خداوند سبحان در آیه ۱6 سوره مبارکه انعام میفرماید:
«مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ»
«آن روز كسى كه [عذاب] از او برگردانده شود قطعا [خدا] بر او رحمت آورده و اين است همان رستگارى آشكار»
عالم ماده، عالم فراق است
تفسير آيه:
رستگاری آشکار، مرحوم شدن و مورد رحم قرار گرفتن است.
طبق فرموده خدای سبحان در اين آيه، عذاب سراغ همه میآید و فقط از یک دسته برگردانده میشود. یعنی تمام افراد وارد عالم دنيا میشوند زیرا عالم ماده عالم دوری و عالم مفارقت از خداست و اين عذاب الهی است.
«يُصْرَفْ عَنْهُ» خدای سبحان اجازه نمیدهد دستهایی از مردم در عالم ماده و در فراق زندگی کنند. یادتان باشد همه مردم که در عالم ماده قرار میگیرند، خودشان باید بخواهند كه ورودشان به عالم ماده موجب فراق نشود.
خداوند سبحان برای همه افراد وصل را خواسته است گر چه خداوند برای دستهایی دستور وصل ابد را میدهد و این میشود «فَوْزُ الْمُبِينُ»، این میشود کامیابی.
در هر کاری سعی کنیم «بسم الله الرحمن الرحیم» بگوییم. معنی اجمالی «بسم الله الرحمن الرحیم» این است که ای خداییکه با اسم رحمانت مرا موجود کردی، میخواهم با اسم رحیمت من را به کمال برسانی.
هر کاری را که بخواهیم شروع كنیم ،با گفتن بسم الله به ياد می آوریم که این کار باید در مسیر کمال و رشد و پيشرفت باشد. با این کار موجودی من افزون میشود و باعث میشود ضایعات نداشته باشیم و کارمان در دنیا ابتر و ناقص باقی نماند .
چه ارتباطی است بین «بسم الله الرحمن الرحيم» و این آیه؟
آیه میفرماید: «مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ» کامیابیِ بسیار واضح این است که من به کمال برسم؛ مرحوم بشوم. به عبارتی اگر کسی مرحوم شد؛ فائز و واصل است و به مقصود رسیده است.
برگشتن عذاب، تفضل است نه عدالت
«يُصْرَفْ عَنْهُ» اگر در آیه فعل مجهول آمده است و خداوند سبحان نفرمود؛ اگر من از کسی عذاب را برگردانم او به فلاح رسیده آن است که خداوند با آوردن فعل مجهول خودش را مطرح نمیكند زيرا نمیخواهد بنده خیلی احساس شرمندگی نمايد.
علت ديگر مجهول آوردن فعل اين است كه باورتان نشود فعل شما عذاب را از شما بر میگرداند. خدا توفیق داد كه فلان کار را کرديد نه اينكه چون عمل کرديد عذاب از شما منصرف شد. خداوند میگوید گرچه این کار را هم کردید اما من بايد عذاب را برگردانم، تمام برگشتنِ عذاب، تفضّل است نه عدل.
توجه كنيم! ابتدائاً مگر ما استحقاق داشتیم وارد این عالم شویم؟ بعضی وقت ها امر بر ما مشتبه میشود . خداوند منّتی گذاشت که ما را به این دنیا آورد، بقیه امور را هم باید از خودش بخواهیم که بر ما منّت بگذارد. کار ما در دنیا فقط دعا كردن است که خدایا منّت بگذار، توفیق بده، قبول کن، منت بگذار و توفیق مجدد بده؛ ما فقط نیاز خود را اعلام میكنيم. غیر از نیاز هیچ چیز دیگر نیستيم. در اين صورت «فَقَدْ رَحِمَهُ» مرحوم شدن محقق میشود و عذاب منصرف میگردد که این انصراف از ناحیهی من و شما نبوده. ابداً ما در انصراف عذاب نقشی نداريم.
سلوک لازمه فوز عظیم است
«ذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ» ذلک اسم اشاره به بعید است، راه دور است. این راه دور باید طی شود تا عذاب هم برداشته شود. بروید و بروید تا به فوز عظیم برسید، سلوک لازم دارد، رفتن لازم دارد. در این راه دور فقط باید عنایت حضرت حق، پناه ما باشد نه فاعلیت ما! چون فاعلیت ما کف روی آب است. تا کف دیده میشود آب دیده نمیشود باید بدانیم کف ماندنی نیست، ابتدا كف است وقتی به یک طمأنینه برسد دیگر کف دیده نمیشود. میرسد به جایی که میگويد: «هذا من فضل ربی» همه از خداست هیچ چیز مال ما نیست. وقتی منها دیده نشود، آب معرفت رؤیت میشود.
کامروایی
در اين فراز معنی ناکام و کامیاب هم بدست آمد. ممکن است آدم کهن سال باشد ولی ناکام باشد ممکن است بيست ساله باشد ولی کامیاب باشد. کامروا آن کسی است که گرفتار عذاب عظیم نيست.
«فَوْزُ الْمُبِينُ» این کامیابی مبین است، واضح است، آشکار است. یعنی هیچ کامروایی خودش را پشت پرده نگه نمیدارد. آن را که خبر شد خبری باز نیامد
ممکن است خبر ندهد ولی آب و رنگاش خيلي گويا است گرچه چیزی به شما نگوید.
به اندازهایی که من و شما فائز شویم، مبین هستیم. رستگاری خودش را نشان میدهد. لازم نیست دیگری بخواهد کامروا شدن شما را در بوق و کرنا کند. خودتان گویای کامرواییتان هستید؛ چون فوز پشت پرده نمیماند.
تاریخ جلسه؛ ۱۳۸۲.۸.۱۷ ـ ادامه جلسه ششم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»