خداوند در آیه 54 سوره مریم میفرماید:
«وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا»
«و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن كه او همواره در وعدههايش صادق و فرستادهاى پيامبر بود.»
ثمرۀ ذکر خوبان
خداوند به پیامبر اکرم میفرماید: اسماعیل را یاد کن؛ زیرا در هنگام ذکر خوبان رحمت نازل میشود:«عِنْدَ ذِكْرِ اَلصَّالِحِينَ يَنْزِلُ اَلرَّحْمَةُ»[1]. علاوه بر شناخت خوبان عالم، باید معرفی به دیگران هم صورت گیرد.
صفات حضرت اسماعیل
دراین آیه سه خصوصیت برای حضرت اسماعیل ذکر شده است:
- صادقالوعد بودن؛
زیرا اسماعیل به پدرخود وعده داد:
«يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ»[2]
«اى پدر! آن چه را مأمور شدهاى انجام ده كه اگر خدا بخواهد به زودى مرا از صبر كنندگان خواهى يافت.»
از حضرت اسماعیل تا پایان مأموریت هیچگونه ناشکیبایی مشاهده نشد. «صادقالوعد» یعنی حضرت اسماعیل به خداوند سبحان وعدۀ اطاعت دائم و ترک معصیت را داده بود و به وعدۀ خود وفا کرد و هیچ خللی بر این وعده وارد نشد.
برخی معتقدند:صادقالوعد به این معناست که در هر تعهدی که به خداوند و خلق داده بود، صبوری و استقامت ورزید و به هیچیک از تعهداتش کوچکترین اختلالی وارد نشد. برخی دیگر معتقدند:صادقالوعد بودن حضرت اسماعیل نمونهای از راضی بودن به قضای الهی است؛ در قضای الهی صبور بود و وعده را کامل انجام میداد، نه اینکه بخشی از وعده را محقق کند.
معنای صادق
یکی از عرفا میفرماید:«صادق» کسی است که در انجام هر امری استقامت میکند و نهایت ذلت و خضوع را در مقابل خداوند سبحان دارد. حضرت اسماعیل در وعده به عبودیت در محضر خداوند سبحان، صادق بود، در مقابل وعدۀ مأموریت حضرت ابراهیم صبور و در مقابل وعدهای که به خلق داده بود، کاملالوفا بود.
ضرورت ذکر خوبان
یکی از مفسرین گوید:«این تعریف و ثناگویی از حضرت اسماعیل، مؤمنین را تحریک میکند تا صادقالوعد باشند.» صادقالوعد بودن از نگاه خداوند سبحان، یک ارزش بسیار متعالی است. صدق وعده و تحقق وعده، سیرۀ دائمی حضرت اسماعیل بود.
در روایتی وارد شده است:
«إذا وَعَدَ الرّجُلُ أخاهُ و مِن نِيَّتِهِ أن يَفِيَ لَهُ فلَم يَفِ و لَم يَجِئْ لِلمِيعادِ، فلا إثمَ علَيه»[3]
«هرگاه انسان به برادرش وعدهاى دهد و نيّتش آن باشد كه بدان وفا كند؛ اما وفا نكند و وعده را به جا نياورد، گناهى بر او نيست.»
وفای به وعده لازم است؛ اما وفای به وعید نه. گاهی اوقات انسان وعدۀ قهر و عذاب را به کسی میدهد که اجرای آن لازم نیست.
- رسول و نبی بودن:
اسماعیل فرستادهای از سوی خداوند به طرف مردم بود که شریعت پدرش را به مردم ابلاغ میکرد. اسماعیل مانند اسحاق و لوط کتابی نداشت؛ اما پیکی بود که فرمایشات حضرت ابراهیم را به مردم ابلاغ میکرد.
علت تقدم رسالت بر نبوت
از آنجا که هر رسولی حتماً نبی هست؛ بهدلیل شرافت جایگاه رسالت، در آیه ابتدا به ذکر رسالت پرداخته شده است؛ زیرا طبیعی است که انسان اول خبر را میگیرد و بعد ملزم به خبر دادن میشود. چون رسالت از جهت شرافت بالاتر از مقام نبوت است، ابتدا به مقام رسالت ایشان اشاره میشود.
شاید بتوان گفت: علت اینکه خدای سبحان بعد از ذکر مقام رسالت، مقام نبوت را مطرح میکند این است که هیچیک از پیامبران، زمانی که مأمور به ابلاغ پیام حق شدند، نظری از خود را به پیام حق ضمیمه نکردند؛ بلکه همان که خدا گفته بود، بدون هیچ کم و کاستی فرمودند. همۀ پیامبران در مقام رسالت، دقیقا همان چیزی که خداوند از آنها خواسته بود، بدون هیچ زیاده و نقیصه، ابلاغ میکردند و در امانت خداوند هیچ تصرفی نمیکردند.
تاریخ جلسه:1400/2/11 – جلسه بیست و سوم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . بحارالانوار، ج 90، ص 349
[2] . سوره صافات، آیه 102
[3]. کنزالعمال، حدیث 6869