آیه 27: «إِنَّ هؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا»
«بی تردید اینان [که گنهکار و ناسپاس اند] دنیای زودگذر را دوست دارند و روز هولناک و سختی را که پیش رو دارند، وا میگذارند.»
قرآن کریم پس از آن که بحث ابرار را در این سوره به تفصیل بیان کرد، اشاره میکند که گروهی عاشق دنیا هستند.
منظور از «هؤُلَاءِ» همان کفور هستند که در آیه سوم[1] بیان شد و در آیه چهارم هم با عنوان «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا» ذکر شد.
نام دیگر ناسپاسان، «عاشقان دنیا» است. عاشق امور فانی و امور ناپایدار هستند.
چرا برای کفار، از آخرت، به پشت تعبیر شده است؟
«وراء» به معنای پشت است در حالی که آخرت پیش روی ماست! چرا برای این افراد، از آخرت، به پشت تعبیر شده است؟
در پاسخ گفته شده: آنان آخرت را پشت سر میاندازند، تا آن را مشاهده نکنند و به یاد آن نباشند. نمیخواهند به آخرت توجه داشته باشند، حتی تمایل ندارند سخنی درباره آن هم بشنوند؛ به همین جهت هیچ نوع آمادگی برای آخرت ندارند.
آخرت را پشت سر می اندازند در حالی که آخرت روز بسیار سنگین و شدید العبوری است.
وجه مشترک ابرار و کفار
وجه مشترک ابرار و کفار آن است که هر دو عاشقاند؛ اما یکی عاشق دنیاست و دیگری عاشق مولا. معشوق آنها با هم توفیر دارد. زندگی ابرار آکنده از عشق به مولاست. مبنای زندگی آنها بر اساس اخلاص است.
«یُحِبُّونَ» فعل مضارع است؛ یعنی عشق به دنیا در زندگی کافر استمرار دارد و همه زندگی او آکنده از این عشق است. امور موقت را دوست دارد؛ چون عاشق دنیای زودگذر است.
عشق به دنیا مانع توجه به آخرت است.
محجوبیت از حق
یکی از مفسرین میفرمایند: گروهی به میزانی خود را در حجاب بردند و تنها خود و غیر خدا را دیدند که از توجه به حق محجوب شدند. آنها خود موجب شدند که حق را نبینند. نتیجه عشق به دنیا ترجیح خواستههای دنیوی بر خواسته مولا است.
یکی از مفسرین میفرمایند: آخرت برای همه «یوم ثقیل» نیست. برای بسیاری از افراد به اندازه دو رکعت نماز است؛ یعنی بسیار زودگذر است؛ اما برای کسانی که در انتخاب معشوق اشتباه کرده بودند، قطعاً یوم ثقیل است.
بُریدن از آخرت
«یَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ»: “ذر“ به معنای قطع است. ناسپاسان از آخرت میبُرند. هیچ نشان و اثری از آخرت در زندگی آنان مشاهده نمیشود. به میزانی به آخرت بیتوجهاند که گویا برای همیشه قرار است در این دنیا جاودانه شوند!
زیرِ بارِ آخرت خم میشوند
«یوم ثقیل»؛ یعنی آخرت، برای این گروه، بار است و زیرِ بارِ آن خم میشوند. آخرت برای آنها بسیار دردآورد و خسته کننده و ملالآور است. بسیار واضح است فردی که هیچ جهیزیهای برای آخرت تهیه نکرده است، آخرت برای او سنگین باشد.
با توجه به دو آیه سابق درمییابیم کسانی که اهل قرآن نیستند و تنزیل قرآن را قبول ندارند، لذتطلب هستند.
همهی زحمات انسان برای رسیدن به لذت است
آیت الله مصباح میفرمودند: همهی زحمتهای ما برای رسیدن به یک لذت است؛ لذت خوردن تنها تا زمانی که خوردنی در دهان موجود است، باقی است. لذات جنسی، یک لحظه است. همه لذات به همین شکل، زودگذر و فانی است، اما آدمی بایستی برای لذت ابدی و پایدار کار انجام دهد؛ لذتی خداپسند و باقی.
به میزانی که در دنیا تلاش داشته باشید، آخرت ثقیل نیست
یکی از مفسرین میفرمایند: برای اینکه قیامت برای انسان یوم ثقیل نباشد، در این دنیا باید خیلی جدّ و جهد داشته باشد. به میزانی که در دنیا تلاش و کوشش داشته باشید، آخرت ثقیل نیست، اما اگر در دنیا سعی کافی نداشته باشید، آخرت، ثقیل میشود.
مفسری می گوید: ثقیل؛ یعنی همه اعمال بیفایده است. اگر از زمان اندک دنیا برای تلاش جهت آخرت استفاده نشود، آخرت برای انسان روز سختی است.
غفلت از آخرت
«ثَقِيلًا»: آنان وجود قیامت را بعید میدانند. مرگ، قیامت صغری است و کافران از قیامت صغری هم غافلند. توجه آنها نه به قیامت صغری است نه کبری.
یکی از مفسرین میگوید:. اعتقاد به قیامت دارند اما هیچ گامی برای رسیدن به آن بر نمیدارند.
ما راهی را در پیش داریم که هر اندازه هم که برای آن کار کنیم هیچ است!
توجه واهی به آرزوها
یکی از مفسرین میفرمایند: علت اینکه قیامت برای عشاق دنیا «یوم ثقیل» است آن است که عمل را ترک کردند، فقط با آرزوهای خود برای قیامت اقدام میکردند، وقتی در قیامت حضور پیدا میکنند برای آنها بسیار سنگین است؛ زیرا مییابند آن آرزوها در آخرت هیچ فایدهای نداشته است.
کسی که عاشق دنیا باشد، به قیامت بیتوجه است. نشانه عشق به دنیا بیتوجهی به امور سخت است؛ یعنی هیچ اقدام لازمی برای آخرت انجام نمیدهد.
راحت طلبی
یکی از مفسرین میفرمایند: آنان گروهی راحتطلب هستند، اما در پی راحتی و آسایش موقت هستند. به خوشی و عشرت موقت بها میدهند نه دائم. اما ابرار در پی راحت و عیش ابدی هستند.
خودبینی، مصداق کفر است
یکی از مفسرین می گوید: گمان نکنید «هولاء» تنها شامل معصیت کارها و بی دینها و اهل خلاف میشود، اگر فردی اهل طاعت باشد اما توفیقات را از خود ببیند نه از خدا، و خدا را در زندگی خود کتمان کند و همه موفقیت ها را به خود نسبت دهد، کفور محسوب می شود.
درخشش در دنیا
«يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ»: دوست دارند در این دنیا بدرخشند. همه ما درخشش را دوست داریم، میل به محبوبیت بسیارخوب است، اما دامنه آن باید وسیع باشد: «مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِك»[2]
گروهی بسیار تنگ نظراند. دید آنها محدود به دنیا است. قدرت و شهرت و معروفیت و … را تنها در دنیا دوست دارند؛ به همین جهت آخرت را که همه چیز در آنجا است، رها میکنند.
اعتبار واقعی در آخرت است. اعتبارات دنیوی مانند موجی گذراست که میآید و میرود.
دور مجنون گذشت و نوبت ماست
هرکس این پنج روزه نوبت اوست
اینکه میخوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیها بِالْحُسَینِ علیه السلام فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»[3]؛ یعنی ما برای ابد خلق شدهایم. سنگینی و وزانت و اعتبار افراد در آن روز دیده میشود.
غفلت از آخرت، سیره بعضی از افراد است
نکته قابل توجه آن که: دو فعل مضارع -يُحِبُّونَ …يَذَرُونَ ـ در آیه ملاحظه میشود؛ یعنی سیره بعضی از افراد غفلت از آخرت است.
اگر فردی در شبانه روز بیست مرتبه یاد مرگ باشد ثواب شهدای جنگ احد به او داده میشود[4]. بیست مرتبه یاد مرگ، ما را متحول میکند.
تاریخ جلسه: 99/10/20
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
[2] فرازی از زیارت امین الله
[3] فرازی از زیارت عاشورا
[4] مجموعه ورام، اداب و اخلاق در اسلام، ص486