خداوند سبحان در آیه 10 سوره انعام میفرماید:
«وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ یسْتَهْزِئُونَ»
«(با این حال، نگران نباش!) جمعی از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره میکردند، دامانشان را میگرفت؛ (و عذاب الهی بر آنها فرود آمد)»
تأكید (حتماً حتماً) به این دلیل است كه لامش لام تحقیق است و «قد» هم كه بر سر فعل مضارع بیاید لام تحقیق و تأکید میشود.
«حاق»
- به معنی عاد، عود و برگشت است.
- معنای دیگر حاق، در زبان عرب به معنای اَحاطَ است به جهت استهزائی كه كردند، آثار سوء استهزاء محیط و اطراف آنها را گرفت.
فکر اشتباه
«وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ» اگر شما یک حرف حق را در خانواده زدید و باعث شد شما را اذیت و مسخره کنند، فکر نکنید فقط شما هستید، خیر در تمام دورانها این شیوه حاکم بوده است و خیلی از انسانهایی که حرف درستی میزدند یا رسالتی را ابلاغ میکردند افراد قبولشان نداشتند، البته نگران نباشید استهزاء کنندهگان، آثارِ سوءِ استهزاءِ خود را در همین دنیا میبینند.
همان طور که در آیه قبل مطرح شد این آیه خیال ما را راحت میکند که کاری نداشته باشید که حرف حق شما را کسی قبول میکند یا نمیکند، فکر نکنید ما باید بگونهایی باشیم که همه ما را قبول داشته باشند خیر یک اکثریتی هم میتوانند ما را قبول نداشته باشند.
انکار اهل حق، ممنوع
«فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ مِنْهُم» حضرت امام (ره) میفرمودند: در مورد بعضی از اهل حق، ما اجازه نداریم انکارشان كنیم. گاهی یک اهل حقّی به نظر شما خیلی اهل حق نیست! همین که در دلم تردید کردم بلاهای مختلف بر من نازل میشود كه نمیدانم علت آن بلا و مشكلات زندگی چیست ولو اینکه هیچ عکسالعملی هم نشان ندادهام. خیلی از اینها بر میگردد به اینکه یک آدم درستی را قبول نکردم و نسبت به حقانیتاش تردید داشتم.
«كَانُواْ بِهِ یسْتَهْزِئُونَ» ماضی استمراری است؛ یعنی شیوهی دائم آنها استهزاء است، نه اینكه یكی دوباری این كار را كرده باشند، پس در طول تاریخ یک دستهایی کارشان این است که شرایع آسمانی، کتب و احکام الهی را استهزاء میکنند. این استهزاء کنندهگان باید بفهمند «حَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ» عقوبتشان میكنیم، همین جا عذاب دور آنها را میگیرد و احاطه میکند و راه فراری ندارند. در عین اینکه در قیامت هم داستان همین است.
استهزاء قولی و فعلی
شما میگوئید ما که جزء استهزاء کنندهگان شریعت نیستیم اما پاسخ میدهند: یک قول این است که شما هر حکم شرعی را قبول نکنید، شریعت را استهزاءکردهاید! خیلی حرف عجیبی است، هر حکم شریعت را که اکرام و متابعت نکنید و اجراءِ موفق نداشته باشید در واقع آن را به مسخره گرفتهاید.
استهزاء هم قولی است و هم عملی. امکان دارد من قولی استهزاء نکنم اما با درست اجرا نکردنِ احکام شریعت، عملاً آن را به مسخره بگیرم وقتی اجرا درست نباشد استهزاء است. «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ» نسل گذشته هم این گونه بودند که احکام شریعت را درست اجرا نمیکردند و نمیفهمیدند تمام بلاهایی که سرشان میآمد و همین جا در زندگی مادیشان هر گرفتاری پیش میآمد مربوط به استهزاء کردن احکام شریعت بوده است.
تاریخ جلسه؛ 1382.8.3 ـ ادامه جلسه 4
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
قسمت 20