تفسیر آیه 41 سوره انفال

در سوره انفال آیه 41 آمده است:

 

«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیتامى‏ وَ الْمَساكینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدیر»

«و بدانید كه هر چیزى را به غنیمت گرفتید، یك پنجم آن براى خدا و پیامبر و براى خویشاوندان (او) و یتیمان و بینوایان و در راه‏ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى (حقّ از باطل‏)-روزى كه آن دو گروه با هم روبرو شدند- نازل كردیم، ایمان آورده‏اید. و خدا بر هر چیزى تواناست.»

 

موضوع آیه خمس و حق خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله است یک پنجم غنیمت‌ها باید به مصارف بیان شده در آیه اختصاص یابد.

 

«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ»

 

شایستگی هر مکان در قرار گرفتن آموزشگاه احکام الهی

نكته قابل توجه در ابتدای آیه آن است كه از فعل «وَ اعْلَمُوا» دریافت می‌شود هر مکانی شایستگی دارد تا آموزشگاه احکام الهی قرار گیرد و مسلمین در آنجا احکام الهی را بیاموزند.

در این آموزشگاهها فی الواقع خود خدای سبحان آموزگار است هرچند که احكام با وساطت معصوم به بندگان می‌رسد.

آموزش گاهی در صحنه‌هایی صورت می‌گیرد که هرگز فراموش نمی‌شود، در اوج جنگ فرد به غنائمی دست می‌یابد و در همان زمان به او آموزش داده شود که یک پنجم آنچه بدست آورده از آن تو نیست.

 

 آموزش مقدمه‌ی اجرای صحیح

 

قبل از اجرای صحیح هر كار مثبتی باید به آموزش صحیح پرداخت، هر چند كه گاهی اجرا بدون آموزش صورت می‌گیرد ولی به یقین چنین اجرا و عملی ثمربخش نیست.

 

آموختن به همراه اعتقاد صحیح

 

ایمان به خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله لازمه قبول احكام الهی و آموختن آنهاست، آموختن احکام بدون داشتن اعتقادات صحیح اثر لازم خود را ندارد، اثر آموختن‌ها مربوط به زمانی است که مبنای اعتقادی درست باشد.

 

بیان احکام الهی با قوّت

 

«فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» جمله اسمیه است و نشانگر تأكید خدای سبحان است زیرا احكام الهی باید با قوّت بیان شوند چون احكام الهی سلیقه‌ای نیستند بلكه حكم قطعی و حتمی خداوند است، هر جا حكم الله مطرح است جایی برای مسامحه و سهل‌انگاری وجود ندارد.

 

خمس

 

خمس یکی از فروع دین است که معارف آن در یك آیه از قرآن ذکر شده و با همین یک آیه تکلیف بخشی از امور مادی مسلمین مشخص می‌شود.

خمس در آیه به غنیمت تعلق گرفته امّا براساس روایات فراوانی خمس بر امور مالی دیگری نیز بار می‌شود، در آیه چند مورد از موارد اجرای خمس ذکر شده و این امر دلیل آن نیست که خمس تنها در همین موارد بكار گرفته می‌شود.

دلیل قانون‌گذاری خمس، احتیاج نیست چون خدای سبحان صمد محض است و می‌تواند تمام خلقش را با امدادهای نامرئی ساماندهی کند. «الله الصَّمَدُ» خدای سبحان قدیر است، او حتی بدون اسباب خاص می‌تواند به مخلوقاتش امدادرسانی خاص داشته باشد و امور مسلمین را ساماندهی کند و به باقی‌مانده‌ دارایی‌های آنها برکت فراوانی ‌بخشد و تعلق آنها را نسبت به یک پنجم مالشان به را حتی قطع کند. «اَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»[1]

 

جهاد ظاهری و جهاد باطنی

 

ما یک جهاد ظاهر و یک جهاد باطن داریم، جهاد ظاهری جهاد با کفار است و جهاد باطنی جهاد با نفس و شیطان است، همان‌گونه که در جهاد ظاهری غنائمی نصیب افراد می‌شود در جهاد اوسط و اکبر نیز غنایمی در اختیار افراد قرار می‌گیرد.

 

غنیمت در جهاد ظاهری و جهاد باطنی؟

 

غنیمت عبد در جهاد با نفس آن است که نفس او که مَقَر هوای نفس و رذائل و قرارگاه نازیبایی‌هاست مَقَر رضا و تسلیم و سرسپردگی حق شود و از اسارت شیطان رها گردد، همچنین روح او که به امور خاص دنیوی تعلق داشته در جهاد اکبر از این تعلقات رها می‌گردد، این غنیمتی است که در جهاد با نفس نصیب انسان می‌شود.

همان‌طور که در غنیمت ظاهری یک پنجم دارایی از آن خدا و رسول است و پرداخت‌کننده در پرداخت‌‌های ظاهری هیچ سهمی را مطالبه‌ نمی‌كند چون مالکیتی برای خود در این پرداخت‌ها نمی‌بیند در پرداخت‌های باطنی نیز چنین است، در جهاد اکبر و پرداخت خمس باطنی انسان در همان ابتدا باید به مقام فنا برسد تا هیچ منیّتی از او باقی نماند چنین پرداختی آغاز بحث فنا است، انسان در جهاد اصغر ابتدا آهسته آهسته از منیّت خود دور می‌شود و به اصطلاح یک پنجم وجود خود را در راه خدا قربانی می‌کند و سپس فنا در راه حق همه وجود او را فرا می‌گیرد. پرداخت كننده خمس باطنی در این جهاد تا جایی بالا می‌رود که می‌گوید «بِحَولِ اللَّه وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُد» تا جایی پیش می‌رود که ترک فعل و یا انجام افعال و حتی نیّات خود را از خدا می‌بیند.

 

«وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیتامى‏ وَ الْمَساكینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ»

 

هر لطفی كه از سوی حضرت حق در زندگی به انسان می‌رسد باید ثمره آن بالاصاله برای خدا و بالتبع برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مصرف شود.

تفاسیر عرفانی می‌گویند: هر معرفتی با وساطت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و ذی القربی به شما می‌رسد برکت این دریافت‌ها باید به مؤمنینی برسد که واسطه ارتباط شما با پیامبر بوده‌‌اند.

 

چه کسانی مستحق دریافت خمس هستند؟

 

«الْیتامى» در حیوانات حیوانی یتیم است که مادر ندارد اما در انسان كسی كه پدر ندارد یتیم است. یتیم در لغت به معنای انقطاع و جدا شدن است و در لسان امام سجاد علیه‌السلام یتیم در معنویات کسی است که از اهل معرفت جدا افتاده باشد.

خمس معارف، آن است که چون معرفتی نصیب كسی ‌شود آن را در اختیار ایتام معرفتی قرار دهد. ایتام معرفتی اهل طلب‌اند امّا معارف را نمی‌یابند.

«وَ الْمَساكینِ» از دیدگاه عرفا کسانی هستند که صادقانه طالب معرفت‌اند و اراده‌ آن را دارند امّا هنوز اراده‌شان به عمل درنیامده، آنان مسکنت نسبت به عمل دارند. اهل معرفت باید با بذل معرفت به این گروه كمك كنند تا در اراده ثابت قدم شوند و قدرت بر عمل پیدا کنند. در واقع اراده صادق قابلیتی ایجاد می‌کند که افراد از یافته‌های معنوی دیگران بهره‌مند می‌شوند.

«ابْنِ السَّبیلِ» کسی است که در شهر خود سرمایه فراوانی دارد امّا دارایی او در سفر به سرقت رفته پس باید چندان به او کمک كرد تا به خانه و کاشانه خود بازگردد.

در اصطلاح عرفا ابن سبیل کسی است که در گذشته از مسائل معرفتی فراوانی بهره‌مند بوده امّا دزدهای معرفت و سارق‌های دنیا دارایی‌های او را ربوده‌اند و یا دارایی‌های معرفتی او گرفتار حریق شده و آتش هوای نفس آنها را نابود کرده‌، پرداخت كنندگان خمس معرفتی باید به این گروه کمک کنند تا آنان به موقعیت گذشته خویش باز ‌گردند و بتوانند سلوک خود را ادامه دهند.

«یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ» ظاهراً این روز اشاره به روز بدر دارد امّا باطنش روزی است که انسان خواهان همه کمالات است در آن روز میان صفات انسانی و صفات الهی جمع شود و تا جایی بالا رود که هیچ ملک مقربی نتواند به آن جایگاه راه پیدا کند.

 

«وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدیر»

 

یکی از عوامل قدرتمند شدن پرداخت‌های مالی است

 

خدای سبحان اندازه و قدر هر چیزی را می‌داند، او قدرت دارد شما را از طریق متابعت احکام و متابعت فرامین الهی به جایگاه فنا و بقای بعد از فنا واصل کند و شما را تا مرتبه‌ای بالا ببرد که تصور رسیدن به آن مرتبه را نمی‌کردید، همان‌گونه که در جنگ بدر مؤمنین اصلاً‌ تصور نمی‌کردند با آن موجودی اندک بر کفار غلبه کنند، خدای سبحان می‌فرماید: با پرداخت‌ها و اقدامات صحیح و اجراییات مطابق شرع میزان توانمندی شما افزون می‌شود.

بعضی از قوانین مخالف تصور عموم مردم است مثلاً‌ آنان گمان می‌کنند حفظ و ذخیره‌سازی دارایی‌ها سبب توانمندی است در حالیکه با آموخته‌های شریعت معلوم می‌گردد مصرف صحیح قوّت‌بخش است نه ذخیره‌سازی اموال. قرآن می‌گوید: خمس بپردازید تا قدرتمند ‌شوید البته باید گفت مهمترین قدرتمندی آن است که فرد قدرت یابد از دارایی خویش چشم پوشی کند و با عنایت حق از هوی و هوس و تعلقاتش بگذرد، خدا می‌داند این گذشتن‌ها چه توانمندی‌های عجیبی نصیب افراد می‌کند.

خداوند صمد است پس محتاج اموال هیچ كس نیست امّا پرداخت‌های مالی توانمندی خاصی می‌بخشد و وسعت وجودی عظیمی ایجاد می‌کند.

 

مرتفع شدن موانع با پراخت خمس

 

خدای سبحان بعد از پرداخت‌ها انسان را به مقامات خاص نائل می‌کند البته حضرت حق این قدرت را قبل از پرداخت مالی بندگان هم دارد امّا خود افراد به جهت ایجاد موانع، مانع دریافت مقامات كمالیه بودند حال که با پرداخت خمس موانع مرتفع شده و بنده سعه‌ وجودی خاصی یافته توانایی نائل شدن به مقامات را نیز دارد.

 

تاریخ جلسه: 92/3/5- جلسه 26

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] – سوره مبارکه طلاق، آیه 12

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *