تفسیر آیه 120 سوره آل عمران

قرآن در آيه 120 سوره آل عمران می‌فرماید:

آیه-120-آل-عمران-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

به لطف حضرت حق به آیه  120سوره مبارکه آل عمران رسیدیم. خدای سبحان در آیه 119 فرمود: رابطه دوستی بین مؤمنین و منافقین رابطه‌ی نادرستی است. مؤمنین آنها را با عنوان مخلوق خدا شناخته، قابل ترحم شمرده و آنها را دوست دارند. امّا از دیدگاه منافقین، مؤمنین مانع اهداف آنها هستند و کینه آنها را در دل‌هایشان می‌پرورانند.

 

«إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌيَفْرَحُوا بِها»

 

حسنه عبارت از منافع دنیوی است امّا گاهی به سلامت يك فرد یا ارتباط صمیمانه بین یک مجموعه حسنه اطلاق می‌شود.

سيئه به هر گونه سستی، کسالت وبی حالی سیئه اطلاق می‌شود و همچنین شامل درخواست بيماری برای افراد، فقر، عدم موفقيت دیگران و گاهی تفرقه بین خویشاوندان است.

 

دریافتی‌های انسان در دنیا

 

کلیه نعماتی که انسان در این دنیا دریافت می‌کند در حد مَسّ (تماس پوستی) و ظاهری است. یعنی در قبال نعمات اخروی بسیار ناچیز و اندک است. از این رو از لفظ «مس» استفاده شده يعنی گویی چيزی با دست تماس پیدا می‌کند به این میزان سطحی است.

 

علامت دوستیِ خالصانه

 

دوستی منافقین خالصانه نیست. زیرا در دوستی خالصانه انسان از مشاهده نعمت‌های دوست خویش شادمان و مسرور می‌گردد، حتی اگر خود فاقد آن نعمت باشد. درحالیکه منافقین از دیدن نعمات مؤمنین اندوهگین می‌شوند. «إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ»

 

شادمانی در برابر مشکلات دیگران از نشانه‌های منفاقین

 

اگر بر شما مؤمنین حادثه ناگواری (مانند قتل، شکست، خسارت، سرقت یا دشمن بر شما مسلط گشته و روابط بین شما نامناسب شود) وارد شود، موجب شادمانی و سرور آنها می‌گردد.

«تُصِبْكُمْ» باب افعال است؛ از معانی باب افعال یکباره فرود آمدن است و آیه نشان می‌دهد كه ناراحتی‌ها گاهی یکباره بر افراد وارد می‌شود و به تدریج نیست و در نتیجه آسیب آن نیز یکباره وارد می‌‌شود. آیه به ما می‌آموزد که در ارتباط با پیش‌آمد و حوادثی که برای دیگران اتفاق می‌افتد خود را بسنجیم. اگرعکس العمل ما در مشکلات دیگران، بی‌تفاوتی و خدای نکرده شادمانی و سرور است، پی می‌بریم که ارتباط سالمی با دیگران نداریم.

 

گاهی معرفت ناب و زلالی نصیب فردی می‌شود که بقیه افراد از آن محروم هستند. هنگام برخورد دیگران با او، آیا با مشاهده این معرفت از ناحیه او ذوق کرده و لذت می‌برند یا در دل نسبت به او حسد ورزیده و گرفتار رذیله حرص می‌شود. این حالت ممکن است نسبت به فرزند خود فرد نیز بروز کند که از علامات نفاق است.

 

در دیدگاه استاد بروجردی سیئه مطلق است و شامل هر بلایی با هر دلیلی می‌شود. (یعنی مثلاً فردی موجب گرفتاری دیگری شده و اکنون خود به بلا مبتلا گشته، يا خدای سبحان برای رشد بنده او را به بلا مبتلا کرده باشد) به هر جهت دشمنان شما از این سیئه خوشحال می‌شوند.

 

  • یکی از مفسرین می‌فرماید: اگر از عقب ماندن دیگران در مسیر سیر وسلوک الی الله مسرور و خوشحال می‌شویم ریشه نفاق در ما وجود دارد.

 

علامت حسادت

 

یکی از مفسرین می‌فرماید: در روابط این افراد حسادت وجود دارد که نشانه دوستی ناسالم است. علامت حسادت این است که اگر الطاف خدا را بر مؤمنین مشاهده کنند و یا در شما خلقیات زیبا و کمالات را ملاحظه کنند ناراحت شده، به شما تهمت زده، برشما خورده گرفته و اعتراض می‌کنند. اما اگر شما مانند آنها اهل انکار، اعتراض شدید و الطاف الهی را رد کردید آنها خوشحال می‌شوند.

 

فرح مذموم و فرح ممدوح

 

در مورد لفظ «يَفْرَحُوا» در قرآن دو نوع فرح وارد شده است: «فرح مذموم» و «فرح ممدوح»؛

در نمونه فرح مذموم خدای سبحان می‌‌فرماید:«فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»[1] بواسطه دنیا خوش شدند گاهی انسان از یک نعمت نا پایدار دنیوی بسیار خوشحال می‌گردد. این ذوق و فرح مذموم است زیرا نعمت‌های دنیوی زودگذر و ناپایدار است.

نمونه دیگر از فرح مذموم در این آیه ذکر شده «يَفْرَحُوا بها» این که فرد از ناراحتی دیگران خوشحال شود این نیز فرح مذموم است.

«قُلْ‏ بِفَضْلِ‏ اللَّهِ‏ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا»‌[2] بگو باید به فضل و رحمت خدا خوش باشند منظور از فضل و رحمت چیست؟ منظور پیامبر و امیرالمؤمنین علیهماالسلام هستند. یعنی نعمت رسالت و ولایت ایجاد خوشی می‌کند اگر انسان پیام رسول را جدی گرفته و خود را تحت ولایت ولی قرار بدهد بی شک شادی خاصی در زندگی او حاکم می‌‌شود.

 

«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا»

 

راهکار خدای سبحان برای مؤمنین

 

«وَ إِنْ تَصْبِرُوا» خدای سبحان به مؤمنین راهکار می‌آموزد؛ اگر شما مؤمنین در مقابل اذیت، عداوت و ملامت منافقین بر اعتقادات حقه خود پایدار باشید و عقب‌نشینی نکنید «وَ تَتَّقُوا» و در همان زمان از مخالفت با خدا (که در آیه سابق فرمود «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»‌[3] «از غير خودتان، [دوست و] هم‌راز مگيريد») پرهیز کنید، «لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً» نیرنگ آنها صدمه ای بر شما وارد نخواهد کرد.

 

گمان اشتباه برخی مؤمنین!

 

مؤمنین گاه تصور می‌کنند طرح دوستی با دشمنان خدا موجب می‌شود که مورد اذیت و آزار آنها واقع نشوند. در حالی که این مخالفت با خداست. هنگامی که خدای سبحان فرمود : «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»[4]با آنها ارتباط صمیمانه نداشته باشیم، اگر شما مؤمنین برای کسب منافع و یا به تصور امنیت، امر خدا را اطاعت نکنید، خود مورد آسیب واقع می‌شوید.

 

«إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا»

 

تاثیرات تقوا

 

از هر نوع مخالفتی پرهیز کنید یکی از مخالفت‌ها اعتماد بر خواسته دشمن است.

در آيه 118 سوره مباركه آل عمران مي‌فرمايد:

«لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ»

آنها را به عنوان دوست صمیمی و هم‌راز قبول نكنيد در صورت نزدیکی به آنها نهی خدا را نادیده گرفته‌اید.

  • تقوا به معنی پرهیز از نا فرمانی از اوامرو نواهی الهی است؛ مؤمنین به هیچ بهانه‌ای با دشمن ارتباط دوستانه برقرار نکنید؛ اگر پرهيز كرديد ، نيرنگ‌شان هيچ زيانى به شما نمی‌رساند.

 

انجام واجبات و ترک محرمات حداقل تقوا است. اولاً فرد را قوی کرده، ثانیاً نقشه‌های نامناسب دیگران در مورد او مؤثر واقع نمی‌شود. یعنی اگر کسی حداقل تقوی را داشته باشد، خدای سبحان حافظ، حامی و وکیل او می‌‌شود.

 

اگر مؤمنین تقوا پیشه کنند ضرر به آنها وارد  نمی‌شود ممکن است چیزی از آنها گرفته شود امّا به لطف خدای سبحان چیز بهتری به ایشان عطا می‌شود در جمع بندی به آنها نفع وارد می‌شود.

يكي از مفسرين به آیه 2 و 3 سوره مبارکه طلاق اشاره می‌کنند؛

«وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»

کسی که تقوی داشته باشد در بن‌بست قرار نمی‌گیرد و خدای سبحان مشكلات او را برطرف می‌کند و چیزی را که گمان نمی‌کرده به او عطا می‌شود. اثر تقوی در این عالم ظاهر می‌شود. چنانچه در داستان حضرت مريم، عبادات به ایشان چنان قوتی را عطا کرد که در صحنه‌ای که آن پیام الهی شگفت‌آور بر ایشان وارد شد هیچ گونه عکس العمل نامناسب از ایشان مشاهده نشد.

 

وظیفه مؤمنین در برخورد با منافقین چیست؟

 

«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا»؛ این افراد (منافقین) در جامعه حضور دارند و وظیفه مؤمنین صبوری بر آزار و اذیت آنهاست. و «تَتَّقُوا» خدای سبحان می‌فرماید پرهیز کنید از اینکه اذیت آنها را ببینید. به جای آن الطاف حق را مشاهده کرده و عنایات الهی را دریافت کنید.

 

طریقه مواجهه با دشمن

 

در مواجهه با دشمن قرآن می‌فرمايد:‌ باید در مشکلات توانا باشید و ضعف و عجز از خود بروز ندهید انواع مشکلات در زندگی مؤمنین وارد می‌شود، مشکلات را با توان زیاد حل کنید و بدانید خاصیت مشکلات دنیوی این است که گذراست.

 

دو رمز برای غلبه بر مشکلات

 

صبوری و تقوی؛ با همراهی این دو مشکل رد می‌شود و اگر مشکلات در زندگی مؤمنین ثابت و ماندگار هستند، میزان صبوری و یا تقوای ایشان کاهش یافته است. از این رو در مشکلات مغلوب می‌شوند به میزان افزایش صبر و تقوی خدای سبحان نقشه دشمن را خنثی کرده و مشکلات آنها را حل می‌کند. «لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً»

 

طبیعت انسان در مقابله با مشکلات

 

یکی دیگر از مفسرین در ذیل همین آیه می‌فرماید: در سوره مبارکه معارج آیه 19 و 20 اشاره می‌کند به اینکه وجهه‌ی طبیعی و مادی انسان این چنین است:

«إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا» «وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً»

«چون صدمه‌‏اى به او رسد عجز و لابه كند.» «و چون خيرى به او رسد بخل ورزد.»

یعنی انسانی که تحت تربیت الهی قرار نگرفته، فطرت او فعال نیست. در هنگام مواجهه‌ی با شر شاکی است هنگام مشکل و ناتوانی آن را بروز می‌دهد تا همه اطلاع پیدا کنند و در هنگام مواجهه با خیر آنرا از دیگران منع می‌کند. یعنی از دارایی‌ها کسی را مطلع  نمی‌کند، اگر مشکل دارد همه می‌فهمند، امّا با برطرف شدن آن به همان کسانی که گفته بود مشکل دارد یکبار  نمی‌گوید با دعای شما حل شد.

 

  • انسانی که تربیت نشده در گرفتاری‌ها شاکی است، او از گرفتاری خودش ناراحت و در گرفتاری دیگران خوشحال است. اهل جزع بوده و از اینکه در زندگی دیگران گرفتاری نیست رنج می‌برد.

 

استفاده از برخورد شرطی در تربیت

 

گاهی در جریان تربیت، برخورد شرطی لازم است. خدای سبحان علت همه علت‌هاست است، اما گاهی برای تربیت مربوب خویش شرطی عمل می‌کند. به این ترتیب که انجام یک سری از وظايف را بر عهده مربوب قرار می‌دهد تا او اجرا كند مربوب می‌داند که مربی بدون عمل کردن او نیز قادر بر نصرت، غلبه، حمايت لازم از او هست. امّا این واگذاری وظیفه به نفع مربوب است.

خدای سبحان به مؤمنین می‌فرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً»‌ این صبر و تقوا به نفع شما مؤمنین است و او ربّ است. خداوندی او با صبر و تقوای مؤمنین توسعه نمی‌یابد او خداوند است چه مؤمنین صبور باشند و چه نباشند، اما این صبر وتقوا به نفع آنهاست.

  • خدای سبحان فرمود صبر کنید، زیرا این صبر را خدا از شما خواسته امّا خدای سبحان از بنده صبر با ذلت طلب نمی‌کند. صبری با قوت که از خانواده شجاعت است از بنده طلب می‌شود.

در ارتباط با صبر قرآن در آیه 20 سوره مباركه مريم می‌فرمايد:

«قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لي‏ غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْني‏ بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا»

«گفت:چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسيده و بدكار نبوده‌‏ام؟»

حضرت مریم می‌فرماید من ارتباط مشروع با کسی نداشتم و هیچ وقت ارتباط نامشروعی در زندگی من نبوده از کجا بچه‌دار شوم؟! رفتار حضرت مریم در این آیه نشان دهنده بر خورد عقلانی ایشان با این امر است نه گريه و نه بی‌تابی و فریاد است، و این حکایت از صبر با قدرت و توانایی است.

 

«لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً»

 

این‌ جمله منفی است و «شَيْئاً» نکره ذکر شده؛ نکره در سیاق نفی افاده عموم را می‌کند. یعنی شما مؤمنین در حفاظت و حمایت خاص خدا هستید و آنها هیچ ضرری به شما  نمی‌توانند وارد کنند.

خدای سبحان در آیه 128 سوره نحل می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»

«در حقيقت، خدا با كسانى است كه پروا داشته‏اند و [با] كسانى [است‏] كه آنها نيكوكار اند.»

 

  • خداوند همواره با متقین است از این رو متقی ناتوان نمی‌شود و تحت آسیب دشمن قرار نمی‌گیرد.

 

منافقین علی الدوام برای مؤمنین نقشه می‌کشند

 

«كَيْدُهُمْ» یعنی منافقین دائم نقشه می‌کشند و آنها در اتاق‌های فکر خود در حال کید و نقشه کشی برای براندازی ديانت و آسيب رسانی به مؤمنین هستند. خدای سبحان به مؤمنین می‌فرماید شما باید دو کار بکنید «تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا» و بعد می‌فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ» یعنی عداوت، كينه و كيد آنها از خدا پنهان و مخفی نیست و آنها حتماً مجازات می‌شوند.

نقشه‌های اینها هیچ آسیبی به شما وارد  نمی‌کند. از مفهوم مخالف آن استنباط می‌شود که اگر مؤمنین از نقشه‌های آنها آسیب می‌بینید يا صبوری نداشته اند و يا تقوی.

  • صبر و تقوی دو سپر محکم است که اجازه نمی‌دهد نقشه های نادرست به مؤمنین صدمه ای وارد کند.

 

یکی از مفسرین در ذیل قسمت پایانی آیه می‌فرمايد:

«تَصْبِرُوا» یعنی پایداری بر توحید و پايداری بر طاعت حق،

«تَتَّقُوا» یعنی پرهیز از درخواست یاری از آنها همچنین پرهیز از پناهندگی و عمل کردن به پیشنهادات آنها

که در نتیجه «لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً» نقشه‌های آنها به شما ضرر نمی‌رساند. زیرا شما مؤمنین بر خدا اعتماد کرده‌اید.

خدا به شما عزت می‌دهد، غلبه نصیب شما می‌شود و تحت حفاظت او قرار می‌گیرید. خدا از عملکرد آنها آگاه است و نقشه‌های آنها را خنثی می‌کند. خدای سبحان با بندگی کردن مؤمنین به همراهی صبر و تقوا آنها را تحت حفاظت خود قرارداده و نقشه‌های دشمنانشان را خنثی می‌کند.

 

«إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ»

 

با آنکه عملکرد منافقین مخفیانه بوده اما خدای سبحان از همه رموز عملکرد آنها و از تعداد نقشه‌های آنها مطلع است. گرچه صبر خدا زیاد است امّا در پی این احاطه مجازاتی سخت برای اعمال سوء آنها در نظر می‌گیرد.

 

پیام جدی آیه

 

وظیفه بنده بندگی است و خدای سبحان خدایی خود را می‌کند. اگر مؤمنین وظیفه خود را انجام دهند یعنی علاوه بر بندگی، در مقابل مشکلات صبر و تقواپیشه کنند، ربوبیت خدا اقتضا می‌کند که از دوستان خود حفاظت کند و دشمنان را رسوا نماید. مؤمنین باید بدانند دشمن و منافقین علی الدوام نقشه می‌کشند. امّا وعده خدای سبحان این است که اگر مؤمنین صبور و با تقوی باشند به آنها آسیب وارد نمی‌شود امّا اگر در انجام طاعت و ترک معصیت اهل مسامحه باشند حتماً کید منافقین آسیب جدی بر آنها وارد می‌كند.

 

تاریخ جلسه: 96/10/9 ـ جلسه 101

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره رعد، آیه 26

[2] سوره یونس، ایه 58

[4]،[3] سوره آل عمران، آیه 118

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *