«السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ»
«سلام بر تو که از سوی خداوند برتری یافته و مورد امید و آرزو قرار گرفتهای.»
«الْمُقَدَّمُ» در لغت بهمعنای برتری و سبقت است که این برتری بر آن حضرت منطبق است.
در غایةالمرام از طریق عامه در حدیثی طولانی از پیغمبر اکرم در وصف معراج آمده است:
خداوندسبحان فرمود: «ای محمد! دوست داری آنان (اوصیای خودت) را ببینی؟» گفتم: «آری ای پروردگار!» فرمود: «به سمت راست عرش توجه کن». چون متوجه شدم، ناگاه علی و فاطمه و حسن و حسین و علیبنالحسین و محمدبنعلی و جعفربنمحمد و موسیبنجعفر و علیبنموسی و محمدبنعلی و علیبنمحمد و حسنبنعلی و مهدی علیهم السلام را دیدم که در رودی از نور ایستادهاند و نماز میگزارند و او (مهدی) در وسط آنان مانند ستارهای درخشان بود.»[1]
امام؛ ستارۀ درخشان
نور حضرت ولیعصر در میان انوار دوازده امام همام علیهمالسلام، دو ویژگی خاص دارد:
- نور حضرت همچون ستارۀ درخشان است؛ بدین جهت که ظهور آن حضرت در عالم امکان، درخشش بیشتری از سایر معصومین دارد. غلبه و پیروزی کامل دین و شوکت و عظمت اهل ایمان به دست ایشان انجام میشود.
- نور آن حضرت در میانۀ انوار واقع شده است و این امر به شرافت، رفعت، بلندی مقام و منزلت حضرت اشاره دارد.
امام؛ سرچشمۀ تمام اعمال و نیات صالح
«الْمُقَدَّمُ» بر وزن اسم فاعل به این معناست که خداوند ایشان را سرچشمۀ تمام اعمال و نیات صالح قرار داده است. وجود مقدس حضرت قبل از هر فردی متخلق به اخلاق الهی و قرآن است و آنگاه راهیان کوی تطهیر و تزکیه را به این اصل رهبری میکند.
در واقع سیر اصلی زندگی انسان مهذب را وجود مقدس حضرت ترسیم میکند. هر کار خیری که از انسان صادر شود، نیت پاکی که از قلب او بگذرد و یا قدم خیری بردارد، منسوب به امام عصر است؛ در این صورت انجام افعال به همراهی نیات متعالی، زمینهساز موفقیت و فلاح فرد است؛ در واقع پیشتاز خیرات او امام است. درصورتی که فرد برای خود نقش فاعلی قائل باشد، این بینش، اعمال خیر او را حبط میکند و سرمایههای او را به یغما خواهد برد.
این همه آوازهها از شه بود
گر چه از حلقوم عبدالله بود
ثناگویی حق
هنگامیکه انسان افعال خیر را منسوب به امام بداند، تنها شاکر خلیفةالله است و نقشی برای خود قائل نیست؛ در نتیجه همیشه در جایگاه بدهکار است نه طلبکار؛ یعنی همواره به شرمندگی و قصور خود اعتراف دارد. او در کمال شرمندگی ثناگوی خدا و امام است و به توفیق علم و عمل که از جانب مولا به او ارزانی شده است، اذعان دارد؛ اما طلبکار در واقع ثناگوی خود است و در اصل غافل از توحید. او به جای اینکه ولیّنعمت را بستاید، ثناگوی خود است. این فرد باید مشق بندگی را از سرمشق امام بنویسد؛ اما مشق اشتباه تحویل امام میدهد و یا تکلیف بندگی را به نام خود سند میزند؛ اما فطرت الهی انسان را بهسوی استغفار سوق میدهد و فوراً درخواست بخشش میکند. اگر انسان آنچه را ترسیم کرده است به امام نسبت دهد و زیبایی و نظم خطوط زندگی خود را شبیه سرمشق امام قرار دهد؛ در این صورت امام را سرچشمه و منشاء همه خیرات و کمالات قرار داده است.
گام اول
«الْمُقَدَّمُ» بهمعنای « قدم» همخانوادۀ «قدیم» و «تقدیم» است. حضرت، گام اول را در عالم برداشتهاند. انسان اگر مانند سلمان، قدم را در جای قدم حضرت بگذارد عنوان «منّا اهل البیت »[2] را کسب میکند.
در احکام شرعی گام اول را وجود مقدس حضرت برداشتهاند. اگر زائر در عبودیت، تبعیت از امام خویش داشته باشد قدم در جای پای امامی گذاشته است که کجی و انحراف در آن نیست. انسانی که به امامت و جلوداری امام حرکت دارد احساس ترس و ناامنی نمیکند؛ چراکه در تمام خیرات و افعال جلوداری دارد که حافظ اوست.
انسانی که بهدنبال امام خود حرکت میکند، راه و رسم بندگی را بر حیات خود ترسیم میکند و از گناه و معصیت دور میشود. بیتردید گناه، انسان را از امام زمانش دور میسازد و کسی که از امام دور شود در واقع از حیطۀ بندگی بیرون است و خواست خود را حاکم میداند؛ چنین فردی داعیۀ ربوبیت دارد؛ اما فردی که به تبعیت امام در عالم گام برمیدارد، داعیۀ ربوبیت ندارد و با پیروی از امام در پی ایشان حرکت میکند.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکِشد آنجا که خاطرخواه اوست
حرکتی صعودی با نور امام
آیتالله جوادی آملی بیان میکند: «عالم طبیعت تاریک و پر فراز و نشیب است که حیوانات وحشی آن را احاطه کردهاند؛ اما ذات اقدس خداوند به انسان پروبال داده است تا بهدنبال نور امامش حرکت صعودی داشته باشد. فردی که بخواهد به یکی از کرات آسمانی سفر کند باید لباس مخصوص فضا بر تن داشته و مسلح به سلاح مناسب باشد وگرنه سقوط و هلاکت نتیجۀ آن است. حرکت درپی امام با لباس ایمان و تقوا، انسان را از تنهایی و ترس میرهاند و او را از سقوط و هلاکت حفظ میکند.»
جواب سلام امام، شرافت و کرامت خاصی به انسان عطا میکند که حرکت به رهبری امام زمان را برای او میسر میسازد و به مجالس اباعبداللهالحسین میکشاند تا لذت این همراهی و معیت را درک کند.
انتظار رویدادی خوش
«المَأمُول» در لغت به معنای دلبستگی و انتطار رویداد خوشی است که در آینده رخ دهد. در لغت فارسی «اَمَل» را آرزو معنا کردهاند. طبق این سلام، فرج آن حضرت در صدر آرزوهای انسان قرار دارد؛ زیرا فرج و گشایش بنده در فرج امام نهفته است. اشتیاق فراوان به سیرۀ امام زمان به همراه دعای فرج، صفای باطنی و نورانیت ظاهر را به همراه دارد که زمینهسازی هدایت را فراهم میکند.
امام حسین علیهالسلام میفرماید:
«لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی» [3]
«اگر دوران او را درک می کردم، همۀ زندگیام را در خدمت به او میگذراندم.»
بنابراین خوبان و مصلحان سراسر عالم خالصانه به دنبال اعتلای کلمةالله هستند که آثار رحمت الهی با ظهور آن حضرت، تجلی دیگری خواهد یافت. در واقع سعادت انسان در جلوهگری و فرج امام زمان تحقق مییابد.
ادب اقتضاء دارد انسان در صدر آرزوها و درخواستهای خود برای امام دعا کند؛ زیرا همانگونه که زمین با نور خورشید از تیرگی و تاریکی رهایی مییابد، زندگی و حیات بشری هم با دعای فرج و کسب نور امام، سر و سامان مییابد.
شاه کلید همۀ دعاها
در این فراز، زائر بیان میدارد که شاه کلید تمام آرزوهای صادقانه، دعا برای فرج آن حضرت است؛ زیرا نیایش و دعا تنها دارایی انسان است و در دعا فقر و نیاز انسان به ظهور میرسد؛ یعنی فقر و نیاز به هدایتگر جامعه را با دعای فرج بیان میکند.
منتظر واقعی با حرکت و سیر در اقیانوس توحید با دعای «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ» [4] ندای درونی خود را بیان میکند و با تمام وجود مییابد که فرج علیالاطلاق با فرج حضرت حاصل میشود.
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. غایةالمرام بحرانی، ج 3، ص 60
[4]. فرازی از زیارت جامعه کبیره، مفاتیح الجنان