شهید عباس بابایی

 تواضع و فروتنی

 

شهید بابائی نمود واقعی تواضع بود.

سرهنگ عطایی، یکی از یاران هـمرزم شهید بابائی، درباره تـواضـع و فـروتـنی او چنین می‌گوید:

«شــهید بابایی، مسلمانی بسیار مـتواضع و بدون تکبّر بود. بارها دیده می‌شد که به کارگران ساده پایگاه، مثل باغبان ها، نظافت‌چی‌ها و… کمک می‌کرد. او در آن زمانی هم که فـرمانده پایگاه بود، در روزهای عـاشورا و ایام سـوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف‌های عزاداران حسینی حرکت می‌کرد و به نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی می‌پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شـاگردان بسیار خوبی تربیت و به جــامعه نیروهای هوایی کشور تقدیم کند.»

 ساده زیستی

 

زندگی شخصی شهید بابائی سرشار از ساده‌زیستی و دوری از تجملات بود.

حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی نقل می‌کند؛ «…چیزی را كه من در ایشان نیافتم، ‌علاقه، ‌توجه و فریفتگی به مادیات و زرق و برق دنیا بود. زندگی بسیار ساده‌ای داشت. بارها به من می‌گفت كه هیچ وقت خمس بدهكار نمی‌شود و اصلاً مهلت نمی‌دهد، خمسی به گردنش بیفتد و سرماه از حقوقش به اندازه مخارجش بر می‌دارد و بقیه را می‌دهد در راه خدا.»

مادر شهید در خصوص ساده زیستی و زندگی بی‌تکلف او نقل می‌کند؛ «وقتی که لباس‌هایش چرک می‌شد، بی‌آنکه کسی بداند، خودش می‌شست و به تن می‌کرد. عباس هیچ گاه کفش مناسبی نمی‌پوشید و بیشتر وقت‌ها پوتین به پا می‌کرد. عقیده داشت که پوتین محکم است و دیرتر از کفش‌های دیگر پاره می‌شود و آن قدر آن را می‌پوشید تا کف نما می‌شد. به خاطر می‌آورم روزی نام او را در لیست دانش آموزان بی‌بضاعت نوشته بودند. دایی عباس، که ناظم همان مدرسه بود. از این مساله خیلی ناراحت شد و به منزل ما آمد. از ما خواست تا به ظاهر و لباس عباس بیشتر رسیدگی کنیم تا آبروی خانواده حفظ شود. من از سخنان برادرم متاثر شدم. کمد لباس‌های عباس را به او نشان دادم و گفتم: نگاه کن. ببین ما برایش همه چیز خریده‌ایم؛ اما خودش از آنها استفاده نمی‌کند. وقتی هم از او می‌پرسم که چرا لباس نو نمی‌پوشی؟ می‌گوید: در مدرسه شاگردانی هستند که وضع مالی خوبی ندارند. من نمی‌خواهم با پوشیدن این لباس‌ها به آنان فخر فروشی کنم.

 

تصمیم‌گیری صحیح و مناسب در شرایط مختلف

 

 شهید بابائی را می‌توان یک «متخصصِ متعهد» دانست؛ زیرا همواره تلاش داشت بهترین تصمیمات را در فعالیت‌های خود داشته باشد و اگر متوجه می‌شد که در تصمیم‌گیری دچار اشتباه شده است، نظرات دیگران را می‌پذیرفت؛ زیرا هدفش موفقیت در ماموریت‌های محوّل شده بود.

سرتيپ خلبان سيروس باهری، همرزم شهيد عباس بابايی و مدير عامل شركت پشتيبانی و نوسازی بالگردهای ايران در این خصوص اشاره می‌کند؛ «در تصميم گيری‌ها خيلی خونسرد و اهل بررسی بود. اجازه می‌داد آدم‌ها ديدگاه‌های مختلف يك موضوع را بررسی كنند، بعد هم كه به ايشان می‌گفتند خيلی رازدار بود و فاش نمی‌كرد، صبور بود و به موقع تصميم می‌گرفت، پای آن هم می‌ايستاد مگر اين كه راه بهتری توصيه می‌شد. اين برايش كسر شان نبود كه از نظرش برگردد و يك تصميم ديگری بگيرد.»

 

 روحیه نظم و انضباط

 

حسین رضایی نقل می‌کند: «همیشه یک انضباط در رفتار، کردار و عملکردش وجود داشت، یعنی اصلاً بی‌نظمی نداشت و مـعتقد بود، هر مدیری باید این روش را داشته باشد. من با اینکه با مدیران زیادی در طـول دوران کاری خود در ارتباط بودم، اما انضباط کاری این مرد خیلی عـجیب بود، حتی در نوشتن اینکه چه کـارهایی را بکند و چه برنامه‌ریزی را انجام دهد هم دقت می‌کرد و من این را دائـم می‌دیدم….اگر چـیزی را می‌گفت، خـودش هم به آن عمـل می‌کرد. مثلاً اگر به نیروهایش می‌گفت که نظم و برنامه‌ریزی داشته باشند و یا موضوعی دیگر را پیگیری کنند خودش قبلاً این کارها را کرده بود.»

 

 

موسسه علمیه السلطان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *