شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش بیست و چهارم

مقدمه

 

در مجالس اباعبدالله الحسین نهایت تشکر باید از واسطۀ فیض، وجود مقدس حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه صورت گیرد که عنایتی به یکایک زائران دارد و همراهی با سالار شهیدان را بهرۀ وجودی آنان می‌کند. به‌راستی در میزبانی ابا عبدالله علاوه بر مهمانی و هم‌نشینی، توشۀ مسیر تا قیامت برای زائر فراهم می‌شود.

حواله به مجالس اباعبدالله، سنت و روش بزرگان است تا افراد از گرفتاری در نفسانیات و گمراهی، نجات یابند و مسیر اصلاح و عاقبت به‌خیری آنان محقق شود؛ زیرا در این مجالس توشۀ تا قیامت داده می‌شود.

گفتنی است در صدر معارف، معرفت به مصباح‌الهدای حضرت مطرح می‌شود تا با این هدایت وارد سفینة‌النجاة حضرت شوند. در روایت بیان شده است:

«اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَةُ الْنِّجاة»[1]

«حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.»

امام حسین علیه‌السلام به‌عنوان هادی و هدایت‌کننده نورافشانی دارد؛ چراغی است که می‌درخشد و در مرحلۀ بعد افراد را سوار کشتی عریض و وسیع خود می‌کند.

 

سلام‌های زیارت عاشورا

 

مخاطبین سلام خدای سبحان

 

1. رضایت‌مندان

 

بعضی از افراد فقط پسند خداوند برایشان مهم است، چه مردم قبول‌شان کنند، چه آن‌ها را نپذیرند؛ برای آن‌ها مهم نیست آنان را تعظیم کنند یا تحقیر ؛ بلکه فقط رضایت دوست برای آن‌ها مهم است.

قرآن این گروه را مخاطب نام سلام معرفی می‌کند که از همۀ آفات، نقائص و عوارض ایمن می‌مانند و قلب و عقل آنان فاقد بیماری‌های اخلاقی و اعتقادی است.

خداوند در سورۀ مائده این گروه را معرفی می‌کند:

«یهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَ یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یهْدِیهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»[3]

«خداوند به وسیلۀ آن (کتاب) کسانى را که به‌دنبال رضاى الهى‌اند، به راه‌هاى امن و عافیت هدایت مى‌کند و آنان را با خواست خود از تاریکى‌ها به روشنایى درمى‌آورد و به راه راست هدایت مى‌کند.»

خداوند سبحان به واسطۀ قرآن کسانی را که تابع رضای خداوند هستند، به‌سوی مسیر سلامتی هدایت می‌کند.

اگر کسی طالب رضای حق شود؛ گرچه، تودۀ جامعه رضایت حق را نمی‌پسندند؛ اما او تابع رضایت حق است، صبور است و دراین صبوری، رضایت خداوند برای او شیرین و گواراست و با تمام وجود می‌یابد که در تمام اوامر الهی حکمتی نهفته است.

 

خوشی دائم؛ ثمرۀ تبعیت از هدایت

 

خوشی دائم، علامت کسی است که در زندگی تابع هدایت حق است، چه الطاف حق را بیابد و چه از این الطاف منع شده باشد. آنچه برای او مهم است، پسند مولاست؛ بنابراین با خداوند و خلقش درگیر نیست و چنین فردی تحت نام سلام قرار گرفته است. خداوند سبحان سلامت را بر او جاری می‌کند و هم‌نام خداوند سبحان می‌شود.

 

2. مراقبان دل

 

افرادی که مراقبۀ پنهانی نسبت به اوامر و نواهی حق دارند، در خلوت خود خشیت دارند و از هر گونه فکر و نیت پلیدی پرهیز دارند، قلب‌شان هم پشت سرهم به خداوند سبحان رجوع دارد، تحت نام سلام خدای سبحان قرار می­گیرند و از آفات ظاهری و باطنی در امان‌اند.

«مَنْ خَشِی الرَّحْمَنَ بِالْغَیبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ»[4]

«آن که در نهان از خداى رحمان خشیت داشته و با انابه‌کننده توبه کار (به سراغ خدا) آمده است.»

افرادی که مراقبۀ قلبی دارند؛ نه فقط با اعضا و جوارح ظاهری گناه نمی‌کنند؛ بلکه در درون هم فکر خلاف ندارند. باطناً مراقبه دارند که آلودگی در درون‌شان وارد نشود. «بِقَلْبٍ مُنِیبٍ» یعنی رجوع پی‌درپی به خداوند دارد؛ در نتیجه خدای سبحان او را تطهیر می‌کند و مانع ورود فکر ناسالم به درون او می‌شود و افکار نادرست در او ماندگار نخواهد شد.

 

علامات ناسالم بودن

 

1. نفاق

 

گاه خلوت و باطن انسان نادرست است و نیات ناصحیح دارد و بدبینی در باطن اوست که این مشخصات علامت ناسلامتی اوست. فرد در ظاهر گناه نمی‌کند؛ اما افکار ناسالم دارد. ظاهراً دروغ نمی‌گوید؛ اما در فکرش، دروغ، بلا مانع است!

در ظاهر حسادت ندارد؛ اما باطناً حسود است و چشم دیدن نعمات دیگران را ندارد و این ناراحتی خود را اظهار می‌کند. این فرد درون و باطنش ناسالم است و مراقبۀ درونی ندارد.

 

2. ناامیدی

 

یکی از معاصی، ناامیدی است که از گناهان کبیره محسوب می‌شود. حتی در باطن هم ذره‌ای نباید ناامید باشیم.

 

*****************

نگاهی به بعضی از درخواست‌های زیارت عاشورا

 

«اللّهُمَ العَن اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَ مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»[2]

«خدایا! لعنت کن نخستین ستمگری را که به زور گرفت حق محمد و آل محمد را.»

 

لعن بر دشمنان اهل بیت

 

پروندۀ زیارت عاشورا از فاطمیه شروع می‌شود که ناموس خداوند بین در و دیوار قرار گرفت؛ نه سال شصت و یک هجری! در قرآن افراد متعددی مخاطب سلام خداوند قرار دارند؛ از جمله صابرین، متقین و … یکی دیگر از افرادی که مخاطب سلام خدا قرا گرفتند کسانی‌اند که رضایت حق را در همه شئون زندگی پذیرا شدند.

گروهی از افراد، پسند و نظر مردم برایشان مهم است و نسبت به پسند و رضای حق بی‌توجه‌اند. گاه این پسند هماهنگ با پسند و رضای خداست و گاه رضایت مردم با رضایت الهی متغایر است.

 

ظالمین در رأس ملعونین

 

طیف ظالمان به اهل بیت بسیار گسترده است که در رأس آنها ملعونین قرار دارند. در مقابل، حضرات معصومین در رأس افرادی هستند که سلام خداوند را دریافت می‌کنند؛ یعنی متقین، صابرین، اهل عمل و افرادی که ترس باطنی و معرفت و محاسبه دارند.

سفرۀ سلام خداوند بسیار گسترده است. سلام به امام در زیارت عاشورا، زائر را در دامنۀ امام قرار می‌دهد که از افق سلام خداوند بهره‌مند می‌شود.

 

ظالمین نماد ملعونین

 

ظالمین در قرآن در زمرۀ افرادی قرار دارند که به‌عنوان ملعون شناخته شده‌اند.

«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کذِبًا أُولَٰئِک یعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَیقُولُ الْأَشْهَادُ هَٰؤُلَاءِ الَّذِینَ کذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»[5]

«و کیست ستمکارتر از آنکه بر خداوند دروغ مى‌بندد؟ آنان (در قیامت) بر پروردگارشان عرضه مى‌شوند و شاهدان (آن روز انبیا و فرشتگان) خواهند گفت: اینها همان کسانى هستند که بر پروردگارشان دروغ بستند. بدانید، لعنت خدا بر ستمگران باد.»

«أُولَٰئِک جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِکةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»[6]

«آنان (که با آن همه دلايل روشن وسابقۀ ايمان، مرتدّ شدند،) کيفرشان آن است که لعنت خدا و فرشتگان و عموم مردم بر آنان باشد.»

بنابراین فردی که از رحمت خداوند دور شده باشد، کل نظام عالم در مقابل او قرار می‌گیرند؛ زیرا همۀ موجودات در عالم فقط از خداوند فرمان می‌گیرند. اگر فردی مورد لعن خدا قرار گرفت، ملائکه و کل نظام هستی او را لعن می‌کنند و با او درگیر می‌شوند. و در مقابل اگر فردی مورد درود و سلام خداوند قرار گیرد، ملائکه و کل کائنات ثناگوی او هستند.

 

ظالم کیست؟

 

ظالم کسی است که از حق خداوند، از حق بنده‌های او، از حق اولاد پیغمبر و از حق اعضا و جوارحش کم می‌گذارد؛ سیره و روش او کم‌گذاشتن است.

در دستگاه اباعبدالله انسان از ظالم بودن رها می‌شود و پُروپیمان عمل کردن را می‌آموزد.

در مصیبت اباعبدالله بارش فراوان چشم موجب سخی شدن فرد می‌شود و به کم قانع نیست.

اولین ظالم کسی بود که ازحق پیغمبر و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا کم گذاشت و حقایق را پوشاند. اگر در بازبینی وضعیت خود، ذره‌ای احساس شباهت به آنان یافتیم، ضروری است در صدد اصلاح برآییم؛ بنابراین باید دائم خود را محاسبه کنیم که آیا نسبت به حق‌الله و حق‌الناس پُروپیمان عمل کرده‌ایم؟

آیا کم گذاشتن در بندگی ما را در زمرۀ ظالمین قرار نمی‌دهد؟

خداوند که غنی محض است و نیازی به بندگی بنده ندارد؛ بنابراین کم گذاشتن در بندگی، کم گذاشتن در انسانیت خود انسان است. چنین انسانی از حق خلق هم کم می‌گذارد. چنین انسانی خود به‌خود ظالم محسوب می‌شود و از رحمت خداوند دور است.

رحمات الهی دائماً در حال بارش است؛ اما در اثر ظلم، دریافت این رحمات صورت نمی‌گیرد. به میزانی که انسان از دریافت رحمت الهی باز ‌ماند، ملعون محسوب می‌شود و بین او و اولیای الهی فاصله می‌افتد.

 

بدگمانی نمادی از معلونین

 

«وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا»[7]

«و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خداوند گمان بد دارند، (و مى‌گویند خداوند پیامبرش را یارى نخواهد کرد،) عذاب کند، بدى بر آنها احاطه کرده است، خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و برایشان جهنّم را آماده کرده است که بد سرانجامى است.»

افراد بدگمان به خداوند در درجۀ اول به رحمت الهی امیدوار نیستند و در نهایت چشم‌انداز زیبایی به آینده ندارند.

میرزاجواد آقا ملکی تبریزی می‌فرماید: «اگر کشاورزی هیچ اقدامی برای حاصل‌خیزی زمین نکند و فقط منتظر ثمرات زمین باشد، سفیه محسوب می‌شود؛ کشاورز باید زمین را آماده بذر کند، شخم بزند، بذر بکارد و در مرحلۀ بعد منتظر باران رحمت خداوند باشد.»

امکان ندارد کسی که زمین را آمادۀ آبیاری نکرده است، منتظر باران باشد؟!

انسان باید دائماً اهل عمل باشد و اعتقادات و نیات و اعمال صحیح را بکارد و سپس منتظر رحمت خداوند باشد، در چنین صورتی خداوند با فضل و کرمش از او می‌پذیرد.

بدبینی به خداوند انسان را از رحمت الهی دور می‌کند.به میزانی که انسان امیدوار به رحمت الهی باشد امیدواری در او تقویت می‌شود. هر قدر موج منفی وارد زندگی شود، بهره‌مندی از رحمت الهی کاهش می‌یابد.

 

 

تاریخ جلسه: 1397/8/4- جلسه بیست و چهارم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏1، ص 59.

[2]. زیارت عاشورا.

[3]. سوره مائده، آیه 16.

[4]. سوره ق، آیه 33

[5]. سوره هود، آیه 18.

[6]. سوره آل عمران، آیه 87.

[7]. سوره فتح، آیه 6.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *