زیارت جامعه، سفره معرفتی گسترده
در خدمت کلاس زیارت جامعهی کبیره هستیم در هر جلسه که توفیق حضور در این کلاس به ما داده می شود باید شاکر این حضور باشیم، زیرا این کلاس، سفرهای معرفتی گستردهای است که توفیق نشستن در کنار آن به ما عطا شده است. اغراق نیست اگر بگوئیم زیارت جامعه در میان زیارات و ادعیه بی نظیر است و هیچ زیارتی چنین کامل و جامع به شناخت حضرات معصومین نپرداخته است. جملات کوتاهی که امام هادی(ع) در این زیارت بیان کرده است چنان فصیح و بلیغ و رسا است که هر صاحب سخنی را به سر ذوق میآورد.
من از امام هادی(ع) استدعا می کنم تا از سر لطف مرحمتی نمایند تا بتوانم حق این جملات را ادا کنیم هر چند که فاصلهی توضیحات ما با اصل مطلب تفاوت از فرش تا عرش دارد.
«السَّلَامُ عَلَى مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ»
«سلام بر کسانی (حضرات معصومین) که برکات خداوند سبحان در وجود آنها استقرار یافته است»
«مساکن» جمع کلمهی مسکن است، مسکن اسم مکان به معنای محل سکونت است.
«برکت» به معنای ثبوت خیر است.
تركیب اضافهای که در میان واژههای این فراز به کار رفته است هم میتوان به عنوان اضافه حقیقیه گرفت و هم اضافهی بیانیه.
1.در اضافهی حقیقیه فراز چنین معنا میشود برکات خداوند سبحان در وجود شما حضرات معصومین استقرار یافته است.
2.اضافهی بیانیه یعنی برکات بیانگر وجود حضرات معصومین هستند. برکتِ خاص خداوند سبحان، وجود مقدس حضرات معصومین است. این جمله به این معنا نیست که میان برکت خدای سبحان و خود حضرات معصومین فاصله است بلکه اصل، پایه و اساس برکت خود حضرات معصومین هستند.
وقتی به کسی گفته میشود خداوند به شما برکت بدهد یعنی خداوند جلوهی حضرات معصومین را در زندگی شما افزون کند.
انواع روزی
روزیهایی كه در زندگی به انسان میرسد بر دو نوع است: ۱- با برکت ۲- بیبرکت
- روزی با برکت، روزی است که روزیگیرنده، واسطههای روزی را بشناسد و آگاه باشد که روزیهای مادی و معرفتی او به لطف حضرات معصومین به سوی او روانه میگردد.
این چنین روزی پایدار، برقرار و مستدام میباشد، روزیی که رضایت معصوم تضمین کنندهی آن است.
- روزی بیبرکت به این معناست که روزیها به دست افراد میرسد اما گویا ثبات و برکتی ندارد، دائمی نیست و ماندگاری ندارد، در این نوع روزی نعمات بسیاری در اختیار افراد قرار میگیرد.
حضرات معصومین جلوهی نام رحمان خدای سبحان هستند یعنی آنان بدون هیچ قید و شرطی روزیهای مادی و معنوی را بر همگان عرضه میدارند چنانچه همهی افراد چه مؤمن و چه کافر چه عالم و چه جاهل و… همگی از نعمت خوردنیها و آشامیدنیها و نوشیدنیها و … برخوردارند اما این نعمات برای انسان ایجاد آرامش نمیکند و انگیزهی خوب زیستن و بندگی کردن را در او ایجاد نمیکند.
حتی در رابطه با نعمتهای معنوی نیز داستان همین است. خداوند سبحان از طریق حضرات معصومین به کسی نعمت عقل، هوش، ذکاوت و علم میدهد اما این گروه واسطهی نعمات خویش را وجود مقدس حضرات معصومین نمیدانند، آنها در دنیا سرگردان و حیران هستند.
آنها به عوض آنكه از نعمتهای غیر مادی و مجرد خود استفادهی الهی کنند و با هر یک از آنها دنیا و آخرت خود را رونق بخشند و با این نعمات بندگی كنند، بهرهمند شدن از نعمات در آنها نتیجهی معكوس میدهد و باعث میشود تا خلاف رضای حق، نعمات خود را به کار گیرند. به طور مثال میتوان گفت همهی کسانی که فراگیری علم نه تنها برای آنها رشد و نمو و روشنایی به همراه ندارد بلكه حجاب نورانی را ایجاد میكند اینان علم خود را در جهت ضربه زدن به جامعهی بشریت استفاده میكنند. این گونه بهرهمند شدن از علم، مرضی خداوند سبحان نیست.
علم غیر نافع، قلب را از تفقه در امور ناتوان می کند
در ادعیه از پیامبر (ص) آمده است:
« اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَع…»[1]
«خدایا پناه میبرم به تو از علمی که برای من نفعی ندارد»
در آیات قرآن آمده است:
« … لَهُمْ قُلُوبٌ لا یفْقَهُونَ بِها … لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»[2]
«..آنها دلها [عقلها] یى دارند كه با آن (اندیشه نمىكنند، و) نمىفهمند … گوشهایى كه با آن نمىشنوند. آنها همچون چهارپایانند بلكه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همهگونه امكانات هدایت، باز هم گمراهند)»
آنانکه علم غیر نافع و بیبرکت دارند قلبهایشان از تفقه در امور ناتوان است یعنی اینان در ظاهر عالمند اما در بسیاری از اوقات در تشخیص امور ناتوانند.
به عبارتی قلبهایشان تفقه ندارد، قلب دارند اما درک درست ندارند.
اینان گوش دارند اما گوشهایشان از شنیدن حقایق الهی روی گردان است، حتی گاهی در فضای سالم قرار میگیرند اما گوشهایشان از احکام الهی ناتوان است.
بسیاری از افرادی که بعد از پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) از ایشان روگردان شدند در شمار همین گروهند. گوش داشتند اما حقایق را از زبان پیامبر (ص) و علی (ع) نمیشنیدند، قلب داشتند اما توفیق تفقه در گفتههای رسول الله از آنان سلب شده بود از همین رو بعد از رفتن پیامبر (ص) به سرعت منحرف شدند. اینان در حقیقت قلبهایشان در زمان پیامبر از حق منحرف شده بود و گوشهایشان حقایق را نمیشنید که بعد از رفتن پیامبر (ص) بیبرکتی نعماتشان بر آنان خودنمایی کرد و به عوض آنکه نامشان برتارك تاریخ در شمار اصحاب رسول الله ثبت و ضبط شود در شمار دشمنان اسلام جای گرفت.
ارتباط میان برکت و کمال
قرآن میفرماید: هر روز كه روزی شما مبارک نباشد آن روز افراد کالانعام هستند زیرا روز حیوانات به برکت نیاز ندارد.
میان برکت و کمال رابطهای تنگاتنگ و دو طرفه است. هر چه دارایی انسان بیشتر برکت داشته باشد قطعاً طی مسیر کمال راحت تر صورت میگیرد.
در زندگی حیوانات کمالی وجود ندارد و آنها تمام روزهایشان را بر مبنای غریزه سپری میکنند، نیازی به برکت ندارند، اما انسان از حیطهی حیوانی جداست و هر لحظه میخواهد تا زمان و نعماتش برکت یابد و این بركت، مسیر كمالی را برای او بیشتر میگشاید.
معصومین، جایگاه قرآن کریم
کلمهی برکت و مبارک از یک ریشهاند. قرآن از کلمهی مبارک در چند جا استفاده میکند، در سوره مبارکه ص، آیه ۲۹ میفرماید:
«كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیكَ مُبَارَكٌ لِّیدَّبَّرُواْ ءَایاتِهِ وَ لِیتَذَكَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب»
« این كتابى است پربركت كه بر تو نازل كردهایم تا در آیات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند»
انسان در زندگی خویش هر چیز و هرکس را در دل قبول داشته باشد به رنگ آن در میآید. اگر هریک از ما حقیقتاً قرآن را به عنوان یک برکت الهی بپذیریم و بدانیم آنچه از عرش بر دل پیامبر(ص) نازل شده است سراسر بركت است به یقین زندگی ما از بركت آن بركت میگیرد.
با توجه به این آیهی قرآن میتوانیم بگوییم: وجود شما حضرات معصومین مسكن و جایگاه قرآن کریم هستید و قرآن در وجود شما جای گرفته است. یعنی برکت و ماندگاری قرآن در وجود شما نهفته شده است شما قرآن ناطق اید.
معصومین، مایه برکت و ماندگاری کعبه و آرامش و سکون خلق
در جایی دیگر قرآن میگوید:
«إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدًى لِّلْعَالَمِینَ»[3]
«نخستین خانهاى كه براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمین مكّه است، كه پر بركت، و مایه هدایت جهانیان است»
خداوند سبحان خانهی کعبه را مبارک نامیده است، برکت و ماندگاری کعبه وابسته به وجود شما حضرات معصومین است. اگر بعد از گذشت قرنها کعبه هنوز پابرجاست و هر ساله میلیونها انسان بر گرد آن طواف میکنند همه وابسته به وجود شماست. شما سکنا و آرامش همهی کسانی هستید که کعبه را مبارک دانستهاند زیرا مبارک دانستن کعبه نشان مبارک دانستن خدای شماست از این رو همه گردآمدگان به برکت وجود شما طواف میکنند.
قرآن در سورهی فصلت، آیه ۱۰ میفرماید:
«وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسى مِن فَوْقِهَا وَ بَارَكَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتهَا فىِ أَرْبَعَةِ أَیامٍ سَوَاءً لِّلسَّائلِین»
« او در زمین كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفرید و موادّ غذایى آن را مقدّر فرمود،- اینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا كنندگان»
تفاسیر عرفانی معتقدند وجود شما حضرات معصومین کوههای پایدار و محکم در زمین است، شاید این تشبیه از آن روست که وجود شما حضرات معصومین افراد را از هر گونه تزلزل و انحرافی در افکار و عقاید خود محفوظ میدارد و برکت وجودیتان سبب میشود تا هرکس دست به دامن شما حضرات معصومین دراز کند از برکت وجودیتان به آرامش و طمانینه ی قلبی دست یابد.
با توجه به این آیه شما حضرات معصومین برکاتی هستید که سکون زمین از طریق شما تأمین میگردد.
معصومین برکتند برای هرکه در عشقشان بسوزد
قرآن در آیه ۸ سوره مبارکه نحل میفرماید:
«فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِىَ أَن بُورِكَ مَن فىِ النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبّ الْعَالَمِین»
«هنگامى كه نزد آتش آمد، ندایى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى] و منزّه است خداوندى كه پروردگار جهانیان است»
وقتی موسی آتش را از دور دید و به طرف آن آمد و مشاهده کرد که آتش از درخت سبز شعلهور است در حیرت فرو ماند، ناگاه از درون درخت صدایی بلند شد ای موسی! مبارک باد آنکه در آتش است.
اهل دل آتش را عشق به خداوند سبحان معنا کردهاند و وجود شما حضرات معصومین جلوهی كامل عشق الهی است. این عشق در وجود شما تجلی کامل یافته است، هرکس در آتش عشق به شما سوزد به یقین عمرش برکت کامل یافته است.
آنان که از همه چیز خویش برای رسیدن به شما چشم پوشیدهاند حقیقتاً گرمای آتش وجود شما دل آنها را گرم کرده است. دلی که با عشق به شما گرم شود برکت کامل یافته است.
با این توضیح میتوان چنین گفت: شما حضرات معصومین مسکن و سکنای كسانی هستید که وجودشان در آتش عشق شما سوخته است و در این سوختن بركت كامل نصیبش شده است.
معصومین کمترین نقصی در امر بندگی روا نمیدارند
اجازه بدهید یک آیه ی دیگر را با این دیدگاه نگاه کنیم.
قرآن در آیه ۳۵ سوره مبارکه نور میفرماید:
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّی یوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَیتُونَةٍ لا شَرْقِیةٍ وَ لا غَرْبِیةٍ یكادُ زَیتُها یضیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یشاءُ وَ یضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیمٌ»
«خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون یك ستاره فروزان، این چراغ با روغنى افروخته مىشود كه از درخت پربركت زیتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى (روغنش آن چنان صاف و خالص است كه) نزدیك است بدون تماس با آتش شعلهور شود نورى است بر فراز نورى و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدایت مىكند، و خداوند به هر چیزى داناست»
درخت زیتون مبارک است. عرفا شجرهی مبارکه زیتونه را در این آیه وجود مقدس حضرات معصومین دانستهاند.
ما اصلاً قصد تفسیر آیات را نداریم بلکه تنها کلمات مبارک را بررسی میکنیم و در این جا گفته میشود چون زیتون میوهای است که هیچ ضایعاتی ندارد، درختی است كه برگ آن كاربرد دارد خود زیتون و همچنین هستهی آن نیز خواص فراوانی دارند و هیچ قسمتی از زیتون کنار گذاشته نمیشود، میوهای است سودمند و مفید.
وجود حضرات معصومین را از آن رو شجرهی طیبه ی مبارکه دانستهاند که کمترین نقصانی در امر بندگی نسبت به خدای سبحان روا نداشتهاند.
آنها عبودیت محض در محضر ربوبی حضرت حقاند و وجودشان مبارك است و كمترین نقصانی بر آنها عارض نمیشود.
با توجه به این توضیح، وجود شما حضرات معصومین برکت محض است، همان بحثی که در ابتدای این موضوع مطرح شد که شما حضرات معصومین در مرتبهی نورانیت، عین برکة الله اید.
بحث «مَسَاكِن بَرَكَةِ اللَّه» بحثی گسترده و بی پایانی است، زیرا هرچه برکت در این عالم است زائیدهی وجود حضرات معصومین است و بعد از خلقت، باید با توسل به خود آنها ماندگاری لازم را پیدا کند.
به میزانی که اتصال به ولایت یابیم تمام نعماتمان (زمان، عمر، قلب و مال …) برکت لازم را مییابند.
در این فراز از حضرات معصومین میخواهیم که به ما توفیق دهند تا همهی نیازهایمان را در سایهی وجود آنان دنبال كنیم شاید كه پاسخگویی حضرات معصومین به نیازهایمان، دنیا و آخرتمان را نجات بخشد.
تاریخ جلسه : 89/2/22 ـ جلسه 26
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] بحار الانوار ، ج 83، ص 18
[2] سوره مبارکه اعراف ، آیه 179
[3] سوره مبارکه آل عمران ، آیه 96