خصوصیات اخلاقی شهید بهشتی
شهید بهشتی و هماهنگی میان علم و عمل
به حُسن و خلق و وفا كس به یار ما نرسد
تو را در این سخن انكار كار ما نرسد
اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمدهاند
كسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
شهید بهشتی انسان جامع و وارستهای بود كه به آموختن اكتفا نكرد، بلكه عمل كردن را سرلوحه كار خویش و لازمه آموختن قرار داد و قلههای كمال را با دو بال علم و عمل فتح كرد و موفقیت او نیز مرهون هماهنگی بین این دو مهم بود؛ چرا كه ناهماهنگی بین علم و عمل چه بسا انسان را از رسیدن به ساحل خوشبختی محروم میسازد و در گرداب نیستی میافكند.
صفحه صفحه زندگی این رادمرد فرزانه، حاكی از ایمان و ایثار و اخلاص است و بدین سبب حیات سبزش برای عصرها و نسلها آموزنده خواهد بود.
تواضع
یكی از خصیصههای اخلاقی شهید بهشتی تواضع و فروتنی است كه از صفات پسندیده و سفارش شده، در اسلام است.
شهید باهنر درباره فروتنی این بزرگوار چنین گفته است:
«خصلتهای ایشان ممتاز بود. ایشان در عین آن متانت و ابهتی كه داشت ـ به لحاظ آن مقام و شخصیت ـ در عین حال، حالت تواضع و برخورد بسیار مؤدبانهاى، پر از احساس و عاطفه همراه با روانشناسی اصیل ژرف اسلامی داشتند. جلسات ایشان معمولاً همراه با صفا و نشاط بود و صداقت كاملی كه در قضاوتها و اظهار نظرهایشان به چشم میخورد، اعتماد میآورد و اطمینان میبخشید».
صلابت
شهید بهشتی، این فرزند راستین امیرمؤمنان علی علیهالسلام، با آن همه تعبّد به خداوند، صفای باطن، پاكی روح و فداكاری گستردهای كه در مورد امت مسلمان داشت، دشمن سرسخت معاندان اسلام و مسلمانان بود.
شهید بهشتی در یكی از سخنرانیهایش میگوید: «ما زیر بار سختیها، مشكلات و دشواریها قد خم نمیكنیم. ما راستقامتان جاودان تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم كه یا كشته شویم یا زخم بخوریم و بر خاك بیفتیم و در غیر این صورت، هیچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم كند».
متانت و فروتنی
همسر شهید بهشتی نقل میكند:
«چیزی كه در ۲۹ سال زندگی مشتركمان دیدم، ملایمت و صبر ایشان بود. به قدری صبر و متانت و خونسردی به خرج میداد كه انسان را خجالت زده میكرد. در سراسر زندگی مشتركمان به یاد ندارم این مرد مبارز و باتقوا لحظهای عصبانیت بیمورد داشته باشد. رفتار و منش دكتر به گونهای بود كه با اعضای خانواده و فرزندان یك الفت و دوستی برقرار كرده بود».
ایشان در جایی دیگر می گوید:
«در سفری كه به كاشان رفته بودیم، شهید بهشتی بعد از سخنرانی وقتی می خواستند سوار ماشین شوند، یكی از پاسدارها خواست در خودرو را ببندد كه نزدیك بود دست پیرمردی لای در برود. دكتر پیاده شدند و دست آن مرد سالخورده را بوسیدند و حلالیت طلبیدند و دوباره سوار ماشین شدند».
پایگاه حوزه