خداوند در آیه ۶۸ سوره مریم میفرماید:
«فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا»
«پس به پروردگارت سوگند كه ما همۀ آنها را با شياطين محشور خواهيم كرد، سپس در حالى كه به زانو درآمدهاند، گرداگرد جهنّم حاضر خواهيم کرد.»
«جِثِيًّا» از ریشۀ «جَثَوَ» به زانو درآمدن و به زانو نشستن معنا میشود که حکایت از عجز میکند.
«فَوَرَبِّكَ»
کاملترین جلوهگری خداوند در عالم
خداوند به رب پیامبر سوگند میخورد؛ گویا به اسم اعظم خود قسم میخورد. تربیت پیامبر، کاملترین جلوهگری ربوبیت خداوند در عالم است و این اعظم اسماء الهیه است.
پیامبر تربیت کنندۀ عالم
خداوند سبحان پیامبر خود را شایستۀ خطاب قرار داد و به آن مربی که مربوب خداوند سبحان است، قسم یاد میکند. پیامبر به اذن خداوند، مربی دیگران قرار میگیرد.
آن مربی که تربیت خدا را کاملا پذیرفت، مربی افراد دیگر میشود و به نحوی آنان را تربیت میکند که باور کنندۀ آخرت باشند. پرورش او بهگونهای است که افراد باور میکنند برای سرای موقت دنیا آفریده نشدهاند.
اثرات پرورش پیامبر
نکته مهمی که در آیه چشمگیر است آن است که خداوند به رب پیامبر سوگند یاد میکند؛ یعنی افرادی که تحت تربیت پیامبر قرار میگیرند و پرورش پیامبر نصیب آنان شود از چرخیدن حول جهنم به دور میمانند؛ اما در مقابل فردی که خود را از پرورش و تربیت پیامبر محروم میکند؛ ناتوان و عاجز است و در حول جهنم چرخش دارد.
هر چقدر انسان بیشتر تحت تعالیم پیامبر و شریعت قرار بگیرد، به همان میزان قوّت بیشتری مییابد و از توان علمی، عملی، اخلاقی و روحی کاملتری بهرهمند میشود.
«وَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ»
«واو» در این آیه واو معیت است، «لام قسم» برای تأکید است و «نون ثقلیه» بیانگر این موضوع است که همۀ افراد منکر معاد در قیامت با شیاطین محشور میشوند؛ البته منظور از شیاطین همان نفس امارۀبالسوء وجود خودشان است.
آنان در دنیا با نفس امارۀ خود حشر و نشر داشتند، در قیامت نیز با همین نفس جمع میشوند. شیطنت این افراد در قیامت بروز و ظهور پیدا میکند و مخفی و پنهان نیست.
خداوند قسم یاد کرده است که منکرین معاد با شیاطین خودشان محشور میشوند و همین دنیا نیز با گروهی از شیاطین همراه هستند؛ اما اگر بر فطرت خود باقی بودند شیطان نمیتوانست به اعتقادات توحیدی آنان صدمه بزند.
این حشر به جهت مؤاخذه و بازجویی است که چرا هم خود گمراه شدند و هم موجب گمراهی دیگران شدند! بدین جهت در قیامت با شیاطین محشور میشوند.
همراهی در دنیا و آخرت
در واقع همراهی در این دنیا، در قیامت هم ادامهدار است. حشر افراد در قیامت با کسانی است که در این دنیا با آنان همراه بودند. افرادی که در دنیا با شیاطین همراه بودند اعم از شیطان شهوت، شیطان غضب و شیطان وهم و…، در قیامت هم با شیاطین محشور میشوند.
زائر در دعای بعد از زیارت امام رضا علیهالسلام، همراهی با امام زمان در دنیا و آخرت را طلب میکند:
«تُعَّجِلُ بِهَا فَرَجَهُ وَ تَنْصُرُهُ بِهَا وَ تَجْعَلُنَا مَعَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»[1]
گویا زائر دو درخواست شخصی دارد:
۱ . حشر دنیوی و اخروی با امام زمان؛
۲ . بهرهمندی از بهترینهای دنیا و آخرت.
انسان و انتخاب شیطان بهعنوان همراه دائمی
خدای سبحان در سورۀ زخرف میفرماید:
«وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»[2]
«هر کس از توجه به خداوند منصرف شود، شیطان در دنیا و برزخ و قیامت قرین و همراه او میشود.»
قرین بودن با شیطان عقوبتی است که انسان، خود انتخاب کرده و خداوند هم این عقوبت را برای او امضاء کرده است.
ناتوانی انسان، نتیجۀ همراهی با شیطان
قدرت شیطان پوشالی است و حقیقی نیست؛ در نتیجۀ همراهی با او، انسان را در همین عالم ناتوان میکند. زمانی که انسان از خداوند قادر انصراف داده باشد، توجه دائم به شیطان دارد و در همین عالم به زانو درآمده و ناتوان است. این ناتوانی او در عالم دیگر پردهبرداری میشود و میتواند شاهد ناتوانی خود باشد.
در حقیقت خداوند اعلام میکند که انسان با انتخاب شیطان و شیطنت، خود را تحقیر کرده است و برای همیشه محقر میماند؛ این حقارت در عالم دیگر بر همگان ظاهر میشود.
«ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا»
دوری از وساوس شیطانی و معادباوری
بیشک در آیه به کفار و منکرین معاد تذکر میدهد که در همین عالم شیطان در آنان تصرف کرده است و همین تصرف موجب میشود تا معاد را باور نکنند؛ اگر در همین عالم بر فطرت خود بمانند و از وساوس شیاطین خود را دور نگه دارند، به راحتی معادباور میشوند.
مرحوم طباطبایی میفرماید:«جثی» به زانو درآمدگانی هستند که از شدت تجمع روی همدیگر قرار گرفتند؛ اما بعضی این نظر علامه را قبول ندارند.
چرخیدن حول جهنم در همین عالم
گفتنی است افرادی که به رضای خداوند و قرب حق توجه ندارند و به اطراف معصیت و مخالفت و اعراض از حق میچرخند؛ گویا در همین عالم حول جهنم میچرخند که در قیامت از آن پردهبرداری میشود.
اصحابالنار افرادی هستند که در این عالم به دور آتش میچرخند، همراه با جهنماند و انسانهای الهی این همراهی با شیطان را در آنان میبینند؛ اما اصحابالجنة در این دنیا همراه بهشتاند؛ چون همیشه همراه با اطاعت، قرب، رضای حق و فضائل اخلاقی هستند.
معامله با خداوند
مفسری گوید:«انسان همیشه باید با کسی معامله کند که عوض و معوض را باز میگرداند.»
عوضِ معامله با خداوند بهشت است:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»[3]
«همانا خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را به بهاى بهشت خريده است.»
در سورۀ فاطر خداوند میفرماید:
«يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[4]
«به تجارتى دل بستهاند كه هرگز زوال نمىپذيرد.»
اما در مقابل، معامله با شیطان، سرمایۀ وجودی انسان را سلب میکند و هر چه میدهد، موقتی است و اصلا شیئیت ندارد؛ در واقع شیطان چیزی ندارد که با او معامله شود. در نبرد با شیطان اگر او مسلط شود، هیچ سرمایهای برای انسان باقی نمیگذارد.
گودال شهوات
این افراد در این عالم در اطراف شهوات خود قرار دارند. شهوات آنان گودالی بود که در اطراف آن میچرخیدند. حضورشان در کنار گودال شهوات است و همین گودال به صورت جهنم در قیامت برای آنان تجسم میکند.
دوری از پیامبر و ناتوانی در تحول
«جِثِيًّا»، یعنی قدرت تحول در آنان نیست و قدرت جابجایی برای آنان از بین رفته است؛ چون قدرت تحول و تغییر برای فردی است که تحت سلطۀ پیامبر قرار بگیرد؛ پیامبر «امام الرحمه» است؛ یعنی جلودار همۀ رحمات حق. نماد این رحمت در قیامت هم بدین صورت است که پیامبر کنار جهنم میایستد و سه مرتبه از خدای سبحان، آزادی امت خود را طلب میکند؛ اما اگر کسی پیامبر را بهعنوان جلودار خود نپذیرفت؛ امکان هیچ گونه تغییر و تحول و نجاتی برای او وجود ندارد.
تاریخ جلسه: 1400/8/1 – جلسه سی ام
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . من لا یحضرهالفقیه، ج2، ص 604
[2] . سوره زخرف، آیه 36
[3] . سوره توبه، آیه 111
[4] . سوره فاطر، آیه 29