانهای متفاوت باشد و روح انسانهای متعددی را قبض كند نشان از این حقیقت است كه سرعت سیر او بیش از سرعت سیر نور است.
در زمان ظهور، مومن سرعتی فوق سرعت نور دارد كه میتواند با ملك هم پرواز شود.
«تَتَحَاكَمُ الْمَلَائِكَةُ إِلَیهِ»: جنس ملك از نور است، از عقل است، و در وجود ملك ذرهای هوی راه ندارد. در زمان ظهور آنچنان عقلانیت بر وجود مومن حاكم میشود كه ملائك از او نظر خواهی میكنند.
ظهور فردی و اجتماعی
آیت الله الهی طباطبائی میفرمایند: «حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه دو ظهور دارند:
1-فردی
2-اجتماعی
اگر ظهور فردی در قلوب ما صورت گیرد ملكوتی میشویم و افقمان از افق ملك برتر میشود. خوبان زمان ما، اولیاء و علما اینگونه هستند. وقتی عالمی نماز باران میخواند و با نماز او باران میبارد، گویا به طیفی از ملك دستور میدهد باران ببارند. یقیناً در این فرمان ذرهای هوی و هوس راه ندارد. عقلانیت محض است كه اطاعت ملائك موكل باران را به دنبال دارد.
با ظهور حضرت در زندگی ما آنقدر افق وجودیمان متعالی میشود كه قدر و قیمتی برتر از ملك نصیبمان میگردد.
زمانی كه ملائك در مجالس مؤمنین حاضر میشوند و در خدمتشان قرار میگیرند حتی از آنها نظر میخواهند و قضاوت در امورشان به مومنین واگذار میشود، این امر حاکی از آن است كه با ظهور امام زمان عجّلاللهفرجه در زندگی انسان، افراد آنقدر نورانی میشوند كه میتوانند به راحتی با موجودات ملكوتی كه نور محض هستند ارتباط برقرار كرده و حتی از خدمات آنها بهرهمند شوند.
کثرت ارتباط با صاحب الزمان عجّلاللهفرجه بر قابلیت های مؤمن میافزاید
«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (عَلَیهِالسَّلَامُ) اسْتَنْزَلَ الْمُؤْمِنُ الطَّیرَ مِنَ الْهَوَاءِ، فَیذْبَحُهُ، فَیشْوِیهِ، وَ یأْكُلُ لَحْمَهُ، وَ لَا یكْسِرُ عَظْمَهُ، ثُمَّ یقُولُ لَهُ: احْی بِإِذْنِ اللَّهِ. فَیحْیا وَ یطِیرُ؛ وَ كَذَلِكَ الظِّبَاءُ مِنَ الصَّحَارِی. وَ یكُونُ ضَوْءُ الْبِلَادِ نُورَهُ ، وَ لَا یحْتَاجُونَ إِلَى شَمْسٍ وَ لَا قَمَرٍ، وَ لَا یكُونُ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا»[3]
«زمانی كه قائم عجّلاللهفرجه قیام میكند (در زمان ظهور)، مؤمن از پرندهای كه در حال پرواز است میخواهد كه پایین بیاید، سپس او را میكشد، بریان میكند و گوشتش را میخورد و استخوانش را نمیشكند. سپس به او میگوید: به اذن خدا زنده شو، پرنده زنده میشود و پرواز میكند و در مورد آهوی بیابان نیز همین گونه است و ر%