«وَ أَنَّ نَاكِراً وَ نَكِيراً حَقٌّ»
«فرشته نكير و منكر حق است.»
سؤال دو فرشته در هنگام مرگ
یکی از اعتقادات حقه سؤال دو فرشتۀ نکیر و منکر در عالم قبر از فرد است. در هنگام قرار دادن میت در قبر با بیان تلقین و شهادتین گوش و وجود میت را آماده پاسخگویی به نکیر و منکر میکنند. در عالم قبر قلب انسان پاسخگوی رسولان الهی است؛ بنابراین باید جواب در وجود و سلولهای فرد نهادینه شده باشد تا بتواند اجابت داشته باشد.
«وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکَراً وَ نَکِیراً وَ أَرِ عَیْنِی مُبَشِّراً وَ بَشِیراً »[1]
«نکیر و منکر را از من دفع کن و فرشته بشیر و مبشر را به چشم من بنما.»
همراهی با امام و پاسخگویی با آرامش به نکیر و منکر
در فراز «اَنَّ الموتَ حَق» لفظ مرگ معرفه ذکر شده است: «الموت» که حکایت از معرفه بودن مرگ دارد؛ اما نکره آوردن «نکیر و منکر» دلالت بر شناخت نداشتن نسبت به این رسولان الهی دارد. در قبر، بیمعرفتی به این رسولان، فضای هولوترس را حاکم میکند؛ اما در زیارت آلیس در ضیافت امام زمان این هولوترس به آرامش تبدیل میشود؛ زیرا همراهی با امام، زائر را پاسخگوی رسولان الهی میکند. چهبسا در این ضیافت انسان در جایگاهی وارد میشود که مصاحبت با امام مانع سؤال «نکیر و منکر» میشود؛ یعنی امام، خود جوابگوی آنان است.
فراهم کردن مقدمات در دنیا برای پاسخگویی در قبر
امام سجاد علیهالسلام میفرماید: در خانۀ قبر، فرد از تمام تعلقات جدا میشود و یکه و تنهاست:
«أَبْكِى لِخُرُوجِ نَفْسِى، أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى، أَبْكِى لِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّاىَ»[2]
«گریه میکنم براى جان دادنم، گریه میکنم براى تاریکى قبرم،گریه میکنم براى تنگى لحدم، گریه میکنم براى سؤال نکیر و منکر از من.»
انسان در محضر امام میآموزد که وقتی فرد در عالم دنیاست و زبان او باز است، باید مقدمات و زمینۀ جوابگویی در عالم قبر را ایجاد کند تا بتواند با تمام وجود آن سؤالات را اجابت کند. فرد باید ربوبیت خداوند، رسالت پیامبر و ولایت ائمه را ملکه و در قلب تثبیت کند، همچنین در مقام عمل بهسوی قبلۀ توحید در حرکت باشد تا در عالم قبر آنچه در درون خود کِشته به ظهور و بروز برساند.
اگر بار خار است خود کِشتهای
و گر پرنیان است خود رشتهای
«برداشتی آزاد از بیانات استاد زهره بروجردی»