شرح زیارت امین الله ـ بخش نهم

مقدمه

در زیارت امین الله سیزده درخواست کلیدی از لسان مطهر امام سجاد علیه‌السلام بیان شده است. با وجود یک دورۀ مختصر از معرفت‌الله در این زیارت، آرامش باطنی بر انسان مستولی می‌شود و لسان فرد را به طلب و بیان نیاز می‌گشاید.

«وَالِاغاثَةَ لِمَنِ استَغاثَ یِکَ مَوجودَة»

«خدایا! کمک‌رسان و سرمایه‌دهنده و فریادرس کسی هستی که  نیازش را بر تو عرضه کند.»

 

واژه شناسی

 

لفظ «مَن » به‌معنای کسی، عام است و مؤمن و کافر را در بر می‌گیرد. خداوند دادخواه و فریادرس کسی است که به او پناهنده شود و سرمایه طلب کند.

«غوث» و «غیاث» هر دو برای کمک‌رسانی استفاده می‌شود؛ اما نوع سرمایه‌دهی آنها با هم متفاوت است. «غیاث» سرمایۀ از دست رفته را باز می‌گرداند.

علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام «غیاث» امت نامیده می‌شود؛ یعنی با وساطت حضرت سرمایه‌های از دست‌رفته بازمی‌گردد. برخی به این مطلب اشاره دارند که «استغاثه» در زمان خطر صورت می‌گیرد؛ پس در زمانی که خطری احساس نمی‌شود استغاثه هم وجود ندارد.

گاهی زائر به در کمین بودن خطر پی می‌برد و استغاثه به امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ یا حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را سرلوحۀ زندگی خود قرار می‌دهد؛ چون خطر را جدی می‌داند. انسان در هر مرتبه‌ای که قرار دارد با خطراتی مواجه است و هیچ مرحله‌ای تهی از خطر نیست.

 

خطر سقوط

 

اگر سالک در اوج قلۀ کمال و جایگاه صدیقین هم قرار گیرد، خطر سقوط، هبوط، معصیت، غفلت و انحراف برای او وجود دارد. با اینکه آرامش و امنیت در زندگی دینی حاکم است؛ اما نگرانی و خطر جدی وجود دارد.

شلمغانی از اصحاب امام حسن عسکری علیه‌السلام ، دارای کتب معتبری بود و بسیاری از متدینین از این کتب استفاده می‌کردند؛ اما در زمان حیات امام به اندازه‌ای سقوط می‌کند که مردم به امام نامه می‌نویسند که آیا کتابهای شلمغانی جزو کتب ضاله و حرام است؟!

امام فرمود: «کتبی که قبل از انحراف نوشته اشکال ندارد؛ اما کتبی که بعد از سقوط نوشته شده است جزو کتب ضاله محسوب می‌شود.» انسان در هیچ زمانی احساس مصونیت ندارد. پس چه باید کرد؟

 

ضرورت پناهندگی دائم به خدای سبحان

 

با لفظ «الاغاثة» راهکار برای انسان روشن می‌شود؛ یعنی باید پناهنده به خداوند شد و درخواست دادخواهی و کسب سرمایه داشت. «غوث» پناهندگی دائم به خداوند را بیان می‌کند.

انسان با استغاثه از خداوند طلب می‌کند:

  1. از جادۀ اصلی و مستقیم منحرف نشود؛
  2. در خیرات نقش و فاعلیتی برای خود قائل نباشد؛
  3. خوبی‌ها چشم او را پُر نکند؛ چرا که دیدن خوبی‌ها عجب و غرور می‌آورد.

اگر انسان نفسانیات خود را رها کند و از محدودۀ تعلیم و تربیت خارج شود، فوراً سقوط می‌کند. دشمن انسانیت، نفسانیات است. هیچ وقت انسان بی‌دشمن زندگی نمی‌کند؛ پس باید دائماً استغاثه به خداوند داشت.

تا زمانی که خیال‌‌مان آسوده باشد و خود را از خطرات نفس مبرّا و مصون بدانیم، استغاثه نداریم. آنگاه که با تمام وجود بیابیم که در درون ما نفس اماره وجود دارد که دشمن ماست و اسباب سقوط را فراهم می‌کند، تنها ملجأ و پناهگاه را استغاثۀ دائم به خدای سبحان می‌دانیم. در استغاثه فضای امن و امنیت ایجاد می‌شود.

 

در دسترس بودن استغاثه

 

به‌مجرد اینکه انسان با تمام وجود احساس خطر کند و خواهان پناهندگی به خداوند باشد تا از آفات مختلف مصون بماند، استغاثه به خداوند در دسترس است. قید «موجودة» حاکی از در دسترس بودن استغاثه است.

اگر بنده فریادرسی از جانب خدای سبحان را احساس نمی‌کند، بدان علت است که استغاثۀ کافی و صحیح نداشته است. اغاثه به خداوند انسان را از غیر، بی‌نیاز می‌کند؛ چون ماسوی الله، هیچگونه توانایی و کارآیی ندارند.

 

ضرورت استغاثه

 

اگر انسان اغاثه به خداوند ندارد؛ یعنی به غیر، متمایل شده است. بین استغاثه به خداوند و دریافت اغاثه رابطۀ مستقیم وجود دارد. آنچه مهم است آن است که هنگام خطر به حق توجه داشته باشیم تا احساس ناامنی نکنیم.

در این فراز تحت کلاس آموزشی امام به این واقعیات دست می‌یابیم:

  1. پناهندگی به خداوند باید همواره صورت گیرد و دائماً نیاز خود را بیان کنیم؛
  2. استغاثۀ صحیح به خداوند، دریافت اغاثه و پاسخ الهی را به‌همراه دارد؛
  3. بیان گرفتاری و مشکلات برای دیگران، باعث محرومیت از  فریادرسی خداوند می‌شود؛
  4. قید «موجودة» بر این امر دلالت می‌کند که در هنگام اضطرار با رجوع به خداوند سبحان، امدادهای غیبی را دریافت می‌کنیم.

 

نتایج استغاثه

 

ثمرۀ استغاثه، فکر صحیح، توفیق عفو و بخشش، شرح صدر، ذکری جاری بر لسان، نگرش صحیح توحیدی و… است.

خدایا! کمک‌رسان و سرمایه‌دهنده و فریادرس کسی هستی که نیازش را بر تو عرضه می‌کند.

 

تفاوت «اغاثه» و «اعانت»

 

در اغاثه طلب فریادرسی و دادخواهی بنده مطرح می‌شود که در هنگام اضطرار نیاز خود را به خداوند ابراز می‌کند.

آنچه قابل تأمل است آنکه انسان باید توفیقات جاری خداوند را در زندگی خود نظاره‌گر باشد و با تمام وجود بیابد که اغاثه و سرمایه دهندگی خداوند موجود شده؛ نه اینکه در آینده موجود می‌شود. خداوند با شرح صدر، مقاومت عجیبی در فرد ایجاد می‌کند که این نوعی اغاثۀ خداست. در اثر شرح صدر فرد زیبابین می‌شود و به این درک می‌رسد که فقط بر خداوند اعتماد کند.

 

رابطۀ استغاثه و دریافت رحمت الهی

 

به‌مجرد استغاثه بارش اغاثۀ الهی صورت می‌گیرد. اگر انسان بارشهای اغاثۀ خداوند را در زندگی خود نمی‌یابد، باید نگاه خود را اصلاح کند تا دریابد که استغاثه‌های او به خداوند صحیح و خالص نبوده است.

چشم‌ها را باید شست                     جور دیگر باید دید

ذکر حضرت یونس که می‌فرماید: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِين»[1] (خدایی به جز ذات یکتای تو نیست، تو  پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم.) از مصادیق استغاثه محسوب می شود؛ زیرا:

 یونس خود را مقصر یافت، از تمام مخلوقات منقطع شد و دریافت که با استغاثه به خداوند می‌توان از ظلمت خارج شد. و خداوند در جوابش فرمود:

«فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِ‏ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»[2]

«پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات می‌دهیم.»

در روایتی نقل شده است: سه شبانه روز حضرت یونس در شکم ماهی بود. و در طی این مدت ماهی او را از هفت دریا عبور داد و در این سیر به مکان اقامت قارون رسید. قارون که توسط زمین بلعیده شده بود، گفت: «این چه صدایی است که می‌شنوم! » ملک همراه قارون گفت: «این صدای استغاثۀ حضرت یونس است که در شکم ماهی حبس شده بود و هفت دریا را گشت تا به این مکان رسید.» قارون از ملک اجازه گرفت که با حضرت یونس هم‌صحبت شود. قارون به وی گفت: «چرا در محضر پروردگار توبه نکردی؟» حضرت یونس جواب داد: «همین استغاثه، حکم توبه را دارد.»

یونس از قارون پرسید: «تو چرا توبه نکردی؟» قارون گفت: «توبه‌ام را به حضرت موسی عرضه کردم؛ ولی او نپذیرفت؛ اما اگر به محضر خداوند عرضه می‌کردم قطعاً پذیرفته می‌شد.»

 

ضرورت نمایش استغاثۀ فردی به درگاه خداوند

 

در استغاثه، عجز بنده باید نمایان شود. استغاثه نیابت‌بردار نیست؛ بلکه فرد باید با حضور در صحنۀ بندگی بیانگر عجز و ذلت خود باشد؛ زیرا اگر استغاثۀ خود را به دیگری واگذار کند، فریاد‌رسی خداوند را ادراک نمی‌کند.

انسان در استغاثه به خداوند با تمام وجود اعلام می‌کند که هر اعتمادی بر غیر، گام نهادن در مسیر بیراهه است.

و هیچ‌کدام از سرمایه‌گذاری‌ها و موجودی‌ها کارایی ندارند. بی‌شک، استغاثه، ناکارآمدی علل و اسباب را بیان می‌کند؛ از این رو انسان از اعتماد بر خود رها می‌شود.

قابل تأمل آنکه در استغاثۀ صحیح، بیچارگی و دست خالی بودن به ظهور می‌رسد. خداوند، منعی از امداد ندارد، کمک و یاری او برای کسی صورت می‌گیرد که استغاثه داشته باشد.

انسان به‌میزان طلب و درخواست، بذل اغاثۀ الهی را می‌یابد؛ بنابراین محرومیت از اغاثه را خود فرد رقم می‌زند؛ زیرا از طلب و استغاثه دست شسته است. اگر انسان با وجود انواع لباسهای عالی، کهنه‌پوش است؛ خود این پوشش را برای خود پسندیده؛ چرا که به ژولیده‌پوشی عادت کرده است.

در استغاثه این پیام استنباط می‌شود که خداوند، موانع سلوک را مرتفع کرده است تا انسان با پوشش بندگی، خود را تحت اعانت خداوند قرار دهد؛ اما اگر فردی لباس بندگی را انتخاب نکرد، خود محرومیت را ترسیم کرده است.

انسان در استغاثه، به نقصان خود در مسیر سلوک واقف می‌شود و با تمام وجود می‌یابد که کمک و فریادرسیِ مُعینِ عالم، ادامه‌دهندۀ سیر سلوکی اوست.

خداوند می‌فرماید:

«اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[3]

«از نماز و روزه یاری جویید‌.»

امام صادق علیه‌السلام در ذیل آیه می‌فرماید:

«مَا يَمْنَعُ أَحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيَا أَنْ يَتَوَضَّأَ ثُمَّ يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَيَرْكَعَ رَكْعَتَيْنِ يَدْعُو اللَّهَ فِيهِمَا أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[4]

«وقتی غمی از دنیا به کسی می‌رسد، چه چیزی مانع او می‌شود که وضو گرفته و وارد مسجد شود و سپس دو رکعت نماز بگذارد و در آن دو رکعت، خدا را بخواند [تا از آن غم خلاص شود]؟! آیا این آیه را نشنیده‌ای: «و اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»»

 

ارتباط احساس نیاز و دریافت اغاثه

 

به‌میزانی که انسان خود را ناکارآمد و دست خالی ببیند، اغاثۀ الهی را می‌یابد؛ زیرا با اظهار فقر، منیت و انانیتی از او دیده نمی‌شود و در اوج تسلیم، بندگی خود را اعلام می‌کند. آدمی با اظهار عجز خود، از ناتوانی اسباب حکایت می‌کند.

مصلی در نماز با بیان «إیّاکَ نَعبُدُ وَ ایّاکَ نَستَعین» نگرش توحیدی خود را بیان می‌کند که درعالم فقط مسبب‌الاسباب جلوه گری دارد.

 

ارتباط استغاثه نداشتن و تکیه بر اسباب

 

بسیاری از مشکلات زندگی ناشی از آن است که انسان در ناخودآگاه خود بر اسباب اعتماد دارد و با اعتماد بر مال، مدرک، خانواده، علم و …از احساس نیاز به خداوند غافل می‌شود؛ اما اگر بر اسباب تکیه نکند به مفهوم فراز «ایّاکَ نَستَعین» واقف می‌شود که دراین صورت اغاثۀ خداوند را می‌یابد.

در شرح حال ابوعلی سینا وارد شده است که هر زمان مسئله‌ای ریاضی و منطق یا فلسفه را نمی‌فهمید به این آیه استناد می‌کرد: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؛  «از نماز و روزه استعانت جویید.» و دو رکعت نماز می‌خواند و مشکل او حل می‌شد. در واقع نماز، اظهار عجز کامل و درخواست فیض دائم از خداوند است.

«كَانَ عَلِيٌّ ع إِذَا هَالَهُ شَيْ‏ءٌ فَزِعَ إِلَى الصَّلَاةِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[5]

«امیرالمومنین علیه‌السلام در هنگام هول و نگرانی به نماز پناهنده می‌شد و قبل از نماز این آیه را تلاوت می‌کرد.»

گاه انسان به‌جای رجوع به خداوند و اقامۀ نماز، تمام دردها و مشکلات خود را برای غیر خدا بیان می‌کند که همین امر موجب اتلاف وقت است.

 

موجود بودن اغاثه

 

طبق این فراز از زیارت، اغاثۀ خداوند هم‌اکنون موجود است. این فراز امید و آرامش را بر وجود فرد حاکم می‌کند؛ چون فریادرسی خداوند در دسترس است. فقط انسان باید حجاب‌ها و لایه‌های درونی خود را کنار بزند تا دریافت‌ها محسوس شود.

در سختی‌ها و گرفتاری‌ها باید رابطه و پیوست خود را با خداوند تقویت کنیم تا اغاثۀ الهی را بیابیم.

 

 

تاریخ جلسه: 1402/3/3 – جلسه نهم 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. سوره انبیا، آیه 87.

[2] . سوره انبیا، آیه 88.

[3]. سوره بقره، آیه 65.

[4]. وسائل الشیعه ،ج 8، ص 138.

[5].  وسائل الشیعه ، ج 8 ص 138.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *