تفسیر آیه 29 سوره نحل

خداوند در آیه 29 سوره نحل می‌فرماید:

 

«فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ»

 

«پس، از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آنجا خواهيد ماند، و براستى چه بد است جايگاه متكبّران.»

 

شروع عذاب جهنم از لحظۀ مرگ

 

در آیه قبل اشاره شد که گروهی از مردم به خود ظلم می‌کنند و فرشتگان در همان حال، جانشان را می‌گیرند. این آیه در ادامه می‌فرماید: ظلمشان آنها را برای همیشه وارد جهنم می‌کند.

سؤال: چگونه آیه از عبارت «جهنم» استفاده می‌کند در حالی‌که پس از مرگ، عالم برزخ آغاز می‌شود و جهنم مربوط به قیامت است؟

در پاسخ می‌گوییم: چون عذاب مخاطبان از همان لحظۀ مرگ آغاز می‌شود، از این عبارت استفاده شده است.

منظور از جهنم در اینجا جهنم حسرت و ندامت است که بالاترین و سخت‌ترین عذاب محسوب می‌شود؛ یعنی زمانی که انسان فرصت‌ها را از دست داده و امکان جبران نداشته باشد. این حالت از عذاب روحی و روانی، از همان لحظۀ مرگ آغاز می‌شود و تا قیامت ادامه می‌یابد.

 

فریاد حسرت دوزخیان

 

پیامبر اکرم به زیبایی ریشۀ یکی از بزرگ‌ترین عذاب‌های اخروی را که همان حسرت و پشیمانی ناشی از تعلل است، بیان می‌فرماید:

«إنَّ أکْثَرَ صِیاحِ أهْلِ النّارِ مِنَ التَّسْوِیفِ»[1]

«بیشترین فریاد جهنّمیان از به تأخیر انداختن توبه است.»

کسانی که انجام کار درست را به تأخیر می‌اندازند و همواره از عباراتی چون «پس از این» و «فردا انجام می‌دهم» استفاده می‌کنند، به بزرگ‌ترین خسران دچار می‌شوند. افسوس خوردن و حسرت بر اثر از دست دادن زمان و امکان نداشتن جبران آن، سوزشی عمیق و جانسوز در وجود اهل جهنم ایجاد می‌کند. این حسرت ابدی، خود عذابی است که از همان نخستین لحظات پس از مرگ آغاز می‌شود.

این حدیث هشداری بسیار جدی برای همۀ ماست که مراقب «فردا» گفتن‌های خود در انجام کارهای نیک و وظایف دینی باشیم، زیرا همین تأخیرهای به ظاهر کوچک، می‌تواند منبع بزرگ‌ترین حسرت‌های ابدی شود.

 

بازخواست اعضا و جوارح و مردم

 

مفسری می‌فرماید: این عذاب از آن روست كه این افراد، لحظه‌ای كه از دنیا می‌روند، شاكیان زیادی دارند. اعضا و جوارح آنها و همچنین گروهی از مردم، از این افراد شاكی هستند. اینان به دلیل اعمال صغیر و كبیرشان، مورد بازخواست و مؤاخذه قرار می‌گیرند.

این تفسیر نشان می‌دهد که عذاب اخروی تنها محدود به گناهان کبیره نیست، بلکه غفلت از انجام وظایف و تأخیر در کارهای نیک نیز می‌تواند باعث شود که انسان در پیشگاه الهی با شکایت‌های متعددی روبرو شود. شکایت اعضای بدن به دلیل استفادۀ نادرست از آنها و شکایت مردم به دلیل تضییع حقوقشان، همگی بر شدت عذاب و حسرت ابدی می‌افزایند.

 

ظالم و متکبر، دو روی یک سکه

 

آیه شریفه ابتدا از ورود کسانی که به خود ستم کرده‌اند، به جهنم سخن می‌گوید و در پایان، عذاب را از آنِ «متکبرین» می‌داند. این ارتباط نشان می‌دهد که ظالم و متکبر هر دو از یک آبشخور تغذیه می‌شوند؛ ظالمین همان متکبرین و متکبرین همان ظالمین هستند.

 

ظالم کیست؟

 

در پاسخ به این پرسش، مفسران نکات عمیقی را بیان کرده‌اند:

  1. کسی که میل خود را بر خواست خدا ترجیح می‌دهد. ریشۀ ظلم به خود، نادیده گرفتن فرمان خداوند و پیروی از هوای نفس است؛ اما کسی که در محضر خدای سبحان تسلیم محض باشد، از دایرۀ «ظالمی انفسهم» خارج است.
  2. کسی که از جایگاه بندگی خارج شده است، مفسر دیگری این مفهوم را اینگونه تکمیل می‌کند: «ظالمین کسانی هستند که در این عالم، خود را در جایگاه بندگی قرار نداده‌اند و اصل ظلم را نسبت به خود روا داشته‌اند.» بزرگ‌ترین ظلمی که انسان می‌تواند به خود روا دارد، خارج شدن از مسیر عبودیت و بندگی است که فلسفۀ وجودی اوست. هنگامی که انسان خود را بندۀ خدا نداند، در حقیقت به روح و جان خویش ستم کرده است.

بنابراین ظالم کسی است که با تکبر ورزیدن و نافرمانی از خدا، خود را از مقام عبودیت خارج می‌کند و با پیروی از هوای نفس، میل خود را بر ارادۀ خدا مقدم می‌دارد. این نگرش و عمل، باعث می‌شود که انسان نه تنها به دیگران، بلکه به حقیقت وجود و روح خود نیز ستم کند. بنابراین، ظلم به نفس و تکبر دو ویژگی جدایی‌ناپذیرند که سرانجامی یکسان را برای صاحبشان به ارمغان می‌آورند.

 

عاقبت تکبر و ظلم به نفس

 

کسی که در مقابل خالق تکبّر نورزد و تسلیم خواست خدای سبحان باشد، بزرگ‌ترین لطف را نسبت به خود کرده است. از مصادیق ظلم به نفس، در جهالت ماندن و رویگردانی از دانش و هدایت الهی است.

خدای سبحان به ظالمانی که تا لحظۀ مرگ در تاریکیِ غفلت و عصیان خود باقی مانده‌اند و به کسانی که در برابر شریعت تکبّر ورزیده‌اند، می‌فرماید: اکنون برای بازگشت و دست کشیدن از ظلم و تکبّر بسیار دیر شده است. از درهای مختلف جهنم وارد شوید، چرا که جایگاه شما اینجاست.

 

درهای هفتگانه جهنم

 

درهای مختلف جهنم چیست؟ افراد از درهای مختلفی وارد جهنم می‌شوند؛ ناشکری، تکبّر، شرک، شهوت، غضب و دیگر گناهان، درهای گوناگونی هستند که فرد از آن‌ها وارد جهنم می‌شود.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

«لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» [2]

«دوزخ داراى هفت در است و هر درى بخش خاص و ویژه‌ای از آنان را در بر می‌گیرد.»

بر اساس تفاسیر، پنج در از این درها مربوط به حواس پنجگانۀ بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه است که در صورت استفادۀ نادرست و گناه‌آلود، باعث ورود به عذاب می‌شوند. دو در دیگر نیز مربوط به قوۀ غضبیه (خشم و کینه) و قوۀ شهویه (هوای نفس و تمایلات نامشروع) است که اگر کنترل نشوند، انسان را به‌سوی جهنم سوق می‌دهند. هر گروه از گناهکاران به تناسب اعمالشان از دری خاص وارد عذاب می‌شوند.

 

سه جهنم از نگاه امام خمینی(ره)

 

حضرت امام خمینی (ره) در کتاب آداب الصلاة می‌فرماید:

برای هر کسی سه جهنم وجود دارد: جهنم اخلاق، جهنم اعمال و جهنم عقاید. جهنم اخلاق از جهنم اعمال سوزنده‌تر است و جهنم عقاید از هر دو، سوزناك‌تر است. تفاوت این سوزندگی در آن است که انسان برای مدتی در دنیا عملی را انجام داده است و آن عمل روزی پایان می‌یابد، اما خُلق و عقیده همواره پایدار و باقی می‌مانند.

البته میزان پایداری عقیده از خُلق بیشتر است، زیرا عقیده یک عقد قلبی است و با قلب گره می‌خورد. به همین دلیل، میزان سوزندگی جهنم عقاید از دو جهنم دیگر بسیار شدیدتر است.

 

سرنوشت متکبر پس از مرگ

 

بر اساس تفاسیر عرفانی، انسان با مرگ وارد جهنم افعال می‌شود (عذاب ناشی از اعمال نادرست)، اما جهنم اخلاق و عقاید به طور کامل در قیامت برپا می‌شود.

هنگامی که متکبران پس از مرگ با کسانی روبرو می‌شوند که کار همیشگی‌شان در دنیا انجام خیراتی چون ذکر، دعا، فراگیری علم و سایر اعمال صالح بوده است، افسوس عمیقی می‌خورند و گرفتار ندامت و حسرتی جانسوز می‌شوند؛ زیرا می‌بینند عمر گرانبهای خود را به باطل و در راه تکبر و غفلت صرف کرده‌اند و هیچ فرصتی برای جبران ندارند.

همین حسرت ناشی از عملکرد ناصحیح در دنیا، آتشی سوزان را در برزخ برای آنان فراهم می‌کند. این عذاب برزخی، مقدمه‌ای است برای عذاب شدیدتر در قیامت که ناشی از ریشه‌های تکبر در اخلاق و عقیده است.

 

دنیا، بستر بی‌بدیل کمال و بندگی

 

دنیا، دار تکلیف است و تمام فرصت رشد و کمال انسان تنها در همین دنیا فراهم است. این جهان، بستر منحصربه‌فرد برای به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه بشری است. هر کس می‌تواند در این دنیا به هر مقام و جایگاهی که شایسته آن است، از قرب الهی تا کمالات معنوی دست یابد.

پس از مرگ، امکان کسب خیر جدید و دستیابی به مقام‌های معنوی از دست رفته، دیگر میسر نیست. کسی که در دنیا از این فرصت بی‌نظیر استفاده نکند و بندگی لازم را به جای نیاورد، در زمان مرگ به آتش فراق از حق مبتلا می‌شود. این رنج و حسرت، نتیجۀ غفلت از هدف آفرینش و ضایع کردن عمر در مسیر باطل است.

 

تداوم اعمال نیک در برزخ و قیامت از نگاه روایات

 

بر اساس روایات، آن‌کس که در دنیا به کسب علوم و معارف الهی یا دیگر اعمال نیک مشغول است، با فرا رسیدن مرگ، این مسیر متوقف نمی‌شود، بلکه در عالم برزخ ادامه می‌یابد. برزخ، ادامۀ دنیاست؛ زیرا در طول دنیا قرار دارد، نه در عرض آن. به عبارت دیگر، دنیا، برزخ و قیامت، مراحل طولی و متصل یک مسیر هستند، نه جدا از هم و در مقابل یکدیگر.

هر کس در دنیا به هر شیوه‌ای زندگی کند، در برزخ نیز همان نوع زندگی را ادامه می‌دهد و در قیامت نیز به همان مشغول خواهد بود، با این تفاوت که در قیامت از حقیقت و نتیجۀ اعمال خود آگاه‌ترمی‌شود.

این تداوم به این معنا نیست که در برزخ، کسب خیر جدید یا انجام فعل نوینی آغاز شود، بلکه هر عمل خیری که فرد در دنیا پایه‌گذاری کرده و به آن مشغول بوده است، در برزخ و قیامت تداوم و گسترش می‌یابد. بنابراین، برزخ مرحله‌ای برای بهره‌برداری از برکات اعمال نیک دنیوی و نیز عذاب ناشی از غفلت‌ها و گناهان است، نه عرصه‌ای برای آغاز اعمال جدید.

 

تداوم یادگیری و تکامل معنوی در برزخ

 

حفص، یکی از اصحاب امام کاظم علیه‌السلام، نقل می‌کند: شنیدم امام از مردی پرسید: «آیا دوست داری همیشه در دنیا باشی؟»

مرد پاسخ داد: «آری.»

امام پرسید: «برای چه؟»

گفت: «برای اینکه سورهٔ توحید را قرائت کنم.»

امام ساکت شد و پس از چند لحظه فرمود:

«ای حفص! هر یک از دوستان و شیعیان ما که بمیرد در حالی که قرآن را به خوبی نیاموخته باشد، در قبر (برزخ) به او تعلیم داده می‌شود تا خداوند به این وسیله درجه‌اش را بالا ببرد. به راستی که درجات بهشت به اندازهٔ آیات قرآن است. به او گفته می‌شود: بخوان و بالا برو! پس او می‌خواند و بالا می‌رود.»[3]

 

تکامل علوم در برزخ و قیامت

 

اگر کسی به علوم حصولی و اکتسابی خود در دنیا عمل کند، این علوم در برزخ و قیامت به شکل علم حضوری (درک بی‌واسطه و شهودی) ظاهر می‌شوند که خود نوعی ترقی و تکامل علمی و معنوی است.

این نشان‌دهندۀ آن است که برزخ، نه تنها ادامهٔ دنیاست، بلکه عرصهٔ تکامل و پاداش اعمال نیک و تلاش‌های ناتمام انسان در مسیر معرفت و بندگی است.

 

تاریخ جلسه: 1389/9/26 – جلسه بیست و نهم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. جامع السعادات، ج 3، ص46.

[2]. سوره حجر، آیه 44.

[3]. کافی ، ج 2، ص 607.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

مطالب مرتبط