تفسیر آیه 27 سوره مائده

قرآن در آیه  27 سوره مائده می‌فرماید:

 

«وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»

 

«و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آن‌ها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب(به پروردگار) انجام دادند؛ امّا از یكى پذیرفته شد، و از دیگرى پذیرفته نشد؛ (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر دیگر) گفت: «(من چه گناهى دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران مى‏‌پذیرد! »

 

«وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ»

 

اولین داستان زندگی دنیایی انسان

 

قرآن در این چند آیه‌ی اخیر (خبر از قصه‌ی پسران آدم می‌گوید) از قصه‌ی خیر و شر، قصه‌ی نیك و بد، قصه‌ی زشت و زیبا، قصه‌ی جاودان و فانی، قصه‌ی خدا پسندانه و شیطان پسندانه، قصه‌ی نفس و قصه‌ی روح می‌گوید. داستان فرزندان آدم، به عبارتی قصه‌ی زندگی بشر است. یعنی اولین قصه‌ی زندگی دنیایی انسان از دو فرزند آدم آغاز شده است؛ هر چند كه قبل از این حكایت، حكایت خود آدم در سرنوشت بشر رقم خورده است اما داستان آدم از بهشت آغاز شد نه از دنیا.

قرآن به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم می‌گوید: ای پیامبر تو «تلاوت كن»؛ تلاوت كردن به معنای پشت سر هم خواندن است. شاید خدا با به كار بردن این فعل به پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم متذكر شده كه كل قصه‌ی فرزندان آدم را برای شنوندگان نقل كن تا هر كس از شنیدن این حدیث، خیر و شر حدیث زندگی خود را بیابد. حكایت این داستان چنین است كه دو برادر باید قربانی به نزد خدای سبحان می‌بردند؛  در جایگاه انجام فعل این دو یكسان بودند اما در نحوه‌ی انجام متفاوت شدند و عملكردشان هیچ شباهتی به یكدیگر نداشت. قرآن درباره‌ی نحوه‌ی انجام عمل آن‌ها می‌گوید این فعل از یكی پذیرفته می‌شود و از دیگری مردود می‌گردد.

یك فعل یكسان از دو نفر صادر شده است، اما چون تنها در ظاهر با یكدیگر مشترك‌اند و در كنه و حقیقت با یكدیگر متضادند نتیجه‌ی معكوس در پی دارد. یكی مورد تأیید حضرت حق واقع می‌شود و دیگری نه تنها مورد پذیرش نیست بلكه موجب ذلت فرد می‌گردد.

 

«إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»

 

حسادت ، عامل ذلت انسان

 

ارتباط این آیات با آیات قبل، یعنی داستان بنی اسرائیل شاید از آن رو است كه بسیاری از خلاف كاری‌های انسان ریشه در حسادت دارد. و خداوند در این آیات سرانجام ناگوار و مرگبار حسد را گوشزد می‌كند. حسادت نوعی رذیله‌ی اخلاقی است چون خودنمایی كند و شعله بكشد به یقین تباهی و نابودی در پی دارد.

حضرت امام خمینی رحمة‌الله‌علیه، در كتاب چهل حدیث در حدیث پنجم می‌گوید: حسد، اسباب فراوانی دارد كه مهم‌ترین آن اسباب دیدن نفس خویش است.

 

اسباب حسد

 

حضرت امام اسباب حسد را در هفت چیز ذكر كرده‌اند؛ (چون این بحث در اربعین حدیث به‌طور مفصل آمده است، فقط به ذكر موارد بسنده می‌كنیم).

  • عداوت (دشمنی)
  • تعزز (به آن معناست كه حاسد گمان می‌كند محسود نسبت به نعمتی كه خودش دارد، بر او فخر فروشی دارد؛ همین امر باعث می‌شود كه حسود قصد نابودی و زوال آن نعمت را داشته باشد.)
  • كبر
  • تعجب (اینكه حاسد تعجب می‌‌كند چگونه این نعمت در دست محسود است)
  • خوف
  • حب ریاست
  • خبث طینت

در داستان برادران یوسف اگر واقع نگر باشیم خواهیم گفت گویا همه‌ی ریشه‌های حسد در وجود قابیل ریشه دوانده بود. پرداختن به این حكایت به طور مفصل، ما را از بحث اصلی منحرف می‌كند. تنها متذكر می‌شویم به یقین قابیل گرفتار كبر و تعجب و خبث طینت بوده است. این داستان اگر بدون هیچ توضیحی بر ما خوانده شود هر سخن‌دانی خواهد گفت چیزی به غیر از كبر و خود خواهی و خبث طینت نمیتواند پایان تلخ این قصه را رقم بزند. قابیل چنان گرفتار این رذایل اخلاقی بوده كه از اصل ماجرا و حقیقت آن غافل مانده بود، و همین غفلت باعث شد كه سرنوشت خویش را به گونه‌ای رقم بزند كه تاریخ همیشه او را به عنوان آغازگر شر در جامعه‌ی انسانی به یاد آورد.

 

حسادت، از اولین گام‌های شیطان

 

قبل از آنكه آیه را ادامه دهیم در همین قسمت به پیام آن نگاهی داشته باشیم، گفتیم كه هر آیه بر دل تك تك افراد نازل شده است. قلب حرم الله است و در این حرم كتاب خدا موجود است، اما آیا این كتاب مورد استفاده قرار می‌گیرد یا نه، امری است كه به هر یك از افراد بستگی دارد.

حسادت، از اولین گام‌های شیطان است كه چون در فرزندان آدم ثمر بخشید. به تحقیق، شیطان از آن به عنوان حربه‌ای قوی و محكم استفاده كرد. هر جا سخنی از انسانیت و ایثار و انفاق و سایر حسنات اخلاقی به میان می‌آید شیطان پای حسادت را محكم‌تر بر می‌دارد، زیرا اگر این شعله در دل افراد بر پاشود قطعاً سایر افراد از سوز و حرارت و در انتها از خاكسترش در امان نخواهد بود. حاسد هم خود را می‌سوزاند و هم با این كار دیگران را به آتش می‌كشد.

اگر دعای اولیای الهی، در حق هر یك از ما به اجابت نرسد، به یقین گرفتار انواع حسادت خواهیم شد؛ كه به گفته‌ی قرآن، گاه به برادركشی ختم می‌شود. شما قطعاً خواهید گفت ما امر برادر كشی را امری نامطلوب می‌دانیم و هیچ‌گاه به چنین كار خبیثی به لطف حضرت حق دست نمی‌زنیم، ولی ما در جواب خواهیم گفت: پیام آیه دوری كردن از قتل جسمانی نیست بلكه چه بسیار روح‌هایی كه با حسادت دیگران می‌میرند و چراغ فعالیت‌های زندگیشان بواسطه‌ی دیگران خاموش می‌شود. اگر ما ناخواسته تحمل توانائی‌های اطرافیانمان را نداشته باشیم سخنانی كه ریشه در حسد دارد سبب می‌گردد تا نه تنها دیگران را، در توانائی‌هایشان یاری نكنیم؛ بلكه گاه به قتل نفس آن‌ها كمك می‌كنیم. جریان فرزندان آدم از عبرت انگیزترین داستان‌های قرآن است. این كتاب آسمانی سرشار از نكته‌های آموزنده و لطیف و گاه دردناك است این داستان از عبرت‌های دردناك الهی جدا نیست.

 

نسب خانوادگی، كسی را از رذایل اخلاقی در امان نگه نمی‌دارد

 

آنچه قرآن از آن سخن می‌گوید حكایت پیامبر زادگان است، اما آتش حسد چنان سوزنده است كه پسر پیامبر و غیر آن نمی‌شناسد. هر كس مهار نفس خویش را رها سازد به یقین گرفتار رذیله‌ی اخلاقی می‌شود. پسر پیامبر بودن نقشی در زمینه رذیله‌ی اخلاقی ندارد. شاید این داستان از آن رو است كه خداوند سبحان بر بشر متذكر می‌شود كه در هیچ حالی از شر شیطان نفس در امان نباشید، اصل و نسب‌های خانوادگی هیچ كس را از رذایل اخلاقی در امان نگه نمی‌دارد.

شاید ظاهر آیه چنان است كه گروهی گمان می‌كنند پیامی برای ما ندارد اما خداوند سبحان عبارت «نبأ» را در این جا به كار می‌برد. علامه طباطبائی می‌گوید: نبأ، خبری است كه فایده و نفعی داشته باشد. «ای پیامبر‌، تو تلاوت كن خبر آدم را به راستی كه این خبر نفعی برای شنوندگان دارد.»

قرآن در ابتدای آیه می‌فرماید: «نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ» به كار بردن كلمه‌ی بالحق نشانگر این است كه این داستان را آنگونه كه هست بر مردم بخوان.

 

پذیرش عمل فقط از متقین

 

قسمت عبرت انگیز آیه از اینجا شروع می‌شود؛ «إِذْ قَرَّبا قُرْباناً، هنگامی كه آن دو مایه‌ی تقرب خویش را پیش آوردند». این دو برادر تا اینجا با هم جلو آمدند،  از این رو قرآن آن دو را كنار یكدیگر قرار می‌دهد و فعل را به شكل مثنی (قربا) به كار می‌برد. اما چون مایه‌های تقربشان با یكدیگر فرق می‌كرد بعد از این جریان مسیر زندگیشان تغییر كرد، یكی به راه حق رفت و دیگری باطل را برگزید، یكی خدا را انتخاب كرد كرد و دیگری گرفتار وسوسه‌های شیطانی شد. قرآن می‌گوید: «فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما، پس یكی از آن دو پذیرفته شد»، آن كس كه خواست خدا را بر خواست خویش ترجیح دهد، خداوند به پاس انتخاب نیكویی او قربانی‌اش را پذیرفت و آن كس كه رضایت نفس خود را بر نظر حق ترجیح داد، خداوند قربانیش را نپذیرفت «وَ لَمْ یتَقَبَّلْ».

شیطان به محض آنكه دریابد انسان رضایت خود را بر خواست حضرت حق ترجیح داده است قدم خویش را برای انحراف و گمراهی بشر محكم‌تر می‌كند «قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ». او می‌داند همیشه اولین قدم‌ها سخت‌ترین گام‌ها است، اگر كسی در حق و در باطل اولین گام را بردارد ادامه دادن این دو راه بر او راحت‌تر می‌شود؛ و این امری است كه شیطان به خوبی بر آن واقف است.

چون قابیل گام اول را برداشت شیطان چنان در آن نفوذ كرد كه تمام حسادت خویش را به یكباره برای هابیل به تصویر كشید، و پایان تلخ تصمیم خود را بر زبان راند که به تحقیق تو را خواهم كشت. آنگاه كه باطل در مقابل حق قیام می‌كند تمام توان خویش را برای نابودی حق علم می‌كند شاید كه بتواند به هدف خود دست یابد. اما خداوند سبحان در پایان آیه می‌گوید: «إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ ، به تحقیق خدا از متقین می‌پذیرد.»

 

حمایت تامه خداوند از حق‌جویان

 

وقتی در ابتدای آیه خداوند عبارت نبأ را به كار می‌برد، از این رو است كه در پایان این آیه تمام حق و باطل رو در روی هم ایستاده‌اند. بعد از آنكه قابیل شیطان را وسوسه می‌كند، خداوند هابیل را در مقابل وسوسه‌های شیطان حفظ می‌كند.

حضرت حق با آوردن لفظ الله به همه‌ی حق‌جویان، یادآوری می‌كند خدا با همه‌ی خدایی خویش، شما را حمایت خواهد كرد. خداوند سبحان می‌توانست در این جا از نام قابل خویش استفاده كند اما حضرت حق،  نام الله را برای پذیرش انفاق و نیكی‌های انسان به كار می‌برد.

 

پیام‌های آیه

 

  • ای انسان، داستان‌های قرآن خبرهای بزرگی و تجربه‌های وسیعی برای تصمیم گیری شماست آن را بشنوید و از آن پند بگیرید.
  • َتمام افراد بشر از این دو دسته (حق و باطل) جدا نیستند یا بر حق‌اند و رضای خدا را بر رضای خویش ترجیح می‌دهند؛ و یا بر باطل‌اند و رضایت خویش را بر رضای خدا، بر می‌گزینند.
  • اگر در پی رضایت حضرت حق هستید نیت‌های خویش را از آفات در امان نگه دارید چنانچه نیت‌هایتان بیمار شود خدمات و كارهای مثبت شما ماندگار نخواهد بود و هیچ سودی برای شما در پی نخواهد داشت.
  • «فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما» به خودتان اجازه بدهید تا یكی از آن دو نفری باشید كه در نزد خدا عزیز باقی می‌ماند این ماندگاری امر سختی نیست نگاهی به نیات خویش داشته باشید.
  • «لَأَقْتُلَنَّكَ» اگر اولین گام را برای همراهی شیطان برداشتید از سایر گام‌ها در امان نیستید، به یقین او شما را تا آخر با خود خواهد برد.
  • برادر كشی (نفس كشی)، اولین هدف شیطان است اگر با او همراه شوید در این هدف یاریش كرده‌اید.
  • هیچ کس از مکر شیطان برای كشتن نفس دیگران در امان نیست، زیرا قابیل پیامبرزاده بود و دست به قتل نفس زد.

 

تاریخ جلسه: 89/7/10  ـ جلسه 28

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *