تفسیر آیه 31 سوره نحل

خداوند در آیه 31 سوره نحل می‌فرماید:

 

«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقينَ»

 

«به باغ‌هايى دائمى داخل خواهند شد كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، هر چه را بخواهند براى ايشان در آنجا موجود است، خداوند اينگونه پرهيزكاران را پاداش مى‌دهد.

 

لذت ورود، نه مشاهده از دور

 

فعل «یَدْخُلُونَ» به روشنی از ورود بهشتیان به بهشت خبر می‌دهد؛ یعنی لذت حقیقیِ بهشت، در ورود به آن است، نه در رؤیت از راه دور. خدای سبحان در وصف بهشت نمی‌فرماید «متقین بهشت را می‌بینند»، بلکه تأکید می‌کند که «آنان به بهشت وارد می‌شوند»؛ چراکه دیدن بهشت، حتی برای دیگران نیز ممکن است؛ اما ورود به آن، نصیب خواص است.

در همین عالم نیز میان «دیدن باغ از پشت شیشه» و «قدم گذاشتن در فضای معطر و سرسبز آن»، تفاوتی عمیق وجود دارد. دیدن از دور، بهره‌ای سطحی است؛ اما ورود، تجربه‌ای وجودی و عمیق.

متّقی، لذت خود را در تماشای نیک‌بختی دیگران نمی‌جوید؛ او نمی‌خواهد تنها ناظر توفیقات دیگران باشد. او می‌خواهد خود وارد میدان شود، نقش‌آفرین باشد و اسطوره‌ای از ایمان و عمل.

مطالعه شرح‌حال بزرگان و شنیدن فضایل اهل تقوا، گرچه الهام‌بخش است؛ اما کافی نیست؛ انسان باید خود در مسیر تقوا گام نهد تا از ثمرات آن بهره‌مند شود.

همچنان‌که میان تماشاگرِ نشسته بر صندلی استادیوم و بازیکنِ حاضر در میدان، تفاوتی اساسی است، میان کسی که تنها درباره بهشت می‌خواند و کسی که به سوی آن گام برمی‌دارد نیز فاصله‌ای از زمین تا آسمان است.

 

نهرهای جاریِ معرفت

 

خدای سبحان در توصیف خانۀ بهشتیِ متقین می‌فرماید: «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»؛ رودبارها در زیر (کاخ‌ها و درختان) آن روان است. نکته‌ای ظریف و شایان توجه آن است که کمتر آیه‌ای از آیات بهشت در قرآن کریم یافت می‌شود که سخنی از نهر در میان نباشد؛ گویا اوج لذت و شکوه بهشت، در همین جریان دائمی نهرها نهفته است.

در نگاه عرفانی، این نهر جاری، نماد علم و معرفت پیوسته است. در زندگی متقین نیز همواره نهر معرفت روان است؛ دانایی در وجودشان می‌جوشد و آنان را از رکود و توقف باز می‌دارد.

جریان دائم نهر، یادآور آن است که کسب معارف الهی در هر سن و زمانی ضروری و سودمند است. آنان که می‌پندارند طلب علم در سالخوردگی بی‌ثمر است، از درک حقیقت حیات بازمانده‌اند.

نمونه‌ای روشن از این معنا در واقعۀ عاشورا دیده می‌شود؛ جایی که حدود سی نفر از سپاه دشمن به سوی امام حسین علیه‌السلام بازگشتند و به کاروان حق پیوستند. اگر آنان چنین می‌پنداشتند که «دیگر دیر شده است!»، هرگز این دگرگونی رخ نمی‌داد.

راه کمال انسان، پایانی ندارد. تا زمانی که نهر معرفت در جان انسان جاری باشد، شکوفایی و رشد ممکن است. این نهر، زمان و مکان نمی‌شناسد؛ تنها به تشنگی دل انسان بستگی دارد.

 

ارادۀ بی‌واسطه در بهشت

 

در ادامۀ توصیف نعمت‌های بهشتی، خدای سبحان می‌فرماید: «لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُنَ»؛ برای آنان در بهشت هر چه بخواهند فراهم است.

مفسران بر این نکته تأکید دارند که تقدیم جار و مجرور «فِيهَا» بر فعل «يَشَاؤُنَ» دلالت بر حصر دارد؛ یعنی تنها در بهشت است که ارادۀ انسان به فعلیتِ کامل می‌رسد و هر آنچه بخواهد، بی‌درنگ تحقق می‌یابد. در غیر بهشت چنین نیست؛ حتی در دنیا، با وجود همۀ امکانات و ثروت‌ها، ارادۀ انسان همواره با موانع و محدودیت‌ها روبه‌روست.

لامِ «لَهُمْ» نیز دلالت بر اختصاص دارد؛ یعنی همۀ این نعمت‌ها مخصوص اهل بهشت است. هر آنچه آنان اراده کنند، در همان لحظه برایشان مهیا می‌شود، بی‌نیاز از ابزار، زمان یا واسطه.

یکی از مفسران در توضیح این آیه می‌گوید: در بهشت، هر کس بر حسب ظرفیت عقل و مرتبۀ وجودی خود، چیزی را آرزو می‌کند. برخی آرزو دارند شاگرد خاص امیرالمؤمنین علیه‌السلام باشند، و برخی خواستار بهره‌مندی از نعمت‌های خوردنی و آشامیدنی‌اند؛ همۀ این تمنیات در بهشت محقق می‌شود، زیرا «مَا يَشَاؤُنَ» مطلق است و همۀ مراتب خواسته‌های انسان را اعم از مادی و معنوی در برمی‌گیرد.

در حقیقت، بهشت عرصۀ تجلّی بی‌واسطۀ ارادۀ انسان مؤمن است؛ جایی که فاصله‌ای میان خواستن و داشتن وجود ندارد، و انسان به مقام «كُنْ فَيَكُونُ» نزدیک می‌شود؛ چون اراده‌اش هماهنگ با ارادۀ الهی شده است.

 

میل‌های زیبا، سرمایه‌های الهی

 

یکی از مفسران عارف در ذیل آیه ۱۲ سوره مبارکه نوح «يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ…» تعبیر لطیفی ارائه می‌کند و می‌گوید:

مراد از «اموال» در این آیه، مال ظاهری نیست، بلکه میل درونی انسان است. خدای سبحان بندگان خود را با زیبا کردن میل‌هایشان یاری می‌کند؛ یعنی آن‌ها را از دلبستگی به امور پست و فانی باز می‌گرداند و خواسته‌هایشان را به سوی ارزش‌های والا و ماندگار سوق می‌دهد.

به بیان دیگر، امداد الهی در ساحت میل، عالی‌ترین نوع یاری خداوند است؛ زیرا زمانی که میل انسان اصلاح شود، مسیر زندگی‌اش نیز دگرگون می‌شود. انسانی که خواسته‌هایش بلند و متعالی است، همواره در حال رشد و حرکت به سوی کمال خواهد بود، اما آن‌که میلش به امور دانی و زودگذر معطوف است، در مدار تکرار و رکود گرفتار می‌شود.

پس آیه شریفه یادآور می‌شود که یاری خدا تنها در افزایش دارایی یا فرزند نیست، بلکه در اصلاح درونی و تعالی امیال انسان است. هرگاه میل انسان زیبا شود، خودِ او زیبا می‌شود و به سرچشمۀ بی‌پایان فیض و معرفت راه می‌یابد.

 

تفاوت مراتب اراده در بهشت

 

در تفسیر «لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُنَ» یکی از مفسران عارفانه، نکته‌ای ژرف بیان می‌کند:«تحقق فوری ارادۀ بهشتیان در بهشت، ریشه در تعالی اراده و همت آنان دارد.»

درخواست‌های اهل بهشت، همچون مراتب وجودی‌شان، دارای نقطۀ حضیض و اوج است. حضیض آن بهره‌مندی از نعمت‌های محسوس و لذایذ بهشتی است، و اوج آن، ارادۀ قرب به خداوند و مشاهدۀ جمال حق. همان‌گونه که در دنیا خواسته‌های انسان‌ها از یکدیگر متفاوت است، در آخرت نیز تفاوت مراتب اراده و شوق آشکار می‌شود.

بهشت، سرزمین وحدت در کثرت است؛ همه در آن متنعم‌اند، اما هر کس به قدر ظرف وجودی و سطح معرفت خویش بهره‌مند می‌شود. برای توضیح این معنا، می‌توان از مثالی دنیوی بهره گرفت: گاه انسانی در حرم امام حسین علیه‌السلام حضور دارد؛ یکی در اوج حال معنوی، از عمق دل، تعجیل در فرج امام زمان علیه‌السلام یا شهادت در راه خدا را می‌طلبد، و دیگری در همان فضا، تنها بر رفع مشکلات مادی خود دعا می‌کند. هر دو دعا می‌کنند؛ اما فاصلۀ میان دو خواسته از زمین تا آسمان است.

در بهشت نیز چنین است؛ هر دو گروه بهشتی‌اند؛ اما مرتبۀ لذت و مقام آنان به اندازۀ  بلندی آرزوهایشان است. در حقیقت، ارادۀ انسان، آینۀ معرفت اوست؛ هر که خواسته‌اش متعالی‌تر باشد، قربش به خداوند نیز بیشتر است.

در بهشت، هر اراده‌ای ــ مادی یا معنوی ــ برای اهل بهشت بی‌درنگ محقق می‌شود؛ زیرا در آن سرا، ارادۀ انسان با ارادۀ الهی هماهنگ و از موانع ماده و زمان آزاد است.

 

مراتب اراده و معرفت در بهشت

 

یکی از مفسران در توضیح این حقیقت می‌فرماید: «هنگامی که بهشتیان آیۀ شریفۀ «لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُنَ» را می‌شنوند، هر یک بر اساس مرتبۀ وجودی و معرفتی خود چیزی را اراده می‌کنند.

گروهی از آنان، با شنیدن این وعدۀ الهی، خواهان دوام رؤیت پروردگار، استماع دائم کلام حق، و همنشینی جاودانه با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و اولیای الهی می‌شوند. اینان اراده‌هایی متعالی دارند و در پی وصال و قرب‌اند.

اما گروهی دیگر تنها به نعمت‌های محسوس و لذت‌های مادی بهشت می‌اندیشند. آنان نیز اهل بهشت‌اند، اما مرتبۀ معرفتی‌شان در حد همان خواسته‌هاست.

این تفاوت در مراتب اراده، در دنیا نیز آشکار است: همان‌گونه که برخی انسان‌ها در مجالس اهل بیت علیهم‌السلام تنها برای حاجت‌های مادی حضور می‌یابند، و برخی دیگر در پی کسب معرفت، دریافت نوری از ولایت یا حتی شنیدن پاسخ سلامی از ناحیۀ معصوم هستند، در بهشت نیز چنین تفاوتی در مراتب شوق و اراده باقی است.

در حقیقت، بهشت آینۀ خواسته‌های انسان است؛ هر کس در دنیا چه می‌خواست و چه می‌جست، در آنجا همان را می‌یابد. کسی که در دنیا طالب خدا بود، در بهشت خدا را دارد؛ و آن‌که طالب نعمت بود، در بهشت نیز بهر‌ه خویش را از همان نعمت‌ها می‌گیرد.

 

پاداش متقین؛ ثمرۀ تقوا

 

خدای سبحان در دو آیۀ پی‌در‌پی واژۀ «متقین» را تکرار می‌کند: در آیۀ پیش فرمود: «لَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقینَ» و در این آیه می‌فرماید: «كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقينَ»این تکرار، تصادفی نیست؛ بلکه اشاره‌ای لطیف به محوریت تقوا در همۀ مراتب سعادت و دریافت رحمت الهی دارد.

در حقیقت، هر خیر، برکت، معرفت، هدایت و رحمتی که به انسان می‌رسد، ریشه در تقوای او دارد. بدون تقوا، حتی اگر انسان به ظاهر از امکانات فراوان برخوردار باشد، بهره‌ای حقیقی از آن‌ها نخواهد برد. تقوا کلید گشایش همۀ درهای معرفت است.

 

تقوا، کلید فیض الهی

 

هر چه انسان بیشتر از مخالفت با خدا دوری کند، بیشتر به سرچشمۀ فضل و علم نزدیک می‌شود. ترک معصیت، تنها دوری از گناه نیست، بلکه نوعی پالایش درونی است که موجب نزول مواهب الهی می‌شود. به تعبیر دقیق‌تر:

  1. با ترک معصیت، علم به انسان عطا می‌شود؛ زیرا دلِ پاک، آینۀ حقایق است.
  2. با ترک منیّت، معرفت حاصل می‌شود؛ زیرا تا خودبینی بر دل سایه افکنده، جایی برای دیدن خدا نیست.
  3. با ترک شرک، یقین می‌آید؛ چون دل موحّد، در پرتو توکل و تسلیم آرام می‌گیرد.
  4. و با ترک ناسپاسی، نعمت‌ها افزون می‌شود؛ چرا که شکر، زنجیرۀ عطای الهی را استمرار می‌بخشد.

بدین‌سان، «كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقينَ» در حقیقت خلاصۀ همۀ نظام پاداش الهی است: خداوند همان‌گونه که متقین را در دنیا به نور معرفت می‌آراید، در آخرت نیز آنان را با نعمت جاودان خویش پاداش می‌دهد؛ چرا که تقوا، نه یک رفتار موقّت، بلکه راه دائمیِ ارتباط با فیض الهی است.

 

 

تاریخ جلسه: 1389/9/28

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

مطالب مرتبط