مقدمه
به لطف خدای سبحان، در محضر قرآن کریم به بررسی بشارتهای محققالوقوعی که از ناحیه خداوند و رسولش به گروهی از افراد رسیده است، میپردازیم. در بطن این بشارتها قرب و وصال به خدای سبحان نهفته و همین امر موجب خوشی و سرور فرد خواهد شد.
در برخی از آیات قرآن بشارت صراحتا مطرح شده و در برخی دیگر، از محتوا و مفهوم آنها برداشت میشود.
اعمال خیر شما نادیده گرفته نخواهد شد
«وَ مَا يَفْعَلُواْ مِنْ خَيرٍ فَلَن يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِين»[1]
«و آنچه از خير انجام دهند هرگز درباره آن ناسپاسى نبينند و خداوند به (حال) پرهيزكاران داناست»
کفر به معنای پوشیده شدن و همچنین به معنای ناسپاسی میباشد.
خدای سبحان در این آیه به نیکوکاران بشارت میدهد هیچ یک از اعمال خیر آنان هرگز نادیده گرفته نشده، پوشیده نخواهد ماند و خداوند عالمانه و کریمانه به جهت کارهای خیر بندگان پرهیزگار، به آنان پاداش عطا میکند.
یکی از اسامی خدای سبحان، «شکور» به معنای بسیار شکرکننده است. خداوند به جهت انجام کارهای شایسته از بندگان خویش سپاسگزاری کرده و اعمال صالح آنان را آشکار خواهد کرد و حتما به آنان پاداش داده میشود.
یکی دیگر از اسامی خدای سبحان، «خیرالشاکرین» به معنای بهترین سپاسگزار میباشد؛ خدای قادری که مالک آسمانها و زمین است کاملترین و زیباترین شکر را از بنده خویش انجام میدهد.
زمانی که عمل انسان مورد توجه و عنایت خدای سبحان قرار گیرد قطعا نقایص آن مرتفع شده و رشد پیدا میکند و باقی خواهد ماند. به همین دلیل بنده مسرور شده و باقدرت و نشاط بیشتری در جاده شریعت و بندگی گام برمیدارد.
به فرموده آیتالله جوادی آملی عمل از عامل جدا نبوده و هر سرنوشتی که متوجه عمل باشد؛ عامل را نیز در برمیگیرد. بنابراین در این آیه به نیکوکاران بشارت داده میشود همانگونه که خداوند اعمال خیر را مورد توجه قرار میدهد؛ عاملین آن را مورد عنایت و توجه قرار خواهد داد.
چه کسانی مخاطب این بشارت هست؟
در آیه قبل مخاطبین این آیه معرفی شدند:
«يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يُسَارِعُونَ فىِ الْخَيرَاتِ وَ أُوْلَئكَ مِنَ الصَّالِحِين»[2]
«آنان به خدا و روز قيامت ايمان دارند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و در كارهاى خير شتاب مىورزند و آنان از افراد صالح و شايسته هستند»
خداوند به صالحین بشارت میدهد که اعمال خیر آنان نادیده گرفته نخواهد شد. خداوند در کتاب آسمانی از این افراد نام برده و آنان را ستایش کرده است؛ زیرا آنان صلاحیت و ظرفیت تمجید الهی را داشته، به خود مغرور نمیشوند و عرصه انجام مسئولیت را ترک نمینمایند.
یکی از خصوصیات صالحین، سرعت در انجام خیر است. به محض آن که به حقانیت امری پی ببرند؛ آن را پذیرفته و خود را ملتزم به اجرای آن مینمایند.
سرعت آنان در انجام خیرات نشانه عشق آنان به خداوند است. آنها از سر اجبار و تکلف اقدام به انجام وظایف خویش نمیکنند بلکه عاشقانه به سوی انجام مسئولیت میشتابند.
آنها نه تنها در زمینه انجام وظیفه و مسئولیتهای خویش اینگونه عمل میکنند بلکه در اعمالی که تکلیف آنان نیست نیز این چنین شتاب و اشتیاق دارند. مرحوم آیتالله کمپانی مقید بودند که در مجالس عزای اباعبدالله، چند استکان چای هم بریزند با آن که ایشان خود بانی مجلس عزا بودند لکن تنها به این امر اکتفا نکرده و امور جزئی را نیز عاشقانه انجام میدادند.
بشارت مغفرت الهی
«وَ الَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يُصرِّواْ عَلىَ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ يَعْلَمُون»[3]
«(افراد با تقوا) كسانى هستند كه هر گاه كار زشتى انجام دهند و يا به خويشتن ستم كنند، خدا را ياد كرده و براى گناهان خود استغفار مىكنند. و جز خدا كيست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقين) چون به زشتى گناه آگاهاند بر انجام آنچه كردهاند، پافشارى ندارند»
متن بشارت در آیه: «وَ مَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»
غفر به معنای ستر و ستر به معنی لباس است. لباس معرف شخصیت و هویت انسان است. در این آیه بشارت داده میشود که خداوند طبق ربوبیت خویش، لباسی از جنس نور، طهارت، فضلیت و کمال به بندگانش عطا خواهد کرد که با این پوشش هویت و شخصیت تازهای پیدا کرده و بیش از پیش ارزشمند خواهند شد؛ زیرا انواع کمالات و صفات الهی در آن جلوهگر است.
گناهکارانِ توبهکار، مخاطب این بشارت هستند
مخاطبین این بشارت، بندگانی هستند که مرتکب گناه کبیره یا صغیره به طور آشکار(فحشاء) شده یا در حق دیگری ظلمی کردهاند لکن خود را در محضر خدا دیده و بدون فوت وقت اقدام به توبه و طلب بخشش نمودند در حالی که بر افعال قبیح خود اصرار و توجیهی ندارند؛ به عبارت دیگر توبه حقیقی دارند.
خصوصیت دیگر این افراد که در پایان آیه ذکر شده، علم به غفاریت خدای سبحان است. اینان یقین دارند که اگر صادقانه به محضر الهی رجوع و طلب مغفرت نمایند؛ لطف الهی شامل حالشان خواهد شد.
مصادیق ظلم
ظلم مخالف کلمه عدل و به معنای آن است که امری در جای خویش قرار نگیرد. یکی از مصادیق ظلم، قرار نگرفتن بنده در جایگاه عبودیت، وصال و قرب به حق است. یعنی فرد به جای آن که توجه به پروردگار خویش داشته و مطیع او باشد؛ از روی غفلت یا سرکشی اعراض از او داشته و باب میلِ هوای نفس عمل میکند.
مصادق دیگر ظلم آن است که بنده انجام فعل خیر و شایسته را به خود نسبت دهد و آن را نتیجه توانایی و تدبیر خویش بداند. در حالی که عقیده صحیح آن است که خداوند منشأ و مصدر همه خیرات بوده و توفیق انجام کار خیر نیز تنها از جانب او به بنده عطا میشود:
«و ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه»[4]
«توفیق من تنها از جانب خداوند است»
منیّت بزرگترین ظلم به خویشتن است. ظلم مصادیق فراوان دیگری نیز دارد که این مختصر گنجایش بیان آن را ندارد.
در کار خیر حاجب هیچ استخاره نیست!
فعل «اسْتَغْفَرُواْ» در باب استفعال و یکی از معانی آن طلب است؛ طلب و خواست انسان در سرنوشت او بسیار اثرگذار است و عطایای الهی نیز منوط به خواستِ فرد میباشد.
همچنین حرف «فاء» در آغاز فعل نشان میدهد که این افراد رفع خطا و اشتباه خود را به تأخیر نینداخته و به سرعت درصدد اصلاح برمیآیند.
تأخیر در توبه و اصلاح خطا، آسیب جدی به فرد وارد کرده و او را از بسیاری از توفیقات محروم مینماید.
در آیه بعد عبارت «مَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِم»[5] نشان میدهد ربوبیت الهی، مانع آن است که گنهکاری بنده در معرض دید سایر مخلوقات حتی ملائکه قرار گیرد و آبرو او خدشهدار شود.
تاریخ جلسه: 98/6/21 ـ جلسه9
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه آلعمران، آیه115
[2] سوره مبارکه آلعمران، آیه114
[3] سوره مبارکه آلعمران، آیه135
[4] سوره مبارکه هود، آیه88
[5] سوره مبارکه آلعمران، آیه136