خداوند در آیه 9 سوره مبارکه انعام میفرماید:
«وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ»
«و اگر او را فرشتهای قرارمیدادیم، حتماً وی را بصورت انسانی درمیآوردیم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه میساختیم؛همانطور که آنها کار را بر دیگران مشتبه میسازند!»
در آیه سابق خواندیم: «لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ» «(از بهانههای آنها این بود که) گفتند: «چرا فرشتهای بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوی خدا همراهی کند؟!)»
ضمیر (علیه) را در بعضی تفاسیر این گونه مطرح كردهاند: «أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ» چون قرآن را بشر آورده و ملک نیاورده است علاوه بر اینکه چرا بر پیامبر ملائکه نازل نمیشود؟ چرا قرآن را بشر آورده است؟
در هر دو حالت و هر دو سوال، قرآن میفرماید: چه اینکه ما پیامبر شما را ملک قرار میدادیم و چه ملک را هنگام نزول قابل رويت میکردیم، آن ملک که دیگر ملک نمیشد. زیرا اگر میخواستیم ملک را در حالت مادی به چشم شما بیاوریم حتماً به صورت رجل به چشم شما میآوردیم، به صورت یک رجلی مثل خود شما.
«وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ» حتماً میپوشاندیم بر آنان آنچه را که آنان بر خود میپوشاندند. یعنی آن چیزی که برای آنها پوشیده بود همچنان پوشیده میماند ولو اینکه ما به این بهانه آنها جواب میدادیم.
بعنوان مثال فردی میگوید: من به مکه بروم اصلاح میشوم ولی تا مکه نرفتهام میخواهم این خلافکاریها را ادامه بدهم. پاسخ میدهيم: مکه که برای آدم کار جدیدی انجام نمیدهد، مکه ادامهی همین جاست. در مکه فقط یک دوری در طواف زده و برگشته است.
خدای سبحان در این آیه همین را میگوید: و لو اینکه ملک را به اینها نشان میدادیم اما چون باید به صورت رجل نشانش میدادیم نه به صورت ملک باز هم آن نکات مبهم برای آنها مبهم باقی میماند.
موجودی خود را ببنید و از آن بهترین بهره را ببرید
از طرفی اين قضیه و شبهه برای ما متدينين هم پيش میآيد؛ ما در طول عمر خود چقدر از طرف حضرات معصومین كرامت ديدهايم اما خیلی وقتها میگوئیم: آقا این کار را انجام بدهید یقین میکنم که شما فلانی هستید، آن کار را انجام میدهند باز هم من همان آدم قبلی هستم آدمی معترض، شکاک و اهل تردید.
به عبارت دیگر خیلی وقتها دنبال چیز دیگری نگردید همین موجودی خود را در نظر بگیرید؛ موجودی شما یک پیامبری است که بشر است. از موجودیتان استفاده کنید منتظر نباشید که اگر مثلا صفحه ٥ را ببينيد قبولش کنید خدای سبحان میفرماید: ما خیلی وقتها برای شما خیلی کارها میکنیم ولی شما باز هم سر جای اولتان هستید.
به جای بهانهگیری موانع را دفع کنید
«وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ» باز هم میپوشاندیم برای آنها آنچه را خودشان میپوشاندند. یعنی اینکه به جای بهانهگیری، پرده را کنار بزنیم. به جای اینکه بگوئیم اگر فلانی بود من قبول داشتم، موانع را دفع کنیم تا ما رفع مانع نکردیم هر چقدر هم که خدا رفع مانع کند، نورانیت برای ما ایجاد نمیشود.
نکتهایی که مرحوم ابن عربی ذکر میکند این است: اگر ما پیامبر را برای شما ملک قرار میدادیم. «وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا» باز هم عالم ماده عالمی است که همه چیز باید در آن تجسد باشد یعنی همه چیز باید جسد و جسمانیت داشته باشد. شما چیزی که در این عالم جسمانیّت نداشته باشد ملاحظه نمیکنید پس ما بايد برای پیامبرتان جسدی قرار میدادیم که شما ببینید و اگر جسد برایش قرار نمیدادیم مجددا روز از نو روزی از نو و مشكل و شبهه باقی میماند.
آیهی بعد ما را راحت میکند که کاری نداشته باشيد که حرف حق شما را کسی قبول بکند یا نکند فکر نکنید ما باید بگونهايی باشیم که همه ما را قبول داشته باشند خير یک اکثریتی هم میتوانند ما را قبول نداشته باشند.
تاریخ جلسه؛ 1382.8.3 ـ ادامه جلسه 4
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
قسمت 19