زیارت آل یس – «أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ … والْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ»

«أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ»

 

«اى مولاى من تو را گواه مى ‌گيرم كه على امير المؤمنين، حجت خداست و حسن، حجت خداست و حسين، حجت خداست و على‌بن‌الحسين، حجت خداست. و محمد‌بن‌على، حجت خداست و جعفر‌بن‌محمد، حجت خداست و موسى‌بن‌جعفر، حجت خداست و على‌بن‌موسى، حجت خداست و محمدبن‌على، حجت خداست‏ و على‌بن‌محمد، حجت خداست و حسن‌بن‌على، حجت خداست.»

«وَ اُشهِدُکَ يا مَولای اَنَّ عليّاً أميرَ‌المُؤمِنينَ حُجَّتُه»

 

انسان کامل مظهر اسماء و صفات الهی

 

اسم شریف «علی» علیه‌السلام از اسم خداوند اشتقاق یافته است:

«وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»[1]

«او بلند مرتبه و بزرگ است.»

«اُشهِدُ» فعل مضارع است که از آن ارادۀ حال و آینده می‌شود. شهادت به حجت بودن حضرات معصومین در محضر و شهود امام زمان اختصاص به زمان خاصی ندارد، بلکه هر روز در زیارت آل‌یس این شهادت در محضر امام صورت می‌گیرد. حضرات معصومین علیهم‌السلام حجت حضرت حق بر عالم هستند. ایشان مظهر تام خداوند در عالم‌اند که همه جا به اذن حق حضور دارند؛ بدین جهت انسان کامل مظهر اسماء و صفات الهی است.

 

کفالت مؤمن با ورود به قلعۀ ولایت

 

«امیر»‌ از ریشه «میر» به‌معنای اطعام کننده و از ریشه «امر» به‌معنای فرمانروا به‌کار رفته است. چنان‌چه فرد در نظام عالم، مؤمن یعنی دلدادۀ حضرت حق شود، به قلعۀ ولایت وارد شده است. از مصادیق شکر خداوند انتخاب زیباترین و بهترین‌های عالم است که این امر عنوان مؤمن را بر فرد بار می‌کند. این عنوان فرد را از سرگردانی و حیرت نجات می‌دهد؛ زیرا امیرالمؤمنین قُوت و قوَّت او را فراهم می‌کند.

علامه امینی نویسندۀ کتاب الغدیر به نقل از یکی از علمای نجف می‌فرماید: در دوران کودکی پدرمان به سفری طولانی رفته بود و به جهت نبود پدر، دچار تنگی معیشت شدیم و روزگارمان به‌سختی می‌گذشت. مادر ما به جای هر اقدامی ما را آمادۀ زیارت شاه نجف کرد. بر در ایوان طلا که رسیدیم به ما گفت: من همین جا می‌نشینم، شما به حرم امیرالمومنين علیه‌السلام بروید و به حضرت بگویید: پدرمان به سفر رفته و شما پدر ما هستید، کفالت ما را به عهده بگیرید! ما نیز، امر مادر را اطاعت کردیم. پس از مدت كوتاهی، نزد مادر برگشتیم در حالی‌که دو کیسۀ بزرگ طلا در دست داشتیم به مادر گفتیم: «شخصی این دو کیسه را به دست ما داد و گفت به مادرتان بگویید برای همیشه كفالت شما را به عهده گرفتم.»

فردی که تحت عنوان مؤمن قرار گیرد حضرت امیرالمؤمنین اطعام‌کننده او در مادیات و معنویات است؛ بنابراین او محتاج و سرگردان نمی‌شود.

 

مؤمن تحت ولایت است

 

اگر «امیر» از ریشۀ «امر» باشد مؤمن همواره تحت ولایت و فرمانروایی حضرت امیرالمؤمنین قرار می‌گیرد. مسیر عبودیت تحت سلطنت و ولایت آن حضرت به سهولت سپری می‌شود و غم‌و‌غصه از او فاصله می‌گیرد.

انسان با قبول ولایت و اطاعت از باید و نبایدهای حضرت، از سرگردانی نجات می‌یابد؛ اما انسانی که از تحت ولایت حضرت خارج شود و فرمانروایی غیر خداوند را در عالم بپذیرد با ورود در وادی شرک متحیر و سرگردان می‌شود.

خداوند سبحان جمال و جلال خود را در وجود حضرات معصومین به نمایش گذاشته است و پس از نصب امام به امامت، ایشان را در میان توده‌های بشریت قرار داد تا عموم بشر از امام بهره‌مند شوند و فاصلۀ بین امام و مردم مرتفع شود. بر این اساس ظهور و حجیت حضرات معصومین ضروری و حتمی است زیرا که راهگشای مردم در زمین هستند.

 

«وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ»

 

ارتباط با ائمه

 

با نام بردن ائمه در زیارت آل یس به‌نوعی ارتباط با آنان برقرار می‌شود و همگی ایشان تحت عنوان «حجت الله» معرفی می‌شوند؛ چراکه خداوند به‌واسطۀ ایشان بر خلق و عموم مردم احتجاج می‌کند. همچنین حضرات معصومین هر کدام جلوه‌گری خاصی در عالم دارند. هر یک از حضرات معصومین عنوان حجت در عالم را به طریقی نمایان‌گرند.

 

 

«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  سوره بقره، آیه 255

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

مطالب مرتبط