آگاهی‌بخشی‌های امیرالمؤمنین (ع) ـ بخش سیزدهم

مقدمه

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تمام فرمایشات خود افراد را متوجه اموری می‌نمایند که عموماً مورد غفلت قرار گرفته در حالی می‌بایست همیشه مورد توجه باشد لکن این تنبیه و هشدار در برخی فرمایشات‌شان، با مشاهده عباراتی همچون «ألا»، «أما» و «ها» به وضوح نمایان است.

 

آگاهی‌بخشی نسبت به پرداخت مال به افراد مناسب

 

«أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ یرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیا وَ یضَعُهُ فِی الْآخِرَةِ وَ یكْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ»[1]

«آگاه باشید بخشیدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زیاده روى و اسراف است. ممكن است این عمل در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت، جایگاه او پست خواهد بود. و نیز ممکن است این بخشش، او را در میان مردم گرامی نماید لکن نزد خدای سبحان او را خوار خواهد کرد»

 

توضیح کلام حضرت

 

«تبذیر» به معنای بذرپاشی در موضعی نامناسب و «وضیع» به معنای پستی می‌باشد.

در این فراز امیرالمؤمنین علیه‌السلام، افراد را به این امر توجه می‌دهند که اموال و خدمات خود را در جایگاه صحیح و به افراد مناسب پرداخت کنند؛ زیرا بخشیدن مال در جایگاه نامناسب، مصرف زیاده از حد بوده و مانند بذرپاشی در شوره‌زاری است که رویشی در آن اتفاق نمی‌افتد.

این نوع مصرف ممکن است در دنیا موجب سربلندی و رفعت فرد شده و او را نزد دیگران محترم نماید اما در آخرت، پرداخت کننده را در جایگاه پستی قرار داده و نزد خدای سبحان او را خوار می‌نماید.

 

چه کسی شایسته دریافت بخشش مالی است؟

 

یکی از اموری که افراد به طور معمول نسبت به آن توجهی نداشته و از اهمیت آن غافل هستند؛ مصرف صحیح دارائی می‌باشد. در این فراز حضرت عموم افراد را به این امر مهم توجه می‌دهند. در دعای مکارم‌الاخلاق نیز بنده از خدای سبحان درخواست می‌نماید تا او را از «بخشش به غیرمستحق»[2] برحذر دارد. بنابراین، صرف پرداخت و بخشش مال امر ارزشمندی نیست؛ آنچه اهمیت دارد آن است که مال به چه کسی  پرداخت می‌شود.

گاه افراد با وجود پرداخت و انفاق‌های گسترده، اثر مطلوب آن را در زندگی احساس نمی‌کنند. این امر به سبب آن است که ایشان دارائی خود را به افرادی می‌بخشند که صلاحیت دریافت ندارد.  در ادامه به چند گروه از این اشخاص اشاره می‌شود:

  1. فردی که داراست اما در ظاهر خود را فقیر و تهیدست نشان داده و برای دریافت مال بسیار التماس می‌نماید. این شخص هرگز سزاوار هیچ نوع دریافتی خواهد بود.
  2. فردی که با وجود پرداخت‌های مکرر به او، همچنان به ناشکری و ناسپاسی خویش ادامه می‌دهد؛ به طور موقت شایسته دریافت هیچ مالی نمی‌باشد تا به اشتباه خویش پی ببرد.
  3. فردی که مال را در راه معصیت یا امر غیرضروری خرج کرده و این‌گونه مال را تباه می‌کند؛ صلاحیت دریافت مال را نداشته و بخشش به او از مصادیق اسراف و تبذیر خواهد بود. اگر چنین شخصی حقیقتا فقیر می‌باشد؛ فرد پرداخت‌کننده بایستی به شکل دیگری او را یاری نماید. به عنوان مثال، در عوض آن که مال را به طور کامل در اختیار او بگذارد؛ اجاره خانه‌اش را به طور مستقیم به صاحب‌خانه او پرداخت کند.
  4. فقیری که حریص در دریافت می‌باشد.
  5. بخشش به فردی که نیازمندتر از او نیز وجود دارد.
  6. بخشش و انفاق به فقرا در عوض پرداخت حقوق واجب شرعی مانند خمس و زکات. برخی به غلط گمان می‌کنند که با ساخت مدرسه، بیمارستان و انجام امور خیر، از پرداخت خمس مال خویش معاف می‌شوند و حال آن که چنین نیست.
  7. بخشش به سایر نیازمندان، در حالی که در خانواده و فامیل فقیر وجود دارد.

 

نتیجه پرداخت به افراد فاقد صلاحیت

 

پرداخت به  این افراد و نیز سایر کسانی که به نوعی شایستگی دریافت خدمات مالی را ندارند؛ هیچ اثر مثبت و ثواب اخروی برای پرداخت‌کننده نداشته و نزد خدای سبحان مصرف بی‌حد و بیجا محسوب می‌شود؛ هر چند در ظاهر اثر کوتاه‌مدتی در دنیا داشته و موجب کسب احترام و آبرو نزد مردم می‌شود.

البته با توجه به آن که فعل «یهِینُهُ» در زمان مضارع استعمال شده و افاده حال و آینده را می‌کند؛ این فرد در زمان حال و در دنیا نیز نزد پروردگار خویش اعتباری نداشته و از کرامت بی‌نصیب است. مصرف نابجای مال، کرامت انسان را از بین می‌برد.

در قرآن کریم آمده است:

«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»[3]

«به راستی که گرامی‌ترین شما نزد خدای سبحان، باتقواترین شماست»

بر این اساس، هر عملی که به اعتبار و آبروی انسان نزد پروردگار آسیب بزند از مصادیق بی‌تقوایی محسوب می‌شود. در نتیجه انفاق و پرداخت به شخصی که شایستگی دریافت ندارد؛ از مصادیق بی‌تقوایی به شمار می‌رود.

باید توجه داشت که گاهی اوقات، افراد به جهت تحریک عواطف و احساسات، به فرد ناشایستی پرداخت داشته باشند. نقل شده است که فقیری با حال نزار به عالمی مراجعه کرده و التماس نمود: «اگر به من چیزی ندهید از گرسنگی خواهم مرد!» اما آن عالم به او چیزی نداد. آن فقیر همان شب از دنیا رفت و هنگامی‌که بالشت او را گشودند؛ 700 سکه در آن یافتند! او مال بسیاری داشت لکن با تحریک عواطف و احساسات دیگران و تکدی‌گری روزگار می‌گذرانید.

 

از قضا سرکنگبین صفرا فزود!

 

در ادامه حضرت می‌فرمایند:

«وَ لَمْ یضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِی غَیرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَیرِ أَهْلِهِ إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ وَ كَانَ لِغَیرِهِ وُدُّهُمْ فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ یوْماً فَاحْتَاجَ إِلَى مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَدِینٍ وَ أَلْأَمُ خَلِیلٍ»[4]

«كسى مالش را در جایگاه نامناسب و برای غیر اهل آن مصرف ننمود جز آن كه خدا او را از سپاس آنان محروم نموده و دوستى آن‌ها را متوجّه دیگرى ساخت. پس اگر روزى پای او بلغزد و محتاج كمك آنان گردد؛ بدترین رفیق و سرزنش كننده‌‏ترین دوست خواهند بود!»

 

مصرف نابجای مال موحب می‌شود که خدای سبحان، فرد را از سپاسگزاری دریافت‌کنندگان محروم نموده و محبت آنان را متوجه دیگری سازد. به عبارت دیگر، دریافت کنندگان نه تنها از پرداخت کننده تشکر ننموده بلکه محبت خود را به فرد دیگری اظهار می‌نمایند. از سوی دیگر، اگر زمانی فرد پرداخت‌کننده گرفتار مشکلی شده و نیازمند کمک آن‌ها گردد؛ آن‌ها در عین صمیمیت، او را بسیار ملامت خواهند کرد.

محرومیت از سپاس‌گزاری دیگران بدین معناست که فرد پرداخت کننده از نظر روانی تشویق نشده و به مرور زمان از اصل عمل صدقه، انقاق و… کناره‌گیری می‌نماید.

پرداخت به فرد غیرمستحق، موجب کسب محبوبیت حقیقی نیز نخواهد شد و افراد نه تنها سپاسگزار نشده بلکه بیش از گذشته توقع دریافت خواهند داشت.

افراد اجازه ندارند که با عملکرد نامناسب خویش، رذائل اخلاقی همچون ناشکری، حرص و… را در وجود دیگری بپرورانند. بنابراین در صورت مشاهده عدم سپاسگزاری از طرف مقابل، لازم است فرد شیوه عملکرد خود را مورد بازنگری قرار داده و در نحوه اجرا تجدید نظر نماید.

به طور معمول، انفاق‌ها و صدقات در گرفتاری‌ها و تنگناها راه‌گشا هستند لکن اگر این پرداخت‌ها نسبت به شخصی اتفاق افتاده باشد که به هر دلیلی شایستگی دریافت آن مال را نداشته؛ اثر مطلوب را نخواهد داشت.

به طور معمول در گرفتاری‌ها، کسی که در گذشته لطفی از فرد دریافت نموده است؛ می‌بایست سریع‌تر از دیگران به یاری او شتافته و در حد توان به او خدمات برساند ولو خدمت او، دعایی خالصانه برای رفع مشکل فرد باشد. لکن به فرموده حضرت آن کسی که مالی را از فرد دریافت نموده در حالی که صلاحیت آن را نداشته است؛ در گرفتاری‌ها بدترین دوست آن فرد خواهد بود. دوست واقعی در شرایط سخت، دوست خود را یاری می‌نماید لکن این فرد نه تنها به فرد پرداخت‌کننده کمکی نمی‌کند بلکه او را سرزنش نیز می‌نماید؛ زیرا دوستی او ظاهری و سطحی است.

در پایان یادآوری یک نکته لازم است و آن این که انفاق، صدقات و پرداخت‌ها تنها در امور مالی خلاصه نشده و امور عاطفی، علمی، آبرویی و… را نیز در برمی‌گیرد.

 

تاریخ جلسه: 98/9/18ـ جلسه 7

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، خطبه 126، فراز3

[2] «الْإِفْضَالِ عَلَى غَیرِ الْمُسْتَحِق‏»، صحیفه سجادیه، دعایبیستم

[3] سوره مبارکه حجرات، آیه13

[4] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، خطبه 126، فراز4

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *