باز اندیشی ـ بخش دهم

مقدمه

 

گاهی ما یک بازنگری در اعتقادات، اعمال و اخلاقمان لازم داریم. وقتی ملاحظه کردیم همه چیز طبق موازین شرع است، شاکر خداوند باشیم و از اولیاء‌مان درخواست می‌کنیم که استقامت در این مسیر را برای ما رقم بزند تا هیچ وقت در زندگی‌مان ضیق و انحرافی دیده نشود؛ اما اگر می‌بینیم با شریعت فاصله داریم از اولیاء‌مان استمداد می‌طلبیم دعایمان کنند، دستگیری از ما داشته باشند تا ما به صراط مستقیم هدایت شویم.

به جای اینکه در قیامت نامۀ عمل را بازنگری کنیم، در همین دنیا، دائم درپناه حضرات معصومین، رفتار و گفتار و اخلاق و اعتقاداتمان را بازنگری می‌کنیم.

 

بازنگری در امیدواری

 

«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»[1]

«آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند، که خدا بخشاینده و مهربان است.»

باید در امیدواری خود بازنگری کنیم. آیا امیداوری ما بر مبنای شریعت است یا شریعت این نوع امید ما را قبول ندارد؟ مبنای زندگی ما دیدن چشم‌انداز فرج است. قرار است آیندۀ ما زیباتر از اکنون باشد و بن‌بستی در میان نباشد.

این نگاه موجب تحول می‌شود. اگر به‌دنبال اعتقادات درست تحولاتی در ما ایجاد شد، درواقع هجرت را محقق کرده‌ایم. تحمل سختی‌ها سکوی رشد است. برای رسیدن به رفاه ابدی باید سختی را متحمل شویم. وقتی جدوجهد لازم را در زندگی پذیرا شدیم، می‌توانیم امیدوار به رحمت خدا باشیم. خداوند پرده‌ای از مغفرت روی زندگی ما می‌اندازد و ما را به کمال می‌رساند، رشد می‌دهد و در یک جایگاه خاص مستقر می‌کند.

انسان امیدوار باید سه گام بردارد. 1. اعتقادی؛ 2. هجرت؛ 3. اجرا.

اگر می‌خواهیم انواع کمالات برای ما میسر شود و انواع عنایات را دریافت کنیم بایستی در این سه گام بازنگری کنیم. آیا واقعا دلداده حق‌ایم. بعد از دلدادگی از آنچه محبوب نمی‌پسندد، دوری می‌کنیم؟ آیا صادقانه خدا را دوست داریم؟ آیا تلاش لازم را برای قرب به محبوب انجام می‌دهیم؟ اگر تلاش می‌کنیم خالصانه و صادقانه است؟ یا تلاش فقط برای برطرف شدن نیازهای مادی است.

تجدید نظر بر امیدواری‌ها نکته‌ای است که از آیه آموزش می‌گیریم. باید همیشه امیدوار باشیم؛ اما امید هم قاعده و قانون دارد. اگر قاعده‌اش را اجرا کردیم، نتیجه‌بخش است وگرنه مَجازاً! امیدواریم نه حقیقی.

 

بازنگری در آمادگی برای آخرت

 

«نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»[2]

«زنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده.»

هر چه پیش بفرستید نزد خدا مصون و محفوظ می‌ماند. در یک بازنگری هر کدام دقت کنیم چه چیزی برای آخرت می‌فرستیم؟

هر کار خیری می‌کنیم فقط برای خود کرده‌ایم. منّتی بر کسی نداریم؛ چون ذخیرۀ قبر و قیامت ما خواهد شد.

توجه کنیم چقدر برای آخرت آماده‌ایم؟

بایستی همۀ کارهایمان را به‌گونه‌ای انجام دهیم که برای آن طرف خط مفید باشد. پس از فرستادن هم آن را کافی ندانیم. ما یک ابدیتی در پیش داریم.

میزان سرمایه‌گذاری ما برای عالم دیگر به چه میزان باشد که ثمر بدهد؟

 

بازنگری در میزان لطف به دیگران

 

«وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَريضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ»[3]

«و اگر زنها را قبل از مباشرت با آن‌ها طلاق دهید، در صورتی که بر آنان مهر مقرّر داشته‌اید بایستی نصف مهری را که تعیین شده به آنها بدهید مگر آنها خود گذشت کنند یا کسی که امر نکاح به دست اوست (مثل پدر یا جدّ) از آن حق در گذرند، و گذشت کردن به تقوا و خداپرستی نزدیکتر است، و فضیلت‌هایی که در نیکویی به یکدیگر است فراموش مکنید، (و بدانید) که خداوند به هر کار (نیک و بد) شما بیناست.»

آیه به ما یاد می‌دهد روابط‌تان نسبت به هم بر مبنای احسان باشد نه بر مبنای عدل؛ همانطور که از خدا توقع دارید بر اساس فضل و احسان و مهر با شما برخورد کند نه براساس عدالت.

ارتباطات اجتماعی ما نباید بر پایه دادوستد باشد. اگر فردی به ما لطف کرد، بایستی بیشتر به او لطف کنیم. ما با رفتار درست شخصیت پنهان خود را آشکار می‌کنیم. وقتی به دیگری احسان می‌کنیم درواقع به خود احسان کرده‌ایم. در یک بازنگری هوشیار باشیم آیا ملاک ما در ارتباطات لطف بیشتر هست یا خیر؟ آیا آیات قران را اجرایی می‌کنیم؟ سیاست اولیه ما لطف بیشتر باشد و اگر دست ما خالی بود حداقل اندازه لطف او کار کنیم.

 

 

تاریخ جلسه: 1403/4/25 ـ جلسه 10

«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»  

 


[1]. سوره بقره، آیه 218.

[2]. سوره بقره، آیه223.

[3]. سوره بقره، آیه 227.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *